خبرگزاری فارس لرستان- نسرین صفربیرانوند، به کارگاه او سری میزنیم، اینجا پر از کلافهای نخ و پشمی است که علاوه بر کاربرد هنری حس خوبی را هم در انسان ایجاد میکند، همه افرادی که به کارگاه میآیند تار و پود پشم درگیرشان میکند و این خود زنده کردن خاطرات زنانی است که نشستن پای دار قالی و گلیم کار هر روزشان بود.
چشمم به گلولههای هوری در کارگاه خانم صفربیرانوند میخورد و در من احساسی و نوستالژی زنده میشود، وقتی که از نزدیک چرخیدن دوک و تبدیل پشم به نخ را میبینم از نظر من یعنی هر کاری شدنی است اگر پشت آن خواستنی باشد.
هوری در زبان لکی به معنای پشم است نامی که وی برای کارگاهش انتخاب کرده است.
او میگوید: درصورتی که برخی نهادها و دستگاهها حمایت کنند میتوانم نه تنها نخ مورد نیاز فرشبافان و گلیمباف را تامین کنم بلکه افراد بیشتری را هم مشغول کنم.
با او گپ و گفتی صمیمی و کوتاه داشتهایم که در ادامه میخوانید، امیدواریم مسوولان و متولیان شرایط را برای افزایش فعالیت افرادی چون صفربیرانوند را فراهم کنند تا علاوهبر احیا صنایع دستی افراد بیشتری هم مشغول به کار شوند.
چطور شد به سمت ریسندگی رفنید؟
از طریق یکی از دوستانم که در کرمانشاه بود به ریسندگی و گلیم بافی علاقه مند شدم، از سر کنجکاوی به کارگاه او مراجعه و همان سرآغازی شد تا من برای آموزش به فنی و حرفهای مراجعه و یک دوره ریسندگی را طی کنم، با توجه به پشمی که در استان موجود است حالا علاوه بر اینکه خودم در این زمینه مهارتی کسب کردهام آموزش خانمهای بی سرپرست و بد سرپرست در مناطق حاشیهی به ویژه پشت بازار را هم در دستور کار دارم.
یعنی شما علاوهبر این شعبه کارگاه دیگری هم دارید؟
بله، من حدود ۶ ماه در پشت بازار مشغول آموزش بودم اما با توجه به اینکه تمایل داشتم زنان محله خودم هم آموزش ببینید در این مکان یعنی کریم خان ۱۳ گلدشت شرقی کارگاهی برپا کردم.
کار شما در اصل ریسندگی است؟
بله من گلیم بافی را هم دارم اما اصل کار من ریسندگی هم به صورت صنعنی و هم سنتی است، پشم را تبدیل به نخ و پس از آن تحویل کارگاههای فرش و گلیم بافی میدهیم.
در شرایط فعلی نخ خودرنگ بازار خیلی خوبی دارد یعنی به تعبیری نخ خود رنگ روی بورس است، البته اگر مشتری تمایل داشته باشد رنگرزی را هم انجام میدهیم اما عمده سفارش ما نخ خودرنگ است زیرا بسیاری از مشتریان موضوع درمانی را در نظر میگیرند.
چطور مشتری جذب میکنید چون در آغاز راه هستید؟
فنی حرفهhی، میراث فرهنگی و صنایع دستی و از طریق فضای مجازی و مراجعه به کارگاههایی فرش و گلیم بافی چون اولین کارگاه ریسندگی در خرمآباد است و هنوز جایگاه خود را پیدا نکرده است.
پارسال پشم را از بروجرد تهیه کردم اما امسال فراخوان دادهام که از دامدار مستقیم خریداری کنم، با این کار علاوه بر کاهش هزینه واسطه هم حذف میشود.
بازار خرید نخ چطور است؟
بازار خوب است نه تنها مشتری داریم بلکه ظرفیت افزایش تولید نخ را هم داریم زیرا هم نیرو و هم افراد آموزش داده داریم.
با کمیته و بهزیستی قراردادی برای آموزش منعقد کردهایم، یعنی افراد را به ما معرفی میکنند و ما هم طی یک تا ۲۰ روزه ریسندگی را آموزش میدهیم.
دفاتر تسهیلگری و موسسه آبشار عاطفهها هم در معرفی افراد نقش مهمی دارند.
تولید نخ از طریق دستگاه بهتر است یا سنتی؟
ببینید ما هم روش سنتی را داریم هم صنعتی، از طریق صنعتی هر فرد میتواند با استفاده از دستگاهی که نه جای زیادی میگیرد و نه برق زیادی مصرف میکند روزانه ۵ تا ۷ کیلو نخ تهیه کند البته بستکی به تجربه و وقتی هم که ریسنده میگذارد دارد.
اما در روش سنتی نهایت روی یک تا کیلو نیم نه بتوان آماده کرد.
هر کیلو نخ بین ۱۵ تا ۲۰ هزار تومان دستمزد دارد، اگر دستگاه در اختیار داشته باشند حتی دیگر افراد خانواده هم میتوانند کمک کنند و درآمد خوبی داشته باشند اما دستمزد پایین است.
قطعا کسی که کار میکند از روی نیاز است بنابراین باید حمایت شود.
قیمت دستگاه چقدر است؟
بین ۳ میلیون تا ۴ میلیون تومان، با توجه به کاربردی که دارد قیمت مناسب است، بهزیستی کار خوبی که انجام داده برای افرادی که آموزش میبینند دستگاه خریداری میکند.
چند نفر اکنون از طریق ریسندگی درآمدی کسب میکنند؟
اکنون ۱۸ نفر اما شرایط برای جذب افراد بیشتر هم وجود دارد، از مزایای تولید نخ از طریق همین دستگاه این است که نیازی به سرمایهی برای خرید مواد اولیه ندارند، نکته دیگر اینکه بابت بازار هم نگران نیستند چون هم مواد اولیه را در اختیار آنها میگذاریم هم خودمان نخ تهیه شده را عرضه میکنیم، باور کنید اگر دستگاهها پای کار باشند میشود کارهای خوبی انجام داد.
ما در استان برای تهیه مواد اولیه مشکلی نداریم، از طرفی بیشتر زنان لر بافنده هستند چه فرش چه گلیم و صنایع دستی اگر سرمایهگذاری پای کار باشد صنایع دستی را احیا میکنیم.
کار با پشم برایتان سخت نیست؟
نه اتفاقا حس خوبی دارم باور کنید همینطور با تار و پود پشم به خانه میروم، دیدن گلولههای پشم طبیعی به من آرامش میدهد.
یادم است در نمایشگاه فنی و حرفهی که غرفهی در اختیار من بود، یک جوان ۴۰ ساله به طرف غرفه آمد و با بغض گفت دیدن این پشمها خاطرات مادر بزرگم را که من را بزرگ کرده بود زنده کرد.
هوری یا همان پشم روزی جزیی از زندگی این مردم بوده و بسیاری با آن خاطره دارند.
از طرفی من اگر کاری را شروع کنم دوست دارم تا آخر بروم و خسته نمیشوم یک نفر را که بهزیستی برای آموزش معرفی کرده بود و خیلیها امیدوار به یادگیریش نبودند آنقدر کار کردم تا ظرف یک ماه توانست موفق شود.
شما ظاهراً گلایههایی هم دارید؟
بله، مشکلی که ما داریم عدم شناخت کارگاههای فرش است، خیلی گها نخ خود را از استانهای دیگر تهیه میکنند در حالی که تهیه نخ از خرمآباد علاوه بر اینکه به صرفهتر است نظارت هم آسان تر است.
موضوع دیگر نبود دستگاه حلاجی پشم است، ما ناچار هستیم برای حلاجی پشمها به بروجرد برویم، دستگاه حلاجی پشم بیش از ۵ میلیارد تومان است که رقم بالایی است و برای تهیه آن نیازمند کمک و ورود دستگاه و نهادی هستیم.
با حذف واسطهها علاوه بر کاهش هزینهها درآمد نیروها افزایش پیدا میکند.
چالش دیگر نبود بازارچه و نمایشگاه دائمی برای عرضه محصولات است، از طرفی فعالان حوزه فرش، گلیم و صنایع دستی با مشکل بیمه مواجه هستند.
اما چالش جدی عدم هماهنگی بین ریسنده، بافنده و رنگرزی است متاسفانه هیچ شناختی از هم ندارند و همین موجب شده واسطهها میدان داری کنند در صورتی که با حذف واسطهها کسب و کار رونق بیشتری میگیرد.
سخن پایانی اگر دارید.
تنها خواسته ما حمایت است ببینید دولت برای ایجاد شغل مجبور است میلیاردها تومان هزینه کند اما ما با تنها چند میلیون تومان میتوانیم برای زنان بی سرپرست و بد سرپرست شغلی دست و پا کنیم، با توجه به اینکه ما در ابتدای راه هستیم و باید روزانه نقدینگی داشته باشیم نمیتوانیم تسهیلات دریافت کنیم نهادهای حمایتی کمک کنند.
انتهای پیام/ی