سیدمحمود نبویان از نمایندگان جبهه پایداری در یک سخنرانی که علیه توافق هسته ای تیم باقری کنی و دولت رئیسی انجام داده است، توافق احتمالی پیش رو را همان توافق برجام معرفی می کند. او از زبان مذاکره کنندگان اعتراف میکند که امروز “برجام سقف مطالبهای است که میتوانند از آمریکا دریافت کنند نه کف آن”
ما البته بعدا به جزئیات این اختلافات میان پایداری و وزارت خارجه میپردازیم، اما اینجا قصد داریم به یک مغالطه آشکار که در میان جریان اصولگرایی و جریان مخالف احیای برجام صورت می گیرد، بپردازیم. موضوعی که نشان می دهد آنها دانسته یا از سر نا آگاهی و جهل ادعاهایی را مطرح می کنند که کشور را اولا به بیراهه میبرند، ثانیا به دوپاره تقسیم می کنند. نمونه اخیر آن این است که مدتهاست مدعی هستند “تضمین گرفتن و تصویب آن در کنگره امریکا کاری ندارد اما دوستان ظریف اجازه این کار را ندادند.”
پیشتر بارها نوشته شده و گفته شده است که تلاش برای گرفتن تضمین از آمریکا مسیر درستی نیست و تلاشی است بیهوده. این موضوعی بود که همین جریان و با همراهی سعید جلیلی در دامن کشور گذاشتند و بحث گرفتن تضمین را در زبان مسئولین قرار دادند و امروز می بینیم که شدنی نیست.
با این وجود نبویان در دقیقه ۱۳:۴۰ سخنرانی خود در نشست جهاد تبیین که هفته گذشته در موسسه آیت الله مصباح برگزار شد، مدعی است که دوستانشان (از جریان انقلابی) پیشنهاد دادند که «در متن توافق بیاید که این توافق باید در کنگره تصویب شود.》نبویان ادامه میدهد:« مصوبات کنگره دو نوع است قوانین خودشان است یکی هم توافقاتی است که رئیس جمهور می تواند به کنگره بدهد. برای تصویب این (توافقات) نصف به علاوه یک کافی است. الان کنگره آمریکا دموکرات است و رئیس جمهور هم دموکرات است. ثمره آن این میشود که اگر ترامپ بیاید نمی تواند به راحتی از آن خارج شود. چون باید برود در کنگره مصوبه بگیرد.» او مدعی است که «دوستان ظریف جلوی این ایستادند»
جریان انقلابی و شنوندگان حرفهای امثال نبویان و جلیلی و پایداری باید بدانند با کسانی روبه رو هستند که ژست «همه چیز دانی» می گیرند اما سواد کافی را ندارند. این درست است که کنگره مسئول تصویب توافق هاست. اما اولا: کنگره معنایش مجلس نمایندگان نیست. کنگره به مجموعه دو مجلس «نمایندگان» و «سنا» گفته میشود. ثانیا : برای اینکه آقای نبویان و دوستانش در پایداری پس از این مردم را به اشتباه نیندازند و اتهام را به گردن دیگران نیاویزند، خوب است یاد بگیرند که براساس قانون اساسی آمریکا ما سه گونه معاهده بین المللی داریم. معاهدات بین المللی الزام آور در قالب معاهده treaty ، موافقتنامه اجرائی Executive و موافقتنامه های بدون الزام حقوقی. نوع اول که معاهدات بین المللی الزام آور است، نیازمند دو سوم رای مجلس سناست. (نه مجلس نمایندگان).
در شرایط فعلی اگر برجام به سنا برده شود باید ۶۷ رای سناتورها را دریافت کند که امروز دموکرات ها حتی همان ۵۰ نفر رای را هم ندارند. چون دو تن از نماینده مجلس سنا از مخالفان برجام هستند. نوع سوم در واقع همان مدلی است که در برجام دیده شد که اجرای آن در حیطه اختیارات رئیس قوه مجریه آمریکاست.
اما می ماند موافقتنامه اجرایی که خودش بر سه نوع است. اول موافقتنامه های تقنینی-اجرائی Congressional، که کنگره (مشتمل بر مجلس نمایندگان و مجلس سنا) مبادرت به صدور جواز پیشینی و یا تائید پسینی نسبت به انعقاد و یا تائید موافقتنامه منعقد شده، میکند و مصوبه مزبور نیازمند رای اکثریت ساده است. دوم موافقتنامه هایی که در راستا و بر اساس یک معاهده موجود منعقد میشود. سوم موافقتنامه اجرایی صرف که بر اساس اختیارات مصرح رئیس جمهور در قانون اساسی منعقد میگردد و اعتبار آن نیازمند تائید کنگره نیست.
اگر جریان پایداری و جلیلی دقیق شده باشند تنها راه را همین نوع دوم یعنی موافقتامه تقنینی_ اجرایی، معرفی می کنند. اما همان هم اولا باید از تصویب هر دو مجلس نمایندگان و سنا بگذرد. اما برای این مساله هم کنگره اجرائی شدن موافقتنامه را منوط به تصویب قانون جداگانه ای می کند که در واقع زمینه قانونی قرار گرفتن مفاد موافقتنامه در زمره هنجارهای حقوق داخلی را فراهم میکند.
لذا اساسا روشن ترین و مرسوم ترین مسیر برای ضمانت حقوقی همان «معاهدات» است که در دیگر کشورها نیز به همین شیوه عمل می شود و نیازمند رای دو سوم مجلس سناست. حالا سئوال این است که آیا آنها تعمدا قصد دارند مسولین نظام را گمراه کنند یا اینکه مانند دیگر دوستانشان که با ادعاهای بزرگ وارد تیم مذاکره کننده شدند ولی باقری کنی به خاطر بیسوادی آنها رد کنار گذاشت و از تیم قبلی کمک خواست؟
۲۱۲۱۹