هفته پیش کتاب 1984 جورج اورول را میخواندم، محتوای کلامش این بود که حکومت توتالیتر (تمامیتخواه) فراتر از کنترل افکار به دنبال تعلیم افکار است.
شاید از هر فردی بپرسیم، حکومت محلی خود را با شدت و ضعف متهم به تلاش برای این کار کند ولی واقعیت چیز دیگری است. اگر تصاویر نقش بسته در ذهنمان از رمان 1984 را از سطح محلی فراتر برده و در سطح جهانی مشابهسازی کنیم، در مییابیم که آن حکومت توتالیتر جهانی، ایالات متحده است که با بهرهگیری از منابع مالی و تکنولوژیک خود کنترل افکار و تعلیم افکار مردمان این کره خاکی را در دست گرفته و تا حدود زیادی موفق هم شده است.
در واقع شبکه جهانی اینترنت که به موازات دهکده جهانی ایالات متحده پیش رفته، زمینه لازم برای هضم تمام خرده فرهنگها در فرهنگ آمریکایی را فراهم ساخته و سبک زندگی آمریکایی (به عنوان رهبر تمدن غرب) را به الگوی تقریباً غالب تبدیل نموده است. مصادیق آن را میتوانیم در پوشش تا جشنهای ولنتاین، هالوین و... از ایران و عربستان تا آرژانتین و برزیل جست وجو کنیم. به عنوان مثالی گویا برای درک شدت این تهاجم، تعداد پستهای اینستاگرامی به زبان فارسی در مناسبتهای محبت و عشقورزی برای سه روز ازدواج ( سالروز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س))، سپندارمذگان (روز ایرانی عشقورزی) و ولنتاین به ترتیب حدود هزارپست، هشتاد هزار پست و بیش از 7.1 میلیون پست بوده است!
این هضم هویت ملتها در فرهنگ آنگلوساکسونها به مانند فقر و تبعیض...، تهدید واقعی تمدنی است که متاسفانه در کشور ما با ادبیات توهم توطئه کمرنگ میشود.
شاید گفته شود که این سطح از موفقیت در کنترل و تعلیم افکار جهانیان به واسطه قدرت گفتمانی آمریکاییها به دست آمده. در پاسخ به این نکته می بایست توجه کرد که همه حکومتهای توتالیتر در سطح محلی و جهانی با ابزارهای خود، توان اعمال قدرت یافتهاند و این به دلیل قدرت ذاتی تعالیم آنها نیست. لذا حکومت تمامیت خواه در سطح جهانی ایالات متحده به واسطه ابزارهای برتری خود از جمله اینترنت و با تسلط بر جریان ابردادهها به موفقیت نسبی در کنترل و تعلیم افکار جهانیان دست یافته است.
اگر بار دیگر به رمان 1984 جورج اورول برگردیم ومشابهت سازی کنیم، دستگاههای سخنگو/شنود خیالی رمان 1984، اکنون در محیط زندگی مردمان ملل مختلف از هندوستان بودایی و عربستان مسلمان تا بومیان استرالیا و کانادا قرار دارد و چیزی جز مقصود برادر بزرگ را نجوا نمیکنند.
شاید ماهوارههای استرلینگ ایالات متحده که با مدیریت ایلان ماسک در مدار زمین قرار میگیرند، تکمیل کننده این قدرت افسانه ای در کنترل و تعلیم افکار انسانها باشند.
لذا میبایست در مباحث مربوط به کنترل فضای مجازی از سطوح پایین دولت/حکومت گذر کرده و بحث را در فضای تهاجم تمدنی که بر همه ملل جهان از چینیهای کمونیست تا اعراب مسلمان و ایرانیان تحمیل شده دنبال کنیم. بدانیم که بحران تحمیل شده بر فرهنگ و هویت ایرانی که تا آستانه فاجعه پیشرفته، نیازمند توجه فوری و همه جانبه حکمرانان است. این وظیفه تمدنی فارغ از هر حکومت مسلط بر ایران است که طبیعتاً جمهوری اسلامی با آن گفتمان برآمده از آن، وظیفهای دوچندان دارد.