اقتصادآنلاین – اکرم شعبانی؛ به گزارش وال استریت ژورنال، اگرچه پیشبینی در چنین شرایطی تقریبا غیرممکن است، استراتژیستهای نظامی برای ارائه سرنخها بر چندین عامل از جمله عملکرد نیروهای نظامی در زمین و تاثیر تحریمها تمرکز دارند.
مساله مشخص شده این است که عملکرد ارتش روسیه تاکنون به آقای پوتین یک بررسی واقعی ارائه داده و به صورت بالقوه طیفی از نتایج را به دنبال داشته است. مایکل کلارک، مدیر سابق اندیشکده و موسسه خدمات یونایتد رویال بر این باور است که: اوکراینیها هر روز شکست نمیخورند، بلکه از نظر سیاسی پیروز میشوند و البته که هزینه سیاسی برای پوتین هر روز در حال افزایش است.
لارنس فریدمن استاد بازنشسته مطالعات جنگ در کالج کینگز لندن میگوید: فکر نمیکنم روسها در برپایی یک دولت دست نشانده در اوکراین موفق شوند. او گفت: آنها نمیتوانند کل کشور را اشغال کنند. یک دولت دست نشانده در کییف هیچ مشروعیتی نخواهد داشت و بر جا نخواهد ماند.
این احتمالا اعلام پیروزی قانعکنندهای را برای آقای پوتین دشوار خواهد کرد. جیمز شر کارشناس ارشد موسسه سیاست خارجی استونی پیش بینی کرد که آقای پوتین گام منطقی در جستجوی یک سطح شیبدار برنخواهد داشت، بلکه «دو برابر» خواهد داشت.
در اینجا پنج فاکتور وجود دارد که به گفته تحلیلگران نظامی میتواند مسیر جنگ را تعیین کند:
نیروهای مهاجم
تحلیلگران نظامی غربی از عملکرد بد نیروهای روسیه در روزهای اولیه تهاجم ابراز شگفتی کردهاند. آنها انتظار داشتند که ارتشی که بیش از یک دهه مدرن شده بود، در مرحله اول مقاومت اوکراین به آسانی عقب نشینی کند.
اما روسیه از زمان حمله شوروی به افغانستان در سال ۱۹۷۹، عملیات نظامی ترکیبی از شاخههای مختلف ارتش انجام نداده و این چندان برای آنها پیچیده نبود.
کلارک مدیر سابق موسسه خدمات متحد سلطنتی ادامه داد: همه شگفت زده شدهاند که این ارتش جدید روسیه شبیه ارتش سرخ قدیمی است – نه چندان آموزش دیده، نه چندان خوب فرماندهی شده و با تدارکات حقیقتا ضعیف – که به معنای شکست بزرگ برنامهریزی است یا... دست کم گرفتن بزرگ ارتش از دشمن است.
وی تصریح کرد: نیروهای هوایی، دریایی و نیروی هستهای روسیه تا حدودی یا به طور کامل مدرن شده است، اما ارتش به نظر میرسد که بر ضعفهای گذشته غلبه نکرده است.
ریچارد شیرف معاون سابق فرمانده نظامی بریتانیا در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی با اشاره به توانایی خود در جمع آوری نیرو گفت: روسها این را خواهند آموخت. آنها از روشی سخت، با کشتههای زیاد، خواهند آموخت که باید عناصر مختلف عملیاتی و حملات تسلیحاتی خود را به شیوهای بسیار حرفهایتر از آنچه تاکنون انجام دادهاند هماهنگ کنند.
ممکن است که مسکو عمدا مبارزههای خود را در اوایل جنگ مهار کرده باشد و انتظار داشت که با مقاومت بسیار کمتری نسبت به آنچه که پیشتر داشت، روبرو شود. این میتواند با همان تاکتیکها ادامه یابد و انتظار داشت که در نهایت همین شرایط مخالفان را خسته کند.
سناریوی محتملتر، به گفته برخی از تحلیلگران نظامی، این است که روسها از قدرت آتش به طور قابل توجهی بیشتر برای پیشروی در اوکراین، محاصره شهرها یا استفاده از تسلیحات سنگین علیه آنها استفاده کنند.
ژنرال شیرف همچنین پیش بینی کرد: این مساله باعث میشود که پوتین حملات را شدت ببخشد و به چهرهای واقعا شرور تبدیل شود. از بمبارانهای بیرویه و توپخانه انبوه در مناطق شهری استفاده کند و شهرهای اوکراین را مسطح کند و پیامد آن هزینههای وحشتناکی در تلفات انسانی خواهد بود.
نیروهای مدافع
تاکنون، نیروهای اوکراینی در مواجهه با دشمن بزرگتر و پیشرفتهتر، بیشترین استفاده را از داراییهای نظامی خود کردهاند.
ژنرال شیرف گفت: پیشروی آهسته روسیه «در درجه اول گواهی بر شجاعت و سرسختی ارتش اوکراین و داوطلبانی است که به شکلی باورنکردنی و خوب میجنگند.» و روحیه عامل بزرگی در جنگ است که اوکراینیها معتقدند که نیروی اخلاقی مهمی در این جریان دارند.
عزم اعلام شده ولادیمیر زلنسکی رییسجمهوری اوکراین برای باقی ماندن در قدرت، به تداوم مبارزات انتخاباتی اوکراین کمک کرده است. حضور او در رسانههای اجتماعی – همراه با ویدیوهایی از مقاومت شهروندان اوکراینی – به کییف کمک کرد تا همدردی را در داخل و کشورهای غربی جلب کند. با این حال، روسیه از پیش، حمله به دکلهای تلفن همراه و برجهای تلویزیونی، برای جلوگیری از انتشار چنین اطلاعاتی آغاز کرده است.
تحلیلگران نظامی میگویند که هر اندازه ارتش رسمی اوکراین بیشتر بتواند مقاومت کند، مشکلات آقای پوتین را افزایش خواهد داد.
اکثر تحلیلگران بر این باورند که ارتش اوکراین دیر یا زود شکست خواهد خورد. آن هم در حالی که بدون وقفه و تمام وقت در حال مبارزه است. این در حالی است که روسیه میتواند به تقویت خطوط مقدم خود با نیروهای تازه نفس ادامه دهد.
سوال این است: پس از آن چه اتفاقی خواهد افتاد؟ فرض رایج این است که مسکو به دنبال استقرار یک دولت مطیع در کییف خواهد بود و در عین حال بخش بزرگی از کشور را در شرق رودخانه دنیپر ضمیمه میکند.
یک احتمال این است که ارتش رسمی اوکراین از بین برود و شورش آغاز شود. تحلیلگران گفتهاند که انتظار داشتند که کشورهای غربی از چنین شورشی حمایت کنند، چرا که ایالات متحده از مقاومت در برابر اشغال افغانستان توسط شوروی در دهه ۱۹۸۰ حمایت کرد.
اگر یک شورش قوی محقق شود، روسیه ممکن است نیاز داشته باشد که نیروهای بیشتری را برای مبارزه با آن اختصاص دهد. کارشناسان تخمین میزنند که چه تعداد نیرو برای کنترل و اشغال اوکراین شورشی با بیش از ۵۰۰ هزار نیرو لازم است. ژنرال شیرف در این باره میگوید: پوتین چنین توانی ندارد و حمایتهای مردمی را هم از دست خواهد داد و این به یک جریان جدید شوروی – افغانستان تبدیل خواهد شد.
واکنش غرب
دولتهای غربی دخالت نظامی مستقیم در اوکراین را رد کردهاند، از جمله احتمال ایجاد منطقه پرواز ممنوع که آنها را در درگیری مستقیم با نیروی هوایی روسیه قرار دهد. آنها در عوض محمولههای تسلیحاتی برای کمک به اوکراینیها را در دفاع از سرزمینشان انتخاب کردهاند و تعداد سربازان خود را در شرقیترین کشورهای ناتو تقویت کردهاند.
به گفته تحلیلگران این احتمال وجود دارد که روسیه به دنبال بستن مرز اوکراین و لهستان برای جلوگیری از سرازیر شدن تسلیحات غربی به داخل آن باشد – گامی که خطر تشدید درگیری را افزایش میدهد تا کشورهای ناتو که لهستان یکی از آنهاست در این مساله درگیر شود.
بزرگترین سلاحی که کشورهای غربی به کار گرفتهاند، مجموعهای از تحریمهای اقتصادی با هدف اقتصاد روسیه و عناصر رهبری آن بوده است. تحریمها بانک مرکزی، بانکهای تجاری و رهبران سیاسی و تجاری روسیه را هدف قرار داده است. روسها در صفهای طولانی خارج از بانکها برای برداشت ارز منتظر مانده و تورم در این کشور احتمالا افزایش خواهد یافت. بسیاری از روسها نیز دچار مشکلات اقتصادی خواهند شد.
این تحریمها بسته به اقدامات روسیه میتواند افزایش و یا کاهش یابد. این تحریمها برای غرب بدون هزینه نیست. با این روند احتمالا مشکل تورم موجود تشدید خواهد شد و اگر روسیه با قطع انرژی مقابله به مثل کند، میتواند منجر به جیرهبندی برق در اروپا شود.
آقا شر از موسسه سیاسیت خارجی استونی انتظار ندارد این اقدامات نظر آقای پوتین را تغییر دهد. وی گفت: پوتین و اطرافیانش، حداقل افراد سیاسی و امنیتی اطرافش، هرگز در مقابل منطق تحریمها سر فرود نیاوردهاند.
در حال حاضر، به نظر میرسد که در غرب، حمایت گستردهای از اوکراین وجود دارد که مردم آن قربانی یک جنگ غیرقابل توجیه و غیرقابل تحریک هستند. این مساله میتواند دست دولتها را در تداوم اقدامات تقویت کند. اما با گذشت زمان، چنین وحدتی در مواجهه با مشکلات اقتصادی ممکن است از بین برود.
هر گونه صلح مبهمی که توسط مسکو بر اوکراین تحمیل شود، ممکن است غرب را در مورد چگونگی تنظیم هر گونه لغو تحریمها به بحث بگذارد. برخی از آنها را میتوان به سرعت لغو کرد، اما برخی دیگر، مانند مواردی که علیه رهبری روسیه هستند، ممکن است در صورت محاکمه جنایات جنگی بالقوه پیچیدهتر باشند.
تحلیلگران میگویند یکی از کشورهایی که میتواند تاثیر بیشتری بر روسیه داشته باشد، چین است که رهبران آن احتمالا نگران چشمانداز تشدید تنش نظامی هستند.
واکنش داخلی روسیه
این یک ناشناخته بزرگ است. برای غربیها نه تنها خواندن نظرات روسیه سخت است، بلکه درک این موضوع که چه تاثیری بر تصمیم گیری در مسکو دارد، به ویژه روی رییسجمهوری که منزویتر و بیش از پیش دور از تماس شود، دشوار است.
بیشتر روسها اطلاعات خود را از برنامههای تلویزیونی سانسور شده به دست میآورند، بنابراین بسیای بر این باورند که مشکلات اقتصادی که اکنون گرفتار آن هستند، تقصیر دولت آنها نیست بلکه مقصر آن غرب است.
مقامات روسیه تظاهرات علیه جنگ را سرکوب کردهاند. در حال حاضر نشانههایی از ناآرامی در میان نخبگان روس وجود دارد که سبک زندگی لوکس آنها در غرب در معرض تهدید قرار گرفته است. اینکه آقای پوتین به این مساله اهمیت میدهد یا خیر، بحث دیگری است.
شر در این باره تصریح کرد: من شک ندارم که این مساله برای برخی افراد مهم در داخل روسیه ناراحت کننده و حتی ترسناک است.
مشکلات اقتصادی که پیشتر به وجود آمده است، ستون ریاست جمهوری آقای پوتین را تضعیف میکند آن هم با علم به این مساله که او ثبات را در کشوری به ارمغان آورد که در دهه ۱۹۹۰ در زمان سلف خود یعنی بوریس یلتسین آشفته بود.
علاوه بر آن، هرگونه کمپین طولانی علیه شورش در اوکراین به قیمت جان بسیاری از سربازان روسی تمام میشود، عاملی که در گذشته حتی عناصر محافظه کار جمعیت را که معمولا از آقای پوتین حمایت میکردند، تحریک میکرد.
آقای فریدمن از کالج کینگ لندن معتقد است: پوتین زمان نامحدودی برای حل این موضوع ندارد. «مشکلات اقتصادی در حال حاضر به خوبی احساس میشود. او نمیتواند اجازه دهد این هفتهها و ماهها طول بکشد، یعنی تا چه اندازه محاصرهها چه رسد به شورشها میتواند ادامه پیدا کنند. بنابراین زمان برای او یک مشکل واقعی است.
گفتوگوهای صلح
روسیه و اوکراین مذاکرات صلح را آغاز کردهاند. بسیاری از استراتژیستها به این مساله بدبین هستند که به یک راه حل سریع منجر میشود.
هر گونه توافق صلح با آقای زلنسکی ممکن است باعث از دست دادن چهره آقای پوتین شود چرا که او دولت اوکراین را به دروغ به عنوان گروهی از نئونازیها معرفی کرده است. اما توافق با هر دولتی که روسها روی کار بیاورند، در داخل یا خارج اوکراین مشروعیت نخواهد داشت.
متغیرهای مذاکرات بر سر دو هدف روسیه است: بی طرفی اوکراین و قلمرو اوکراین.
روسیه کریمه را در سال ۲۰۱۴ ضمیمه کرد و احتمالا به دنبال پذیرش آن توسط اوکراین خواهد بود. همچنین ممکن است به دنبال جذب قلمرو بیشتر در شرق رودخانه دنیپرو باشد.
آنجلا استنت متخصص امور روسیه در دانشگاه جورج تاون در این باره گفت: ممکن است روسیه تلاش کند «اوکراین به قطعات مختلف تقسیم کند و غرب هم در این میان اوکراین را تنها بگذارد.» اما نکته آنجاست که این امر باعث میشود یک دولت متمایل به غرب در کییف که آقای پوتین قبلا آن را غیرقانونی توصیف کرده بود باقی بماند. استنت در این باره میگوید: تصور این موضوع برای من سخت است.
به گفته تحلیلگران، احتمال بیشتری وجود دارد که روسیه حداقل به دنبال قانون اساسی اوکراین باشد که به شرق کشور استقلال قابل توجهی بدهد و یک وتوی موثر بر اقدام دولت اوکراین باشد.
اوکراینیها میتوانند با انتخابات موافقت کنند – اما خطر روسیه این است که حتی در شرق هم این نتیجه چندان مورد پسند نیست.
آقای کلارک در این باره گفت: یکی از مدلهای بی طرفی اوکراینی که ممکن است برای روسیه جذاب باشد، مدل اتریش در سال ۱۹۵۵ است.
به جای متقاعد کردن اوکراینیها مبنی بر اینکه بی طرفی یک گزینه جذاب است، احتمالا این تهاجم عقاید را در جهت مخالف سختتر میکند.
آقای فریدمن همچنین عنوان کرد: فکر نمیکنم اوکراین بعد از این همه درماندگی خود را بپذیرد. آنها میتوانند در مورد نیروهای خارجی و موشکها اطمینان دهند اما اگر من یک اوکراینی بودم، فکر نمیکنم این امر مرا از پیوستن به ناتو منصرف میکرد.