به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از جامجم، اوایل شهریور امسال زنی به شعبه هشتم بازپرسی دادسرای جنایی تهران رفت و با شکایتی مدعی شد: برادر ۵۰سالهام،۲۰سال است به خاطر اختلاف با همسرش تنها زندگی میکند وگاهی دخترش به ملاقات او میرود. دو خودروی تاکسیاش را اجاره داده و با گرفتن کرایه، هزینههای زندگیاش را تامین میکند. پنج سال قبل با مردی به نام فریبرز آشنا شد.
یکی از تاکسیهایش را به او داد تا با آن کار کند. یک روز فریبرز به خانه برادرم رفت و بعد از آن سند دو خودرو و خانه او ناپدید شد. همین باعث شد برادرم به او شک کند که این اسناد را او سرقت کرده چرا که فریبرز مدام درباره ارزش اموال برادرم پرسوجو میکرد. برادرم قصد شکایت از او را داشت. چند روز قبل برادرم برای صحبت با فریبرز به شهرستان دماوند رفت و ناپدید شد. میترسم فریبرز بلایی سرش آورده باشد.
پس از این شکایت، پلیس به دنبال فریبرز بود که او بعد از شش ماه در مخفیگاهش شناسایی و بازداشت شد. او در تحقیقات گفت: من و مرد گمشده اختلاف حساب مالی داشتیم. این اواخر، خودروی تاکسیاش را به من داده بود. حدود شش ماه قبل به جاده حسنآباد رفتیم که آنجا حالش بد شد. او را در همان حال رها کردم و رفتم اما وقتی برگشتم دیدم افرادی جسدش را در خرابهای آتش زدهاند.
در حالی که گفتههای او با واقعیت همخوانی نداشت، بازجوییها ادامه پیدا کرد و این بار، ادعای جدیدی را مطرح کرد و گفت: آن روز سرحساب و کتاب مالی دعوایمان شد. او عصبانی بود و با خوردن قرص، حالش بد شد و فوت کرد. جسد را در خودرو گذاشتم و راهی شهر پرند شدم. زیر پلی آن را آتش زدم و بقایای جسدش را دفن کردم و متواری شدم.
حبیب ا... صادقی، بازپرس شعبه هشتم دادسرای جنایی تهران با تایید این خبر به جامجم گفت: با توجه به گفتههای متهم، تیم جنایی پلیس آگاهی تهران به محل دفن جسد اعزام شد و اسکلت مرد فوت شده که سر نداشت را از زیر خاک خارج کردند.