خبرگزاری مهر، گروه استانها- اعظم محبی: توسعه شهرها و بالارفتن کیفیت زندگی انسان یکی از اهداف مدیران بوده که باید در آن مسائل دیگر از جمله محیط زیست را لحاظ کنند.
در این راستا برای ایجاد توسعه پایدار، تصمیمات باید واقع گرایانه بوده و از هرگونه نگاه عمقی و سطحی در اجرای پروژ ها پرهیز شود.
اما با وجود زخمهای متعدد محیط زیست و طبیعت گلستان از جمله دست اندازی ها و تجاوزات و آتش سوزی، بارها شاهد هستیم که تصمیماتی اخذ میشود که همسو با طبیعت نیست، برای بررسی این مسأله و مشکلات محیط زیستی گلستان و همچنین ضرورت تغییر نگاه مدیران با «مسعود شکیبا»، فعال محیط زیست گفتگو کردیم که در ادامه خواهد آمد.
* چرا به مسائل زیست محیطی به صورت عمقی و جدی پرداخته نمیشود؟
محیط زیست با لحظه لحظه وجود و تنفس انسان سر و کار دارد اما چون اثراتِ تخریب آن خود را به تدریج نشان میدهد، تلاش وافری برای رفع مشکلات آن انجام نمیشود.
امروز اگر از شهر به روستا بروید انتظار دارید که فضای خالی از زباله و تمیزی را مشاهده کنید اما میبینید که همه جا بشر پا گذاشته و زبالههای فراوانی ریخته که ناشی از ضعف اندیشه وی است.
از سوی دیگر مصرف کود و سم مازاد، سبب شده تا محیط زیست آلوده شود و ساختارهای دولتی در این زمینه ورود جدی نمیکنند؛ مردم و تولیدکنندگان هم به دنبال تولید محصول بیشتر هستند اما رفته رفته این مواد خود را به شکل بیماریهایی مانند سرطان و دیگر نشان میدهد.
حذف سموم آن طور که باید توسط دولتیها پیگیری نمیشود؛ آنها تنها به دنبال مدلهای مدیریتی چهار ساله و نهایت هشت ساله برای ریاست خود هستند و واقع نگری در مسائل محیط زیستی ندارند.
* نگاه محیط زیستی چند ساله است؟
نگاه محیط زیست باید بر مبنای ۵۰ ساله باشد؛ یعنی برنامه ریزی ها پیوسته و ادامه دار بوده و دولتمردان هم با محیط زیست آشنا باشند امری که تاکنون اتفاق نیفتاده است.
برای بسیاری تنهاترین و مهمترین کار کلنگ زنی بوده و ممکن است بعدها به پساب کارخانه و فاضلاب و مانند آن بیندیشند؛ در محیط زیست مهمترین چیست «آینده نگری» است.
* نگاه به طبیعت و محیط زیست باید چگونه باشد؟
نگاه محیط زیستی برخلاف آنچه که مردم تصور میکنند این نیست که در مورد پرندگان و طبیعت تحقیق کنید، این یک لایه سطحی است و نگاه باید جانب گرایانه و دارای ارتباطات چند سویه باشد.
نگاه فانتزی و جلب توجه کننده به طبیعت و محیط زیست با نگاه واقع گرایانه در تضاد است بسیاری از مسائل روی هم تأثیر دارد، اگر قرار است که ارزش وجودی پرندگان را لحاظ کنیم و مانع از شکار آنها شویم باید به سمت دیگر، یعنی مسائل معیشتی بومیان هم توجه کنیم در غیر این صورت آنها به تعارض می رسند.
اگر قرار است فردی گرسنه باشد باید پرنده شکار شود، اگر تلاش برای سوخت و رساندن آن به روستاهای بالادست انجام نداده باشیم هیچ حقی نداریم که مانع از شاخه زنی افراد برای تأمین معاش و سوخت آنها شویم.
نگاه فانتزی و جلب توجه کننده محیط زیستی با نگاه واقع گرایانه کاملاً در تضاد است.
* مهمترین مشکلات محیط زیستی گلستان چیست؟
آن چیزی که امروز در مورد استان مطرح است «تغییر اقلیم» بوده که از اختیار انسانها خارج است و به ماهیت جمعی آن چیزی که در روی کره زمین اتفاق میافتد، برمیگردد.
دومین مسأله استان، خلیج گرگان است که پس روی آب و ورود فاضلابهای گوناگون باعث شده خودپالایی خود را از دست دهد و بخشهایی از آن به سمت ماندابی و مرده شدن پیش برود.
مکانی که میتوانست اشتغالزایی فراوانی به دنبال داشته باشد در پی بی توجهی مسئولان در حال خشک شدن است که این امر استان ما را به زودی با چالشهای اساسی روبرو خواهد کرد.
ریزگردها یکی از معضلات خشکی خلیج خواهد بود که این امر ارزشهای گردشگری، سرمایهگذاری و سکونتی استان را کاهش و ماهیت استان را تغییر خواهد داد. اگر گلستان دچار ریزگرد شود پرونده گردشگری آن هم بسته خواهد شد.
تالابها عموماً سموم و مواد گوناگونی را در خود ذخیره میکنند و اگر خشک شوند با وزش هر بادی تنها خاک پراکنده نمیشود بلکه پودر سموم است که در هوا گسترش مییابد؛ باید در خلیج به دنبال راهکارهای عملی باشیم که امکان گردش آب را بالا ببرد.
* تصمیمات مدیران در راستای حفظ محیط زیست است؟
خیر. از دیگر مشکلات زیست محیطی گلستان «کم اطلاعی» افراد تصمیم گیر است که درک درستی از محیط زیست و اکوسیستم ندارند.
شما نمیتوانید یک درخت را قطع کنید و به جای آن درخت بکارید و تصور کنید که مشکل را برطرف کردهاید. جنگل، موجود ۱۰ ساله و یا ۵۰ ساله نیست بلکه ۵۰ میلیون سال قدمت دارد. اگر درختی می کارید ۵۰ سال باید منتظر باشید که ببینید آیا درختی که کاشتهاید اثرگذار است یا خیر.
جنگل تنها برگ سبز نیست که بگوید با کاشت چند نهال میتوانید مشکل قطع درختان را برطرف کنید ما چندین سال است که پروژههای درختکاری داریم ولی موفق نبوده و مشابه سازی هم امکان پذیر نیست.
اصولاً شرایط و نیازها در زمانهای مختلف متفاوت است در گذشتههای دور جنگلها را میتراشیدند و به آن «آبادکردن» میگفتند ولی هم اکنون چنین تعریفی نداریم؛ هر چیز در زمان خود یک مفهوم و تعریف پیدا میکند. امروز اگر نیاز چوبی داریم میتوانیم آن را از کشورهای دیگر که منابع آبی و خاکی بالایی دارند تأمین کنیم و یا اگر برنامه گردشگری است باید به شیوه دیگر اجرا شود.
* برخی به دنبال اخد مجوز تله کابین در گرگان هستند، نظر شما چیست؟
کسانی که به دنبال پیشرفت و توسعه هستند باید به درک همه جانبه از پروژههای همچون تلهکابین برسند، اگر به دنبال ایجاد تلهکابین درگرگان هستیم باید موارد و مسائل دیگر را هم در نظر بگیریم.
یک چهارم جمعیت کشور ساکن تهران بوده که بیشترین گردش مالی شهرهای شمالی کشور را تشکیل میدهند. فاصله این شهر تا شهر گرگان عنصر بسیار مهم است که عملاً استان ما در این زمینه موفق نخواهد بود.
تجربه نشان داده که حتی مسافران مشهد هم تمام هزینههای خورد و خوراک خود را با خود به همراه میآورند و برای تله کابین هزینه نخواهند کرد.
مکانی هم که برای پروژه پیشنهاد شده، ترافیک بالایی دارند که در صورت بروز حادثه، مشکلات بیشتر میشود.
کشوری گرم و خشک با جنگلهایی اندک هستیم و به اندازه یک خط ابرو جنگل داریم که باید از هر سیستمی برای حفظ آن استفاده کنیم.
* یکی از مشکلات استان، حریق سالانه جنگلها است، چه اقدامات حفاظتی باید برای آن انجام شود؟
هر ساله جنگلها دچار حریق فراوان شده و ایجاد یک پایگاه بینابینی و ساختار حفاظتی بالگرد در استان ضروری است. در حال حاضر امکانات اطفای حریق برای استان کافی نیست و باید بودجههای بیشتری برای آن صرف شود.
کمبود نیروی انسانی به صورت جدی در استان وجود داشته و از موارد دیگری که باید به آن توجه شود تجهیز محیط بانان به ابزار و ادوات لازم برای اطفای حریق است.
برخی از مشکلات مالی سبب شده در سالهای اخیر بین محیط بانان و افراد بومی تقابل ایجاد شود که باید این مسأله را هم در نظر بگیریم.
* سخن آخر؟
مسائل محیط زیستی هرچند کوچک هستند اما اثرات مهم دارند. از مهمترین خواستههای ما خروج پادگان لشکر ۳۰ از داخل شهر گرگان، تبدیل کارخانه وش به فضای سبز است تا سرانهها افزایش یابد.
متأسفانه به دلیل وجود جنگل در جنوب شهر گرگان، شهرداری به دنبال تأمین فضای سبز نیست و یا طرحهای خجالت آوری مانند آبشار مصنوعی (ماکت طبیعت) را در خود طبیعت ایجاد میکند که مانع دیده طبیعت هم میشود لذا باید تصمیم گیری ها را همسو با طبیعت کرد.