خبرگزاری میزان- محمد صفری روزنامه نگار در یادداشتی نوشت: بحث کارشناسی و ارائه راهکار و طرح موضوع در رسانههای تصویری و نوشتاری جای خود. صاحبنظران و کارشناسان میآیند گفتگو میکنند و زنگ خطر را به صدا در میآورند، اما جای چند مسئله بسیار مهم در این مقوله خالی است و کمتر به آن توجه میشود.
این که ایران ظرفیت پذیرش جمعتی بالغ بر ۱۵۰ میلیون نفر را دارد و چه بسا بیشتر، تردید نیست.
ایران از ظرفیتها و قابلیتهای فراوانی برخوردار است که اگر از این ظرفیتها درست بهره برداری شود به راحتی میتواند امکانات زندگی مردم را با آسایش و آرامش تأمین کند.
کشورهای بسیار کوچکتر از ایران در دنیا هستند که به اندازه ایران جمعیت دارند، اما ایران با این وسعت و امکانات و منابع هم اندازه آنها جمعیت دارد.
کاهش جمعیت و پیری شدن جامعه ایران، معضلی است که برای بسیاری از کارشناسان و مسئولین، حتی مردم دغدغه ایجاد کرده، خانوادههای بدون فرزند یا تک فرزند و کاهش ازدواج دلیل اصلی پیر شدن جامعه ایرانی است که در چند سال آینده خود را بیشتر نشان خواهد داد.
تبعات چنین اتفاقی کمبود یا حتی نبود نیروی کار جوان است، در حالی که ایران برای ادامه پیشرفهای خود نیازمند نیروی جوان با دانش و باهوش است تا بتواند راه پیشرفت را طی کند.
انگیزه برای ازدواج و تشکیل خانواده در میان جوانان کشورمان وجود دارد، همه جوانان خواهان تشکیل خانواده و سر و سامان گرفتن هستند و هیچیک از آنها از این بلاتکلیفی که دچار آن شدهاند، راضی نیستند.
یک جوان تا کی میتواند همچنان در خانه پدری بماند در حالی که هم خود آرزو دارد و هم پدر و مادرهایی که برای بزرگ کردن فرزندانشان خون دل خوردهاند.
پس از اگر روند کاهش جمعیت ادامه پیدا کند باید با خانوادههایی که تا پیش از این دارای عمو، دایی، خاه و عمه بودند خداحافظی کرد و ودر واقع مفهوم خانواده از بین خواهد رفت.
مهمترین مشکل مقابل تشکیل خانواده و ازدواج را باید در مباحث اقتصادی جستجو کرد.
هر اندازه که برای کاهش هزینههای ازدواج تلاش شود و از خرج و برجها زده شود، باز هم در این شرایط اقتصادی تشکیل خانواده و آغاز زندگی مشترک دشوار است.
مهمترین بخش این مسئله، شغل و درآمد است.
داشتن شغل یک موضوع است و درآمد کافی که بتواند معیشت یک خانواده نوپا را تأمین کند مقولهای دیگر است.
هم اکنون جوانان کشور از بیکاریرنج میبرند در حالی که مستعد کار و فعالیت هستند، اما زمینه آن از سوی متولیان ایجاد نمیشود و اگر هم ایجاد میشود آنقدر کم است که نمیتواند جوابگوی خیل بیکاران باشد.
خط فقر در کشور تا سقف ۱۰ میلیون تومان رسیده و با حقوقها و درآمدهای کنونی یک جوان نمیتاند به فکر تشکیل خانواده و زندگی باشد.
آیا آغاز یک زندگی مشترک به بدیهیترین لوازم نیاز ندارد؟
آیا برای تشکیل خانوادهنباید جوانان سرپناهی برای خود داشته باشند؟
وضعیت مسکن اکنون گریبان بسیاری از مردم را گرفته حتی آنهایی که سالها است تشکیل خانواده دادهاند و چه بسا چند فرزند هم دارند.
قیمتهای نجومی و غیر منطقی خانه چه در زمینه خرید و چه اجاره اجازه نمیدهد که جوانان به فکر ازدواج بیفتند چه رسد به آن که بخواهند فرزند دار هم شوند!
قیمت لوازم خانه هم در این شرایط اقتصادی معضل بزرگی است برای دخترانی که در آستانه ازدواج قرار دارند.
وام ازدواج هم که با دهها مانع تراشی پرداخت میشود حتی توان آن را ندارد که گوشهای از مخارج سنگین ازدواج و تشکیل خانواده را بدهد.
آیا از سوی دولت برای ازدواج و تشکیل خانواده مشوق قابل توجه و دندان گیری وجود دارد که جوانان را راغب به ازدواج کند؟
و اما تبعات منفی چنین وضعیتی در فضای اجتماعی کشور هزینههای سنگینی را به جامعه وارد میکند که قطعاً از هزینههای مشوق برای ازدواج جوانان بسیار بیشتر است.
ناگفته پیدا است که نبود شغل و درآمد و فرار از ازدواج، باعث بروز ناهنجاریهای اجتماعی و فرهنگی میشود.
اعتیاد، دزدی، قمار، فساد اخلاقی و جنسی و دهها معضل دیگر که همگی به مسائل اقتصادی باز میگردد.
پس تا زمانی که مشکل اقتصادی در کشور حل نشود، نمیتوان انتظار داشت که توصیههای کارشناسان و جامعه شناسان و روحانیون به جوانان برای ازدواج به کار گرفته شود و آنها را راغب به ازدواج و تشکیل خانواده کند.
انتهای پیام/