به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در ایام فاطمیه و شهادت حضرت زهرا (س) هستیم؛ شهادتی که در ابتدای ایام جوانی بر این بزرگترین بانوی هستی عارض شد. شهادتی که شرح غمانگیز آن دل هر انسانی را به درد میآورد و چشمان او را اشکبار میکند اما این ناراحتیها تنها بخشی از عمق مصیبتی است که به دختر پیامبر وارد شده است؛ چراکه اگر افراد بدانند آن مصائب دردناک بر چه شخصیت ویژهای روا شده حتماً بیشتر ناراحت خواهند شد و تازه به عمق فاجعه پی میبرند.
برای درک ریشه غم حضرت زهرا سلاماللهعلیها و اهمیت آن باید ابتدا حضرت زهرا سلاماللهعلیها را بشناسیم. او که امابیها است و حلقه وصل دو دریای عظیم نبوت و امامت است. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهواله بارها و بارها به معرفی شخصیت حضرت زهرا سلاماللهعلیها پرداختند و نقش برجسته ایشان را در خلقت از ازل تا به ابد بیان کردند. معرفیهایی که برای تبعیت از این حجت الهی لازم و ضروری بود؛ مثلاً رسول گرامی اسلام به جناب سلمان فرمودند: «یا سَلْمان! حُبُّ فاطِمَةَ یَنْفَعُ فِی مِأَةِ مَوْطِنٍ، اَیْسَرُ تِلْکَ الْمَواطِنٍ، اَلْمَوْتُ وَ الْقَبْرُ وَ الْمیزانُ وَ الْمَحْشَرُ وَ الصِّراطُ وَ الْمُحاسَبَةُ فَمَنْ رَضیتْ عَنْهُ اِبْنَتی فاطِمَةُ، رَضیتُ عَنْهُ، وَ مَنْ رَضیتُ عَنْهُ رَضِیَاللهُ عَنْهُ، وَ مَنْ غَضِبَتْ عَلَیْهِ فاطِمَةُ غَضِبَتُ عَلَیْهِ، وَ مَنْ غَضِبَتُ عَلَیْهِ غَضَبَ اللهُ عَلَیْهِ یَا سَلْمَانُ وَیْلٌ لِمَنْ یَظْلِمُهَا وَ یَظْلِمُ ذُرِّیَّتَهَا وَ شِیعَتَهَا؛[1] ای سلمان! دوستى فاطمه در 100 جایگاه سود میبخشد که سادهترین این جایگاهها مرگ و قبر و میزان و محشر و صراط و محاسبه است. هر که دخترم فاطمه از او راضى باشد من از او راضیم و هر که من از او راضى باشم خدا از او راضى است و هر که فاطمه بر او خشم بگیرد من بر او خشم میگیرم و هر کس من بر او خشم بگیرم خدا بر او خشمگین است. سلمان واى بر کسى که او را ستم کند و ستم بر ذریه و شیعیانش کند.»
این حدیث و دهها حدیث مانند آن وحدت وجود نورانی حضرت زهرا سلاماللهعلیها و پیامبر(ص) را میرساند و هر دو را حجت الهی معرفی کرده است. بانوی نمونه و بیبدیل هستی که شناخت ایشان در بیان امام صادق علیهالسلام برای ما غیر ممکن و همسنگ با شناخت شب قدر الهی معرفی شده است. امام صادق علیهالسلام در بیان سرّ نامگذاری حضرت به فاطمه بیان فرمودند: «همانا فاطمه، فاطمه نامیده شد؛ چراکه خلق از شناخت و معرفت او بریده شدهاند.»
حتماً ظلم به چنین شخصیت ویژهای بزرگترین ظلم و ستم به هستی نیز هست. ظلمی که برابر با ظلم به پیامبر بارها عنوان شده است. حتی خود حضرت فاطمه سلاماللهعلیها در جریان خطبه فدکیه فرمودند: «نَشَدْتُکُمَا بِاللَّهِ هَلْ سَمِعْتُمَا رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی؛[2] شما را به خداوند سوگند مىدهم آیا نشنیدید که پدرم پیغمبر خدا در بارۀ من مىفرمود: فاطمه پارۀ تن من است،کسى که او را اذیّت کند مرا اذیّت کرده است؟» هر دو گفتند: بله. سپس حضرت دستها را به آسمان بلند کرد و عرضه داشت: «اللَّهُمَّ إِنَّهُمَا قَدْ آذَیَانِی فَأَنَا أَشْکُوهُمَا إِلَیْکَ وَ إِلَى رَسُولِکَ لَا وَ اللَّهِ لَا أَرْضَى عَنْکُمَا أَبَداً حَتَّى أَلْقَى [أَبِی] رَسُولَ اللَّهِ وَ أُخْبِرَهُ بِمَا صَنَعْتُمَا فَیَکُونَ هُوَ الْحَاکِمَ؛[3] پروردگارا!این دو نفر مرا اذیّت کردند، من شکایت ایشان را به تو و به پیامبرت مىکنم! نه، به خداوند سوگند من هرگز از شما راضى نخواهم شد تا اینکه نزد پدر بزرگوارم بروم و او را از این ظلم و ستمى که دربارۀ من کردید آگاه کنم و آن حضرت در بارۀ شما قضاوت کند!»
در این گزارش باز هم ما اقرار به اتصال و وحدت خشم و غضب حضرت زهرا سلاماللهعلیها با پیامبر اکرم(ص) را میبینیم و البته بزرگی و شدت خشم حضرت زهرا سلاماللهعلیها را. در اینجا این پرسش به وجود میآید که چرا حضرت تا به این حد از آنها ناراحت و خشمگین بودند و چرا او که دختر رحمةللعالمین است اینچنین مجبور شده تا زبان به نفرین بگشاید؟ در اصل باید ببینیم ریشه اصلی این خشم و غضب چیست و مبادا ما هم بعد از قرنها راهی را برویم که نتیجه آن مغضوب بودن نزد آن حضرت باشد.
بله غمهای بسیاری بر دل حضرت زهرا سلاماللهعلیها نشست؛ غم از دست دادن پدر؛ غم هجوم به خانه و شکسته شدن حرمت خانه؛ سقط فرزند. همه اینها غمهای بزرگی است اما بزرگترین و اصلیترین غصه حضرت زهرا سلاماللهعلیها اینها نیست؛ بلکه غم عظیم، غم انحراف حکومت اسلام است، انحرافی که نه به دست یهود و نصاری بلکه به دست خود مسلمانان و به اسم و رسم مسلمانی در حال اجرا بود. انحرافی که تمام تعالیم ویرایش شده پیامبر را مورد هجوم قرار داده بود نه فقط دختر او را. انحرافی که نگذاشت نسخه ناب اسلام پیاده شود و اتحادی بهدور از تحریف و انحراف در بین مسلمانان شاهد باشیم. اتحاد یک امت و یکپارچگی یک ملت.
انحراف پس از پیامبر نتیجهای جز شکسته شدن وحدت امت اسلامی و به وجود آمدن داعش و خونریزی مسلمانان و به استعمار در آمدن آنها و چیره شدن شیطانهای بزرگ بر آنان نداشت و در یک کلام آبروی اسلام را برد و از آن کارایی اصلی انداخت. حضرت در حدیثی میفرمایند اگر این انحراف نبود به خدا سوگند دو نفر با همدیگر به اختلاف نمیافتادند.
به هر ترتیب بعد از آن وقایع تلخ امت اسلامی دچار انحرافی دردناک شد و آنچه امروز تحت عنوان امتهای اسلامی و نحلههای مختلف میبینیم نتیجه همان اتفاقهای دردناک است اما به هر ترتیب بعد از آن ماجراها، امام علی علیهالسلام که میدید یکپارچگی امت اسلامی دیگر ممکن نیست برای بقای اسلام و رسم مسلمانی وحدت امتهای اسلامی را در دستور کار قرار داد و ضمن بیان اعتراضها به آن انحراف بزرگ، به تلاش برای حفظ اتحاد نحلهها و تفکرات مختلف اسلامی پرداخت.
حالا ما هم باید مراقب باشیم اولاً در دینداری و عمل به دین دچار انحراف نشویم که کلیت انحراف مغضوب و مورد نفرت حضرت زهرا سلاماللهعلیها است و این انحراف هر اندازه بزرگتر باشد طبیعتاً این نفرت فاطمی هم بزرگتر میشود و البته از سویی دیگر به مانند حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام در جمع مسلمانان و افرادی که خود را پیروی آخرین پیامبر الهی میدانند وحدت ایجاد کنیم. وحدتی که ضامن حیات ما در مقابل دشمنان بیشمار از یهود و نصاری است؛ چراکه ریشه اصلی ناراحتیهای حضرت زهرا سلاماللهعلیها به ایجاد تفرقهها نیز برمیگشت و ما دیگر نباید باعث شعلهور شدن آتشهای آن باشیم.
* حجتالاسلام معین شرافتی استاد حوزه علمیه قم
======================
پینوشت:
[1]. بحار الأنوار: ج27، ص116.
[2]. همان: ج28، ص303، ح48.
[3]. همان.
انتهای پیام/