به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما به نقل از تلویزیون الجزیره، وزیر امور خارجه روسیه گفت، شرایط کنونی نتیجه مخالفت غرب با به رسمیت شناختن حق مساوی روسیه در مهندسی امنیت اروپاست.
سرگئی لاوروف در گفتگویی اختصاصی با خبرنگار الجزیره با بیان این مطلب افزود، درستی این سخن وقتی آشکار میشود که به واکنش ناتو، به ویژه آمریکا در قبال پیشنهادهای روسیه برای اخذ تضمینهای امنیتی و اجرای توافقات شفاف، دقت کنیم.
سرگئی لاوروف گفت: «تاریخ این مشکل (مشکل اوکراین) به سالها قبل باز میگردد، این تاریخ در سال ۲۰۱۴ یعنی برای زمانی نیست که با حمایت غرب، اوکراین شاهد انقلابی خونین بود، بلکه به آغاز دهه نود قرن گذشته و پایان شوروی سوسیالیستی باز میگردد، آن زمان از جانب غرب به رهبران وقت شوروی و پس از آن به رهبران روسیه وعدههایی داده شده بود، به بوریس یلتسین و ادوارد شوارد نادزه گفته بودند شرایط منطقه از نظر جغرافیای سیاسی تغییر نخواهد کرد و ناتو سعی نمیکند با سوء استفاده از شرایط جدید، زیرساختهایش را به سمت شرق بکشاند. حتی فراتر از این، گفته بودند ناتو هرگز در پی آن نیست تا کشورهای جدیدی را به عضویت بپذیرد. آنان به جای اجرای چنین وعدههایی که میتوانست تضمینی برای ثبات اروپا باشد، در پنج مرحله موجی را برای توسعه به شرق، به راه انداختند، همه این امواج با انتشار نیروهای مسلح ناتو در اراضی کشورهای جدید همراه بود. در آن زمان میگفتند این اقدام موقت است، اما به سرعت به حضور دائمی آنان تبدیل شد و به همراه آن زیرساختهایی هم تهیه شد. اگر بخواهیم اندکی به گذشته بازگردیم شاهد تلاشهایی خواهیم بود که هدفش سوق دادن کشورهای بی طرف اتحادیه اروپا به سمتی است که بتوانند برای تامین نیازهای ناتو اقدام کنند. این کار در چارچوب برنامهای برای توانمند سازی بخش حمل و نقل اتریش، سوئد و فنلاند مشاهده میشود تا ناتو بتواند نیروهایش را آسانتر جابجا کند. در حال حاضر مرکزیت ناتو شاهد تغییراتی است تا به مرکزیتی فراگیر تبدیل شود. اتحادیه اروپا با وجود همه شعارهایی که درباره استقلال راهبردی سر داد، اما به نظر نمیرسد تلاشی برای رسیدن به آن داشته باشد بلکه سعی میکند دنباله روی پیمان آتلانتیک شمالی باشد.
لاوروف تصریح کرد: همه این اتفاقات با ماجراجوییهای جمهوریهای سابق شوروی سوسیالیسی و در صدر آنها اوکراین هم زمان شد، تا جایی که ناتو اوکراین را در برابر دو گزینه قرار داد، یا با روسیه باش یا با غرب. آغاز این گونه خواستهها در سال ۲۰۰۴ بود، اما بعدها و در میدانهای بعدی یعنی در سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ و هم زمان با اقدام بروکسل در برگزاری اعتراضات خونین فوریه سال ۲۰۱۳ (در اوکراین)، تکرار شد، آن زمان توافقی برای حل مسئله انجام شد تا پس از آن، یانوکویچ رئیس جمهور اوکراین با ضمانتهای لهستان، فرانسه و آلمان استعفا کند، اما پس از این اتفاقات، مخالفان علیه کشورهای تضمین دهنده کودتا کردند و تضمینهای ارائه شده از سوی اروپا را زیر پا گذاشتند، در مقابل کشورهای تضمین کننده سکوت در پیش گرفتند. بدتر اینکه حتی از کودتاچیانی که به قدرت رسیده بودند، استقبال کردند.
وزیر خارجه روسیه افزود: ساکنان شبه جزیره کریمه حاضر نشدند در برابر کودتاچیان سرفرود بیاورند، اولین اقدام کودتاچیان در برابر اهالی کریمه این بود که شرایط ویژه زبان روسی در اوکراین را حدف کردند. آنان چشم دیدن روسیه در شبه جزیره کریمه را ندارند به همین دلیل شبکهها و گروههای مسلحی را به این منظقه اعزام کردند و پس از آن بود که شاهد اتفاقاتی بودیم که نباید رخ میداد. در کی یف افرادی به قدرت رسیدند که مشوق نئونازیها بودند، به نازیها اجازه دادند سازمانها و نهادهای ویژه خود را بنا نهند، حتی تجمعاتی برگزار کردند که در آن تصاویری از تبهکارانِ همراه با هیتلر را به نمایش گذاشتند و آشکارا شعارهای همگام با نازیسم و مخالف با روسیه سردادند. غرب هم این شرایط را پذیرفت و حتی مشوق آن بود، پس از آن از پیوستن اوکراین به ناتو سخن به میان آمد، باور ما این است که زلنسکی، رئیس جمهور، که با شعار صلح دوستی، حفاظت از جان مردم و مقابله با سقوط جایگاه روسیه و اوکراین روی کار آمد به مرور زمان مثل دولت قبل اوکراین یعنی دولت پترو پروشنکو، به دشمن روسیه تبدیل شد، او درباره ساکنان دنباس از واژه "گله" استفاده کرد.
لاوروف در ادامه گفت: در قبال خونریزیهای پیاپی و جنگ علیه شهروندانش کاری نکرد، توافقاتی با مقامات دنباس امضا کرد تا شرایط آرام شود، اما به این توافقات پایبند نبود، هشت سال تلاش کردیم تا نظام سیاسی اوکراین سر عقل بیاید، اما غرب کاری نکرد به همین دلیل این برداشت برای ما شکل گرفت که آنان کاری نخواهند کرد، زیرا اوکراین حتی قبل از سال ۲۰۱۴ نیز ابزاری در دست غرب برای مقابله با روسیه بود. شرایط کنونی نتیجه مخالفت غرب با به رسمیت شناختن حق مساوی روسیه در مهندسی امنیت اروپاست و این زمانی آشکار میشود که به واکنش ناتو، به ویژه آمریکا در قبال پیشنهادهای روسیه برای اخذ تضمینهای امنیتی و اجرای توافقات شفاف، دقت کنیم، اگر هر طرفی، حتی ائتلافهای نظامی هم تشکیل بدهد، حق ندارد به اقداماتی روی بیاورد که تهدیدی برای امنیت دیگران به شمار میآید.
وقتی آقای زلنسکی میگوید اگر روسیه از خواسته هایش از اوکراین جهت اجرای تعهداتش دست برندارد اوکراین به تلاش برای دستیابی به سلاح هستهای خواهد اندیشید، این سخن به معنی عبور از تمامی مرزهاست.»