بورس تهران طی روز گذشته شاهد افت نسبی قیمت در بسیاری از نمادهای بازار بهخصوص شاخصسازها بود. همین امر سبب شد تا دماسنج اصلی بازار سرمایه طی روز اخیر به میزان ۱۴/ ۱درصد نسبت به معاملات روز چهارشنبه کاهش پیدا کند. بر این اساس داد و ستدهای روز شنبه در حالی خاتمه یافته است که شاخصکل افتی بیش از ۱۵هزار واحدی را به ثبت رساند و در نهایت تا سطح یکمیلیون و ۳۳۲هزار واحد عقبنشینی کرد. در این روز آنچه که بیش از هر نکته دیگری در این بازار به چشم آمد، کاهش قیمت در نمادهای دلاری بازار نظیر «فملی»، «شبندر» و «شستا» بود که بیشترین اثر را بر شاخصکل داشتند، با اینحال نمادهای ریالی نظیر بانکیها و خودروییها نیز از رویگردانی فعالان بازار از خرید سهام طی نخستین روز هفته بینصیب نماندند. بررسی تحولات روزهای اخیر در بازار سرمایه حکایت از آن دارد که بهرغم رشد قابلتوجه قیمت کامودیتی در بازارهای جهانی، سرمایهگذاران در بورس و فرابورس به مانند روزهای صعودی بازار در سالهای گذشته، اخبار مثبت را در معاملات خود لحاظ نمیکنند و بهجای آن تا جاییکه میشود کوچکترین اخبار منفی را در خلال داد و ستدهای خود جدی میگیرند.
اتفاقی که در روز شنبه افتاد نیز ماهیتی از این دست دارد. بورسیها که در طول یک سالو نیم اخیر تا حد زیادی در گرداب زیان بازار سهام افتاده بودند حالا پس از تحمل زیان سنگین در بسیاری از نمادها دیگر جسارت و ریسکپذیری سالهای ۹۸ و ۹۹ را ندارند و به همین دلیل به هر اتفاقی که بتواند اثری مثبت بر آینده بازار سهام داشته باشند با دیده تردید مینگرند. مشابه این وضعیت طی دورههای قبل از فراز و فرود قیمت در بازار سهام ایران نیز بارها مشاهده شده است. مضاف بر این در بازارهای مطرح دنیا نیز این مساله بارها مشاهده شده و یک الگوی رفتاری تحلیلشده از سوی کارشناسان حوزه اقتصاد رفتاری است. در این حالت روند صعودی در شرایطی آغاز میشود که بازار برای مدتی در رکود یا حالت خنثی بهسر برده است. همین امر سبب میشود تا تغییر شرایط در بازار از سوی بسیاری از فعالان سرد و گرم چشیده آن با دیده تردید نگریسته شود. در این حالت رشد قیمتها و صنایع در بازار همانند آنچه که در سال۹۷ رخ داد، بسیار آهسته و پیوسته روی میدهد تا اینکه با طولانیتر شدن رشد که با ایجاد یا تسریع تحولات قابلاتکاتر همراه است، منجر بهسرعتگرفتن رشد قیمتها شود. در جریان این تحولات هرچه که قیمتها از کف قبلی فاصله میگیرند اعتماد بازار به اخبار مثبت هم بیشتر میشود. در نهایت این وضعیت سبب میشود تا تغییر در نگرش بازار بر افزایش تعداد سرمایهگذاران و نتیجتا افزایش ورود پول به بازار بینجامد که حاصل آن چیزی به جز رشد قیمتها نخواهد بود. نهایتا این مسیر خوشبینانه میتواند به مانند آنچه که در سال۹۹ شاهد بودیم به حبابیشدن قیمتها بینجامد.
مساله اصلی اما در اینجا این است که قیمتها نیز به مانند گیاهان در ارتباطی متقابل با محیط خود قرار دارند، در نتیجه نمیتوانند تا ابد به رشد خود ادامه دهند. در این نقطه کمکم عرضه بر تقاضا غلبه میکند و روند نزولی در کمال ناباوری سرمایهگذاران آغاز میشود. از اینجا به بعد هرچه که رخ میدهد تاثیر اخبار مثبت کمتر و کمتر شده و در نهایت دور تازهای از بدبینی به جان بازارها میافتاد. این دقیقا همان چیزی است که از ۲۰ مردادماه سالقبل به شکلی آهسته و پیوسته تحتتاثیر رویدادهای بیرونی رخ داد و سبب شد تا حالا با حکمفرمایی بدبینی در بازار شاهد آن باشیم که رشد قیمت در بازارهای جهانی اثر چندانی بر بازار نگذارد.
در واقع اگر آنچه که طی دو هفته اخیر در بازارهای جهانی روی داده، در نیمه نخست سال۹۹ روی داده بود، احتمالا آنقدر بر اذهان عمومی اثرگذار بود که شاخصکل را بهجای محدوده ۱/ ۲میلیون واحدی به ارقامی بسیار بالاتر، حتی تا نزدیکی کانال ۳میلیون واحد سوق دهد، با اینحال اثر این اخبار پس از تجربه افت یکمیلیون واحدی تا بهار سالجاری نشان داده که بازار نسبت به قبل بسیار سرد و گرم چشیدهتر است و به این راحتیها دیگر احتمالات مثبت را در معاملات خود لحاظ نمیکند، با اینوجود آنچه که در مورد کاهش اثر اخبار مثبت در شرایط فعلی گفتیم در بعد قرینه بازار یعنی اثرگذاری اخبار منفی صادق است.
بورس در هفتههای اخیر به اخبار مثبت آنچنان که در دورههای هیجانی میدید، واکنش نشان نداد؛ با این حال معاملهگران خبر منفی دورشدن از توافق احتمالی و امکان استراحت قیمت در بازارهای جهانی در کنار تعطیلی این بازارها در روز شنبه و یکشنبه را با دقت در معاملات خود لحاظ میکنند، بههمیندلیل بوده که با مکث در جریان مذاکرات احیای برجام، طی روز گذشته نمادهای ریالی نظیر بانکیها و خودروییها از حرکت بازایستادند و دلاریها هم که در روزهای اخیر کمکم داشتند به رشد قیمت کالاهای اساسی عادت میکردند، در صدر فهرست نمادهای اثرگذار بر شاخص به عقبنشینی روی آوردند.
اما از همه خوشبینیها و بدبینیهای بازار در طول سالیان اخیر که بگذریم، نمیتوان کتمان کرد که برجام و مذاکرات فشرده معطوف بر احیای آن دستکم یک سالاست که تمامی بازارهای دارایی ایران را معطل نگه داشته است. در شرایطی که هر آن ممکن بوده تا خبر توافق انتظارات تورمی، ریسکهای انتظاری و در نتیجه نرخ ارز را کاهش دهد، با وجود تورم بالا نه کسی جرات رفتن به بازار ملک را پیدا کرده و نه سرمایهگذاران ریسک حضور در بازار سهام را به جان خریدهاند. خریداران بازار سکه و ارز هم اگرچه در طول این سالنوسانهای خوبی را شاهد بودهاند با این حال به ازای سود نهچندان مطلوبی که بهدست آوردهاند، ریسک بالایی را متحمل شدهاند. در ماههای اخیر اما تاکید زیاد کارشناسان بر شکاف بین نرخ ارز نیمایی و آزاد توانست تا حدودی تصورات قبلی پیرامون افت برجامی بورس ناشی از کاهش قیمت دلار را درهم بشکند و به پررنگکردن عامل قابلاتکاتر و کمنوسانتر در بازار سهام که همان نرخ نیمایی است بینجامد.
با این حال این امر مانع از آن نشد که بورسیها دیگر اخبار برجامی را موردتوجه قرار ندهند. اثرپذیری بالای صنایع غیردلاری نظیر بانکها، خودروییها و حملونقل از برداشتهشدن تحریمها سبب شده تا بازار همچنان خبرهای مربوط به مذاکرات ایران و ۴+۱ در وین را دنبال کنند. همین امر سبب شد تا در نخستین روز معاملاتی هفته اخیر اعلام تنفس در مذاکرات یادشده به واسطه آنچه که جوزف بورل، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا «عامل خارجی» خواند، در روز شنبه بر بازار اثر منفی بگذارد و نمادهای مربوطه را با افت قیمت مواجه کند.
اما از عوامل منفی موجود در بازار که بگذریم میتوان اینطور گفت که روز شنبه روز درخشش نمادهای اورهساز در بورس و فرابورس بود. در این روز برجسته شدن خبر اعمال محدودیت بر صادرات کود شیمیایی از سوی روسیه به بیشتر کشورها، سبب شد تا نمادهایی به مانند «شپدیس»، «شیراز» و «خراسان» با افزایش قیمت قابلتوجه و حتی صف خرید روبهرو شوند. هماکنون تحلیلهای مختلف حکایت از آن دارد که محدودیت اعمال شده از سوی روسیه میتواند در سالپیشرو ضربه مهلکی به بازار محصولات غذایی در سراسر جهان وارد کند، از اینرو بهنظر میرسد که با کمبود ایجاد شده از سوی روسها زمینه لازم برای عرضاندام صادرکنندگان ایرانی و طبیعتا رشد سودآوری آنها به واسطه شرایط رخداده در بازار جهانی فراهم شود. اینطور که بهنظر میرسد با طولانیشدن جنگ در اوکراین و حمایت تسلیحاتی اعضای ناتو از این کشور، روسیه قصد دارد تا از حجم بالای تولیدات کشاورزی خود و فرآوردههای مربوط به آن؛ نظیر کود شیمیایی بهعنوان یک اهرم فشار استفاده کند تا از این رهگذر از سد فشارهای ناشی از تحریمهای اقتصادی کشورهای غربی بگذرد. آنگونه که در نشریه آرگوس آمده، قیمت اوره گرانوله ایران با افزایش قابلتوجه همراه در بازه قیمتی ۶۵۰تا ۷۰۰ دلار بر هر تن قرار دارد و برخی شنیدهها حاکی از آن است که اورهسازان ایرانی، در دوره اخیر توانستهاند قراردادهای بهتر و قیمتهای بسیار رقابتیتری در بازار ارائه دهند. اخباری که به جذابیت سهام اورهای برای بورسیها منجر شده است.