به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «آزادی مشروط» قرار است در ایام نوروز فیلمبرداری خودش را آغاز کند.کاری که تهیهکنندگی و کارگردانیاش برعهده مسعود ده نمکی است. سریال «آزادی مشروط» مسعود ده نمکی 30 قسمتی است و به سفارش مرکز سیمافیلم تهیه و تولید خواهد شد.
سریالی که قصد دارد با زبان طنز وارد ماجراهای کرونایی شود؛ الگویی که پیش از آن سعید آقاخانی در فصل سوم «نونخ» و خیلی سطحی و کوتاه محسن تنابنده و همکارانش در سریال «پایتخت» اجرا کردند.
البته الگوی پرداختن کارگردان «نونخ» به ماجرایِ کرونا، بیش از دیگران دیده شد. به نظر میرسد زبانِ طنز، برای نمایشِ کرونا و تبعات این پاندمی جهانی بیش از روشهای دیگر جواب داده است.
عباس محبی بازیگر سینما و تلویزیون اعلام کرده خودش نقش حراست بیمارستان را در این سریال بازی میکند و همچنین از شروعِ تصویربرداری این سریال در تعطیلات نوروز و لوکیشنهای تهران خبر داده است.
به همین بهانه مرورِ کوتاهی بر آثاری که درباره کرونا ساخته شده داریم:
مواجهه سریالسازها و نمایششان در مجموعههای تلویزیونی با سری سوم «نونخ» شروع شد. جایی که سعید آقاخانی و هنرمندانش با ماسک و ماجراهایی به کرونا پرداختند. این در حالی اتفاق افتاد که بسیاری نسبت به عدم توجه سریالها به معضلِ کرونا انتقاد داشتند. چرا که تنها چند ماه پس از شیوع این ویروس، بسیاری از سازندگان فیلم و سریال در دنیا، در تدارک ساخت آثاری با موضوع کرونا بودهاند و برخی از این سریالها برای پخش از تلویزیون ایران هم خریداری و دوبله شد. همچون سریال چینی «با هم» که از شبکه تماشا روی آنتن رفت.
این مجموعه که تولید کشور چین و به نویسندگی و کارگردانی پنگ سان یوانا ساخته شده، به موضوع شیوع بیماری کرونا، اتفاقات این بیماری و نحوه برخورد مردم چین با این بیماری میپردازد، این مجموعه براساس داستانهای واقعی تولید شده و همه اسامی هم در این مجموعه واقعیاند. در این سریال اتحاد ملی و مبارزه بی نظیر مردم و مسئولان برای ریشه کن کردن ویروس کووید19 به تصویر کشیده شد.
داستان از جایی شروع میشود که مرد جوانی به اشتباه در ایستگاه ووهان چین پیاده میشود و وارد شهری میشود که در قرنطینه است. این مرد بیخانمان تصمیم میگیرد، به عنوان سرایدار در بیمارستانی به نام دالیان کار کند تا زمانی که قرنطینه برداشته شود.
البته در این دو سال، تلاشهایی تصویری برای نمایش زحمات کادر درمان و نشان دادن چهره واقعی کرونا صورت گرفت اما اغلب آنچه انجام شد، در قالب ساختارهایی چون مستند و گزارشهای خبری و مردمی بوده است که با صرف کمترین زمان ممکن برای ساخت، روایتی از واقعیت کرونا ارائه دادند و با توجه به تأثیرات شگرف این بیماری بر جامعه و همهگیری گسترده آن، میتوان چنین عنوان کرد که سهم تولید آثار ماندنی و قابل توجه خصوصاً در حوزه فیلم و سریال، انتقادبرانگیز بوده است.
«فرشتگان بی بال» از جمله همین تلاشهای محدود برای به تصویر کشیدن واقعیت کرونا در یک مجموعه نمایشی بود. سریالی 14 قسمتی که با محوریت ستایش و قدردانی از زحمات کادر درمان تولید و پخش شد.
همچنین سریال دیگری با نام «اپیدمی»، با بازی مهدی فخیمزاده هم درباره کرونا ساخته شد. البته در آستانه پخش به احترام زبان و ادبِ فارسی، نامِ سریال را به «موج اول» تغییر داد.
در این سریال قرار بود مرحوم علی سلیمانی ایفای نقش کند اما این بازیگر خود قربانی کرونا شد تا هنرمند دیگری جایگزین او شود. این مجموعه تلویزیونی اگرچه حضورِ محسن قصابیان بازیگر نقش منصور در سینمای ایران را به همراه دیگر بازیگران خوب و شناخته شده ما داشت اما آنطور که باید و شاید از شبکه سه سیما خوب دیده نشد. حتی با نگاهی به آرشیوِ تلوبیون میتوانیم به این نتیجه برسیم که حدود 500 هزار بار دیده شده است.
این ارقام و اعدادِ بیننده خیلی درخور نیست؛ در حالی که سریال «نونخ 3» با آن ساختار طنز و جذابیتهای داستانیاش بیشتر مورد نظر مخاطب قرار گرفت. وقتی به صورتِ تصادفی، کاراکتر سریال- (علی صادقی)- وارد ماجرای کرونا شد و به تعبیرِ سعید آقاخانی، قصد داشتند رعایت پروتکلهای بهداشتی را فرهنگسازی کنند.
در کنار این مجموعههای انگشتشمار در مابقی سریالها، کرونا موضوعی صرفاً تزیینی بوده است که به صرفِ نمایشِ استفاده از المانهای آن مانند ماسک و مواد ضدعفونیکننده توسط کاراکترها بسنده شده است؛ همانند آنچه در صحنههایی از سریالهای مناسبتی چون «نون خ 3» و «احضار» شاهد بودیم و البته در مواردی مانند قسمتهای جامانده از «پایتخت 6»، کرونا به بخشی از قصه هم نفوذ کرد.
با این وجود همچنان تأکید میشود که در مقایسه با رسانههای کشورهای دیگر، ضرورت پرداختن به موضوع کرونا از زوایای مختلف همچنان از سوی تلویزیون، پلتفرمها و سریالسازهای ایرانی احساس نشده و این در حالی است که کشورهای عربزبان در همین ماه رمضان گذشته بسیاری از سریالهای مناسبتی خود را با موضوع این بیماری و تأثیرات آن بر زندگی مردم روی آنتن فرستادند.
یا برای مثال کمپانی نتفلیکس از ماههای ابتدایی شیوع این ویروس، به فکر ساختن سریالهایی درباره این ویروس افتاد و سال گذشته سریالی کوتاه را به نام «فاصله اجتماعی» منتشر کرد. ویژگی خاص این سریال این بود که هرکدام از عوامل، از راه دور با هم همکاری داشتند و در واقع بازیگران از خودشان در خانه تصویربرداری کردند.
با این همه آنطور که از شرایط این بیماری در ایران و جهان برمیآید، گویا قرار است بشر فعلاً با این ویروس زندگی کند؛ بر این اساس بهتر است باور کنیم سرمایهگذاری روی ساخت فیلم و سریالهایی با هدف طرح ابعاد مختلف تأثیرگذاری کرونا بر زندگیها و آسیبشناسی این شرایط، نه تنها بیهوده به نظر نمیرسد که بسیار هم لازم و ضروری است.
البته سریال «نیسان آبی» در دو قسمت آخر خود پایِ کرونا را هم به داستانِ خود باز کرد و نگاهی هرچند کوتاه به این ویروس منحوس داشت.
اما سیمافیلم بعد از تجربه نه چندان موفقِ برخی از مستندها و سریالهای تلویزیونی، به سراغِ ساخت سریال «آزادی مشروط» که در ابتدای گزارش به آن اشاره شد، رفته است.
گمانههای زیادی درباره شکل و شمایل و جزئیات بازیگران و محتوایش مطرح میشود؛ چندی پیش نام علی استادی را به عنوان اولین بازیگرش معرفی کرد. در صورتی که به تعبیرِ خودش، این نقش را برای علی سلیمانی کنار گذاشته و از همان موقع کار در سریال «دادِستان» او را برای بازی در سریال «آزادی مشروط» انتخاب کرده بود. در صفحه اینستاگرامش افسوس خورد که این بازیگر در میانِ ما نیست و از همبازیاش «علی استادی» برای این نقش بهره میبرد.
تنها چیزهایی که درباره محتوایِ این سریال وجود دارد، پرداختن طنزگونه مسعود ده نمکی به کرونا است. کاری که او با «اخراجیها»، «رسواییها» و حتی «دارا و ندار» نشان داد که تواناییاش را دارد. این سریال قرار است به فعالیت گروههای جهادی، کار درمان و پرستاران در ایام کرونا و مصائب و شیرینیهای این دوران به تهیهکنندگی و کارگردانی مسعود ده نمکی در مرکز سیمافیلم بپردازد.
پیش از این خبر حضور مهران رجبی هم در این سریال رسانهای شده بود.
البته ده نمکی و ساختِ سریالش با مشکلاتی هم مواجه است؛ او باید بتواند شخصیتها و کاراکترها و داستانش را به حقیقتِ کرونا نزدیک کند هرچند میخواهد اتفاقاتش را در موقعیت کُمدی و طنز قرار بدهد. این نکته از هرچیزی مهمتر است؛ چون مخاطب تشنه حقیقتهایی است که در لایههای این پاندمی جهانی وجود دارد.
در سریال «موج اول» حقیقتهایی از سختیها و مشکلات پرستاران و کادر درمانی گفته شد و شخصیتهای آن سریال درباره تبعات و سختیهای این بیماری گفتند اما نیاز است، «آزادی مشروط» همان اتفاقات را تکرار نکند و نکاتی برای مخاطبین داشته باشد که تا به حال گفته نشدهاند. حقیقتهایی که بسیاری از آنها تحتِ تحریف در فضایمجازی قرار گرفت و هنوز بسیاری از اقشار، دچار شائبهاند این بیماری چطور آمد و چه سختیهایی دارد و آیندهاش به کجا خواهد رسید؟
سریال «آزادی مشروط» میتواند به خیلی از این ابهامات و سؤالات پاسخ دهد اگر سازندگان و بازیگران این سریال برای حقیقت و شفافیت این پاندمی جهانی، از هیچ کوشش و تلاشی دریغ نکنند.
مسعود ده نمکی با آثارِ گذشتهاش نشان داده که شجاعت در پرداخت دارد و اهلِ خودسانسوری نیست. این امیدواری وجود دارد که منتظرِ کاری خوشریتم، پُربازیگر و حقیقتطلبی باشیم.
انتهای پیام/