مشرق نوشت: اخیراً مصاحبه فائزه هاشمی با وبسایت انصاف نیوز با واکنشهایی در فضای رسانهای همراه بوده است که مهمترین واکنش، نامه محسن هاشمی به وی و طلب عذرخواهی از فائزه است.
دختر هاشمی رفسنجانی در این مصاحبه میگوید:
"برای ایران دوست داشتم آقای ترامپ انتخاب شود، ولی اگر یک آمریکایی بودم به آقای ترامپ رأی نمیدادم. به خاطر همین فشارهایی که میآورد، بالاخره شاید یک تغییر سیاستی اتفاق بیفتد. "
دختر خانواده هاشمی همچنین با توهین به شهید سلیمانی درباره حضور ایشان در محور مقاومت و مقابله با داعش گفت:
آقای قاسم سلیمانی قبل از رفتن به سوریه با پدرم مشورت کرد و ایشان به وی گفت نرو...، این همه از سیاست مقاومت و اقدامات ایران در منطقه دفاع میشود، درحالیکه هر چیزی که نتیجه آن به توسعه ایران منجر نشود، نمیتواند کار مثبتی باشد... در ایام سالگرد ترور آقای سلیمانی، از یک نفر نمیشنویم که بگوید او چهکار کرد. پدرم درایت و آیندهنگری قوی داشته که توصیه کرده به سوریه نروید و درست هم گفته است... نتیجه عملکرد آقای سلیمانی و یا نتیجه عملکرد ما به عنوان سیاست مقاومت چه بوده است؟ چه گرهی از مشکلات کشور ما بازکرده و چه مسیری برای توسعه ایران گشوده است؟
فارغ از سادهسازی موضوع حضور حاج قاسم در محور مقاومت و نتایج این حضور در امنیت منطقه و بهخصوص جمهوری اسلامی و مردم ایران، اظهارنظر وی درباره قاتل شهید سلمانی و اینکه اعتراف میکند دوست دارم ترامپ ادامه پیدا میکرد تا ایران و مردمش تحتفشارهای بیشتر قرار بگیرد، حکایت از سناریویی است که نمیشود تنها فائزه را مبدعان دانشت بلکه این اظهارنظر، حرف دل اصلاحطلبان و کاسبان تحریم است تا بهواسطه کمک همهجانبه آمریکا علیه ایران، خودشان بتوانند به نون و نوایی در عرصه قدرت و سیاست برسند و با استفاده از دوقطبیهای صلح و جنگ، تحریم و ایستادگی، بتوانند در بزنگاههای مهم افکار عمومی را مهندسی و مدیریت کنند.
اما درباره این اظهارات و واکنشهای صورت گرفته چند نکته قابلتأمل است که در ادامه به آن اشاره میشود:
۱- محسن هاشمی با منت گذاشتن بر سر نظام اسلامی آن هم به نفع خواهرش، تلویحا میگوید که تو حقداری عصبانی باشی ولی این بار عذرخواهی کن...!
هاشمی در این نامه مدعی میشود:
میدانم که در سالهای اخیر برخوردهای نادرستی با تو، خانواده و فرزندت شده است که شاید باعث کشاندن تو به تندروی و خارج شدن از مشی میانهروی پدر گردیده، ولی این دلیل نمیشود که به رئیسجمهور کشور بیگانه امید ببندی و دم از استقلال بزنی! لذا از تو صمیمانه تقاضا دارم صحبتهای خود را اصلاح و از این موضع عذرخواهی کنی و مانع تخریب پدر از طرف تجدیدنظرطلبان خارجی و افراطیون داخلی شوی.
محسن هاشمی یا در خانواده هاشمی بزرگ نشده است و یا اگر بزرگشده، خواهر خود را نشناخته است و احتمالاً هم نمیداند معنای میانهروی چیست؛ بهعنوانمثال حضور فعال این فرد در فتنه ۸۸ یا حمایت قاطعانه این خانم از فرقه بهاییت و یا رفتارهای افراطیاش در مجله زن روز که به گفته هاشمی به وی تذکر داده آن هم در دهه هفتاد، برای تندرو بودن و معتدل نبودن امثال فائزه کفایت میکند و به قطع آقای محسن هاشمی فقط منت بهنظام و مردم گذاشته است که باید بپذیرند فائزه عصبی است و از مشی اعتدال خارجشده است ...
۲- محسن هاشمی در قسمت دیگری از نامه به خواهرش مینویسد:
چهارمین سالگرد رحلت پدر، سپری نشده بود که انتشار مصاحبهای از تو موجب ناراحتی علاقهمندان آیتالله هاشمی رفسنجانی و البته اعضای خانواده را فراهم کرد و بهانهای مناسب به افراطیون و تخریب گران پدر داد و برگ دیگری بر مظلومیتش اضافه شد.
محسن هاشمی بازهم در سناریویی که مجبور به اجرای آن شده است، خودش را به آن راه زده و پدر خود مرا مظلوم جلوه داده است و از خواهر میخواهد برای جلوگیر از تخریب پدر، عذرخواهی کند حالان که چه کسی است که نداند فائزه هاشمی در زمان حیات پدرش، تو دهنی بزرگی به هاشمی رفسنجانی زد و هیچکدام از اعضای خانواده از مادر گرفته تا دیگر اعضا، خم به ابرو نیاوردند که فائزه چگونه حرمت پدر را مقابل مردم لکه دارد کرد.
اما فائزه چگونه حرمت پدرش را رعایت نکرد؟
در پی انتشار خبر دیدار فائزه هاشمی با چند نفر از عناصر فرقه ضاله بهاییت ر اردیبهشت ۹۵، روزنامه جمهوری اسلامی در گفتگویی با هاشمی رفسنجانی نظر ایشان را در ابن زمینه پرسید؛ هاشمی رفسنجانی گفت: فائزه اشتباه بدی کرده و باید آن را تصحیح و جبران کند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: فرقه ضاله بهاییت یک فرقه استعمار ساخته و منحرف است که همیشه با همین انحراف شناختهشده و ما همیشه از این فرقه تبری جسته و میجوییم.
بلافاصله بعد از انتشار واکنش پدر خانواده نسبت به اقدام مخالف دین دختر، فائزه هاشمی بر اساس برنامهریزی قبلی بار دیگر وارد میدان شده و بهنوعی جواب پدر را میدهد.
فائزه در گفتگو با یورونیوز میگوید: موضع من نسبت به بهاییها، موضع حقوق بشری است. اینکه ما بهعنوان دین اینگونه تبعیض قائل شویم و اینگونه ظلم بکنیم به بهاییها و سایر گروهها مثل اصلاحطلبان درست نیست. شما ببینید چقدر بچههای اصلاحطلب داریم که از دانشگاهها اخراج شدهاند و زندان رفتهاند به این دلیل که از حکومت انتقاد کردهاند. اینها ظلم است در مورد بهاییها هم همین است. نگاه من، نگاه حقوق بشری است.
فائزه هاشمی میگوید که نگاه او به بهاییان در ایران حقوق بشری است و معتقد است که: ما در ایران داریم ظلم میکنیم نهتنها به اینها که به خیلیها. منتهی میزان اینها از همه بالاتر است؛ و نباید این اتفاق بیفتد و ما باید رفتارهایمان را اصلاح بکنیم.
دختر هاشمی میگوید: من کار خطایی نکردهام و عادت هم به مخفیکاری ندارم خانواده ما اصلاً اینطوری هستند و خیلیها معتقد هستند چوبهایی که ما میخوریم و هزینههایی که میدهیم به خاطر صداقت و سادگیمان است که نمیتوانیم دروغگو باشیم و تظاهر کنیم. الآن هم پشیمان نیستم.
همین یک مثال نشان میدهد که محسن هاشمی برخلاف واقع، میداند که خواهرش چه فرد افراطی است و چگونه مشی ضدانقلابی را دنبال میکند ولی با نامهای سراسر حقبهجانب، هم پدرش را مظلوم جلوه میدهد و هم فائزه را فردی معتدل نشان میدهد که به دلیل رفتارهای دیگران عصبی شده است و مجوز دارد که اینگونه به دشمن قطعی مردم دل ببندد و قهرمان این مملکت را اینگونه به تمسخر بکشد و بگوید حضور حاج قاسم رد عراق هیچ نفعی نداشت و اینکه هاشمی به حاج قاسم گفت سوریه نرو، حرف درستی بوده است.
به هر جهت با مصداقها و مثالهای فراوان، میتوانیم اثبات کنیم که دختر هاشمی رفسنجانی از ابتدا افراطی و تندرو بوده است و اگر محسن هاشمی بگوید من از این مصادیق بیخبر و بیاطلاع بودم، قطعاً قابلپذیرش نیست و سناریو نامه منتشرشده محسن هاشمی، به دلیل شور شدن بیشازحد آش خواهر بوده است، البته فائزه هاشمی همین مقدار ظاهرسازی را هم رعایت نکرده و پاسخ برادر را هم مانند پدر، میدهد و میگوید:
محسن در بین ما از همه محافظهکارتر است یا به قول خودش عاقلتر است. خیلی دلش میخواهد ما را کنترل کند.
مسئله دیگری که نیاز است محسن هاشمی توجه کند، خود مظلوم پنداری خانواده هاشمی است بهگونهای است که در این خانواده هر آنچه باب میل ایشان از پدر گرفته تا فرزندان و مادر نباشد، ظلم و بیعدالتی است و رفتارهای این خانواده معیار عدالت و درست است که مشرق در مطلب بعدی به این مسئله بیشتر خواهد پرداخت...