به گزارش اقتصادآنلاین، برای بررسی بیشتر این موضوع با دکتر امیراحمد ذوالفقاری، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) کردیم که در ادامه میخوانید.
راهاندازی سرویس تلوبیون پلاس با واکنشهای مختلفی مواجه شده است. شما این موضوع را چگونه ارزیابی میکنید؟
این اقدام از جهات مختلفی قابل بررسی است که یکی از مهمترین آنها مسئله رقابت است و رسانههای فعال در بازار صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی آن را اقدامی ضدرقابتی قلمداد کردهاند. اما به سادگی نمیتوان چنین ادعایی را پذیرفت و باید به صورت مستدل این موضوع را بررسی نمود. نکتهای که مطرح شده این است که تلوبیون پلاس یک VOD است مانند سایر VODها؛ وقتی این سرویس اقدام به عرضه رایگان فیلم و سریال میکند بازار سایر VODها را محدود نموده و مشتریان آنها را تصاحب مینماید. همچنین گفته شده عرضه رایگان محصولات تلوبیون پلاس نوعی دامپینگ محسوب میشود. اما به نظر میرسد این ادعا دقیق نباشد.
استدلال شما در این زمینه چیست؟
ببینید وقتی شما رفتاری را ضد رقابتی مینامید ابتدا باید به مفهوم و تعریف رقابت توجه کنید که بر اساس آن آیا رقابتی وجود داشته که این رفتار بخواهد ضد آن باشد یا خیر؟ اگر اساسا رقابتی وجود نداشته باشد، نمیتوان رفتار مورد بحث را ضدرقابتی نامید.
یعنی شما معتقدید تلوبیون پلاس با سایر VODها رقیب نیست؟
برای پاسخ دقیق به این سؤال بگذارید به تعریف مفهوم رقابت برگردیم. برای اینکه مشخص شود دو یا چند بازیگر با یکدیگر رقیب هستند یا خیر باید ابتدا محدوده بازار مشخص شود. پدیده رقابت در بستر بازار شکل میگیرد و بازیگرانی میتوانند با هم رقیب باشند که در یک بازار به فعالیت میپردازند. بازار را میتوان از ابعاد مختلفی تبیین و تعریف کرد. در ادبیات علم اقتصاد داریم که بازار محل تلاقی عرضه و تقاضاست. یعنی عدهای که کالا یا خدمت مشخصی را تولید کردهاند با هدف کسب سود محصول تولید شده خود را در بازار عرضه میکنند و در ازای دریافت بهای محصول، آن را در اختیار متقاضیان قرار میدهند. البته هدف تقاضا کنندگان نیز از حضور در بازار کسب منفعت است و آنها با پرداخت پول کالا یا خدمتی را دریافت میکنند که از مصرف آن مطلوبیت کسب کنند. به همین جهت است که در بازار بین عرضهکننده و تقاضاکننده چانهزنی اتفاق میافتد و عرضهکننده سعی در بالا بردن قیمت و مصرفکننده سعی در پایین آوردن قیمت دارد و نهایتا یک قیمت تعادلی در بازار مشخص میشود. خلاصه اینکه هدف حاضرین در بازار کسب منفعت است. در تمام کتب اقتصاد خرد که به تبیین بازار میپردازند آمده که تابع عرضه از حداکثرسازی تابع سود به دست میآید. یعنی هدف اصلی و محوری عرضهکنندگان به عنوان یک رکن بازار کسب سود است. پس نتیجه میگیریم که کسانی به عنوان فعال بازار شناخته میشوند که با هدف کسب منفعت وارد آن شدهاند و به فعالیت میپردازند. منفعت عرضهکننده سودش است و منفعت تقاضاکننده مطلوبیت و لذتی است که از مصرف کالا یا خدمت به دست میآورد. اما عرضهکنندگان از منظر کالا یا خدمتی که عرضه میکنند در بازارهای مختلف قرار میگیرند؛ یعنی تمایز بازارها بر اساس تمایز محصولاتشان است. یعنی مثلا عرضهکنندگان لباس در یک بازار قرار دارند، عرضه کنندگان نان در یک بازار، عرضه کنندگان لبنیات در بازاری دیگر و ... . با توجه به اینکه کالاها و خدمات مختلف توسط برندهای مختلف و در سطوح کیفی مختلف تولید میشوند و از سوی دیگر برخی از کالاها به جای یکدیگر مصرف میشوند (مثلا سویا به جای گوشت) نیازمند ملاک دقیقی برای تعیین حدود و ثغور بازارها هستیم. برای این موضوع در علم اقتصاد عمدتا به مفهوم جانشینی توجه میشود. یعنی مجموعهای از عرضهکنندگان که محصولاتشان به نوعی جانشین یکدیگر است، در یک بازار قرار میگیرند. بدین معنی که اگر تعدادی از مشتریهای یکی از عرضه کنندگان کم شود، به مشتریهای عرضهکنندگان دیگر حاضر در بازار اضافه میشود. به عبارت دیگر با فرض تغییر نکردن تعداد جمعیت و ثابت ماندن ذائقه مردم مجموع مشتریهای کل عرضهکنندگان حاضر در یک بازار در هر دوره زمانی تقریبا ثابت است.
خب با این اوصاف مگر تلوبیون و سایر VODها در یک بازار قرار نمیگیرند؟ با توجه به اینکه همگی محصول فیلم و سریال را عرضه میکنند.
خیر. همانگونه که عرض کردم کسانی در بازار شرکت میکنند که هدفشان کسب سود است. یعنی به بازار میآیند که در ازای فروش محصولشان پول دریافت کنند و این اقدام آنها یک کسب و کار است. بر این اساس تعریف محدوده بازار این است که آن دسته از عرضهکنندگانی که با هدف کسب سود به ارائه محصول خود میپردازند و با کاهش مشتریهای یکی به مشتریهای دیگری افزوده میشود، با هم در یک بازار قرار میگیرد.
تمایز مهم تلوبیون با سایر VODها این است که این سرویس با هدف کسب سود ایجاد نشده و محصول آن با هدف کسب سود به کسی فروخته نمیشود بلکه در راستای انجام وظیفه خدمت عمومی سازمان صداوسیما به عرضه فیلم و سریال میپردازد. به همین جهت باید گفت که تلوبیون نه فعالیت بازاری دارد و نه رقیب بخش خصوصی است. فلذا عرضه رایگان محصولاتش مصداق دامپینگ نیست.
باید به این نکته توجه شود که سازمان صداوسیما به عنوان رسانه ملی در زمینه فراهم نمودن امکان دسترسی عموم مردم به محتوای فرهنگی یک وظیفه عمومی و اجتماعی برعهده دارد. این وظیفه هم مبنای دینی دارد و هم مبنای علمی. از منابع دینی بر میآید که حکومت وظیفه دارد که حداقل امکانات معیشتی را برای همه مردم فراهم کند. یعنی هیچ کسی نباید در جامعه به دلیل فقر از امکانات حداقلی زندگی محروم باشد. اگر خودش قادر به تأمین نبود، حکومت وظیفه دارد برایش تأمین نماید. این حداقل معیشت شامل مواردی است که علاوه بر خوراک، پوشاک، مسکن و ... مقولاتی همچون محصولات فرهنگی را هم در بر میگیرد. بدین معنا که حکومت وظیفه دارد سطح مشخصی از محصولات فرهنگی را به صورت رایگان برای عموم مردم تأمین نماید تا همه افراد حتی کسانی که توان مالی برای خریدن این محصولات را ندارند به آنها دسترسی داشته باشند. گذشته از این بر اساس آیات قرآن یکی از وظایف مهم پیامبر اسلام به عنوان رئیس حکومت، تبلیغ است. این وظیفهای است که برعهده هر حکومت اسلامی است. تبلیغ ابزارهای مختلفی دارد که در عصر حاضر یکی از اثربخشترین ابزارهای تبلیغی، مدیا یا همان محصولات صوتی و تصویری است. از این جهت نیز حکومت برای انجام وظیفه تبلیغی خود باید به تولید محصولات نمایشی مبادرت ورزد.
سازمان صداوسیما در راستای این وظیفه طی سالیان متمادی اقدام به تولید محتوای فرهنگی (از جمله فیلم و سریال) و ارائه رایگان آن به عموم مردم مینماید. این محتوای تولید شده قبلا صرفاً از طریق آنتن در اختیار مخاطب قرار میگرفته اما با گسترش فضای مجازی و ایجاد امکان پخش گسترده محتوای صوتی و تصویری در این عرصه، سازمان صدا و سیما نیز جهت ارائه محتوای تولید شده خود از بستر فضای مجازی نیز استفاده نموده و همان محتوای آنتن را از این بستر نیز در اختیار عموم مردم قرار میدهد.
فعالیت تلوبیون به هیچ عنوان جنبه تجاری ندارد و سازمان صدا و سیما محتوای تولید شده خود را از این بستر همانند آنتن به صورت رایگان در اختیار عموم مردم قرار میدهد. به بیان دیگر تلوبیون امتداد آنتن صداوسیماست و مانند آنتن در راستای وظیفه عمومی رسانه ملی در زمینه عرضه محصولات فرهنگی به عموم مردم فعالیت میکند. یعنی هرچند در تلوبیون فیلم و سریال ارائه میشود، ولی فعالیت آن مبتنی بر یک برنامه تجاری (Business Plan) نیست و به همین دلیل رقابتی با VODهای فعال در فضای مجازی ندارد. هرچند این دو، محصولی از یک جنس (فیلم و سریال) ارائه میکنند اما یکی با هدف تجاری و کسب درآمد است و دیگری با هدف انجام وظیفه عمومی. لازم به یادآوری است که این ارائه فیلم و سریال رایگان به عموم مردم توسط سازمان صداوسیما قبل از آغاز فعالیت VODها نیز انجام میشده است و اکنون نیز مانند گذشته ادامه دارد. قبلا تنها از طریق آنتن بوده اما الان به اقتضای گسترش فضای مجازی و ابزارهای رسانهای، از فضای مجازی نیز برای این منظور استفاده میشود.
نکته مورد اعتراض برخی همین تفاوت ابزار ارائه بوده است. یعنی اعتراض به این نیست که چرا صداوسیما فیلم و سریال تولید میکند؛ کما اینکه سالهاست این کار را میکند و اعتراضی نبوده است. بلکه اعتراض به این است که با عرضه تولیدات صداوسیما از طریق سرویس VOD که در آن مشتری هر زمان که خودش بخواهد تماشای فیلم و سریال میبیند، مشتریهای بازیگران بخش خصوصی که محصولاتشان را از این طریق عرضه میکردهاند کم میشوند. زیرا محصولات صداوسیما و زیاد و متنوع و نیز رایگان است.
ببینید اینکه این ابزار ارائه فیلم و سریال یعنی سرویس VOD به صورت انحصاری در اختیار بخش خصوصی باشد و صداوسیما از آن استفاده نکند، مبنای دقیقی ندارد. همانگونه که گفته شد صداوسیما در راستای وظیفه عمومی خود و در راستای تأمین حداقل بهرهمندی عموم مردم از محصولات فرهنگی و جهت ادای وظیفه تبلیغی خود اقدام به تولید فیلم و سریال مینماید. طبیعی است که این وظیفه وقتی به درستی انجام میشود و مثمر ثمر خواهد بود که این فیلم و سریال تولید شده توسط جامعه هدف آن دیده شود. صداوسیما از اموال عمومی این همه هزینه نمیکند که محصولاتش دیده نشوند یا محدود دیده شوند. طبیعی است که برای انجام کامل وظیفهاش از بهترین ابزارهای عرضه فیلم و سریال استفاده نماید. زمانی که تکنولوژی VOD وجود نداشت و فیلم و سریال فقط از طریق آنتن قابل مشاهده بود افراد کار خود را با برنامه پخش فیلم و سریال از تلویزیون تنظیم میکردند و همه سر ساعت مشخصی پای تلویزیون مینشستند تا فیلم یا سریال مدنظرشان را ببینند. اما با آمدن این تکنولوژی دیگر افراد ترجیح میدهند که برنامه خود را داشته باشند و هر زمان که وقتشان خالی بود به تماشای فیلم و سریال مد نظرشان بپردازند. در چنین شرایطی طبیعی است که صدا و سیما نیز از این ابزار برای بیشتر و بهتر دیده شدن محصولاتش استفاده کند. همانگونه که عرض کردم صداوسیما باید بیشترین تلاش را بکند تا محصولاتش بیشتر دیده شوند تا وظیفهاش را انجام داده باشد.
پس تکلیف بازار VODها و کسب و کارهای خصوصی چه میشود؟
ببینید موضوع کسب و کار بخش خصوصی موضوع بسیار مهمی است که حتما دولت باید به آن توجه کند. اما این بدان معنا نیست که همه امورات تعطیل شود تا بخش خصوصی به کسب و کار بپردازد. بخش خصوصی باید در بازار فعالیت کند اما باید توجه داشت که در همه زمینهها نمیتوان سازوکار بازار به شکلی که عرض شد را حاکم کرد. در حوزههایی که بازار وجود دارد بخش خصوصی ورود خواهد داشت و به کسب و کار خواهد پرداخت.
به نظر بنده بخش خصوصی میتواند در بازار صوت و تصویر فراگیر فعالیت مناسبی داشته باشد اما برای موفقیت کسب و کارش باید روی جنبههایی متمرکز شود که صداوسیما آنها را ندارد. زیرا اگر بخواهد محصولاتی شبیه آنچه که صداوسیما ارائه میکند را عرضه نماید قاعدتا موفق نخواهد بود. محصولات ارائه شده توسط صداوسیما تحت مقررات نسبتا سختگیرانه محتوایی هستند و عدهای معتقدند این ممیزیها باعث کاهش جذابیت محصولات نمایشی صداوسیما شده است. اما ممیزیهای رسانههای خصوصی به آن صورت محدود نیست و آنها میتوانند محصولات به نسبت جذابتری تولید نمایند. وجه ممیز محصولات رسانههای خصوصی با صداوسیما چنین مواردی است و از همین منظر میتوانند مشتریهای خاص خود را داشته باشند و به کسب و کار بپردازند.
وگرنه اینکه رسانههای بخش خصوصی صرفا از طریق برخورداری انحصاری از ابزار VOD در عرضه فیلم و سریال و محرومیت صداوسیما از این ابزار بخواهند جذب مشتری داشته باشند باید گفت چنین انحصاری مبنای علمی و منطقی ندارد. بلکه باید از طریق ارائه محصولات با کیفیت بیشتر و مطابق با ذائقه مشتریان هدف، جذب مشتری داشته باشند. لازم به ذکر است که این رسانهها از ابتدای تأسیسشان هم با این ادعا شروع به کار کردند که محصولاتی با کیفیت متمایز از محصولات صداوسیما عرضه میکنند و از همین طریق به جذب مشتری پرداختند.