به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، تغییر ساعت رسمی در اول فصل بهار، در برخی از کشورها مرسوم است، اما بهطور عمومی تعدادی هستند که از این تغییر در ساعت رسمی ناراضی هستند و اکنون یک مطالعه جدید علمی نشان میدهد که تغییر ساعت رسمی حتی ممکن است برای سلامتی افراد زیان بار باشد.
یکی از کشورهایی که چنین تغییر ساعت رسمی را اعمال میکند، کشور ایالات متحده آمریکا است. بر اساس این تحقیق حدود یک سوم آمریکاییها میگویند که از تغییر ساعت رسمی کشور آن هم دوبار ناراضی هستند. همچنین اکثریت قاطع یعنی ۶۳ درصد از مردم این کشور بهطور کلی موافق حذف کامل این تغییر ساعت هستند. اما جدای از این نارضایتی عمومی، اکنون کارشناسان علوم پزشکی نیز عنوان میکنند که این تغییر ساعت با اثرات منفی جدی بر سلامتی مرتبط است. با مجله دلتا همراه ما باشید.
یکی از کشورهایی که چنین تغییر ساعت رسمی را اعمال میکند، کشور ایالات متحده آمریکا است. بر اساس این تحقیق حدود یک سوم آمریکاییها میگویند که از تغییر ساعت رسمی کشور آن هم دوبار ناراضی هستند. همچنین اکثریت قاطع یعنی ۶۳ درصد از مردم این کشور بهطور کلی موافق حذف کامل این تغییر ساعت هستند. اما جدای از این نارضایتی عمومی، اکنون کارشناسان علوم پزشکی نیز عنوان میکنند که این تغییر ساعت با اثرات منفی جدی بر سلامتی مرتبط است. با مجله دلتا همراه ما باشید.
در برخی از کشورهای نیمکره شمالی، تغییر ساعت رسمی کشور در اول فصل بهار امری معمول است، اما برخی کارشناسان باور دارند که چنین تغییری واقعا ضروری نیست و برخی از مردم نیز این موضوع را ناراحتکننده میدانند.
دکتر بث آن مالو، استاد عصب شناسی مرکز پزشکی دانشگاه واندربیلت در نشویل تنسی و مدیر بخش خواب این مرکز در تحقیقی که در سال ۲۰۲۰ در مجله JAMA Neurology منتشر کرد، به همراه همکارانش شواهدی را بررسی کرد که تغییر ساعت فصلی را با افزایش سکتههای مغزی، حملات قلبی و کمخوابی نوجوانان مرتبط میکرد. این دانشمندان اخیرا نیز با حضور در یک جلسه کنگره ایالات متحده، مجددا و بهطور جدی بر شواهدی تاکید کردند که خطر آفرین بودن تغییر ساعت رسمی بر سلامت افراد را نشان میداد.
کمبود خواب؛ یک عارضه جدی!
رفتن از ساعت تابستانی به ساعت استاندارد در هر نوامبر (اول پاییز) با برگرداندن ساعتها یک ساعت به عقب به گفته دانشمندان به نسبت اثرات منفی کمتری بر سلامت دارد. اگرچه برخی از افراد ممکن است با این تغییر احساس عدم تعادل کنند که آن هم با چند هفته استراحت برطرف میشود، اما واقعیت این است که تحقیقات جدید آن را با اثرات جدی بر سلامت مرتبط نکرده است. با این همه بردن ساعت به جلو گویا بدن را بیشتر دچار اختلال میکند.
دانشمندان میگویند این امر بدان جهت است که بدن ما انطباق کمتری با این ساعت پیدا میکند. به عبارت دیگر، با وجود اینکه ساعت ما میگوید ۸ صبح است، احساس میشود ۷ صبح است. در واقع، بدن ما چند ماه را در حالتی سپری میکند که زمان را جلوتر زمان واقعی میبیند و این امر بر درک شبانه روز تاثیر میگذارد. این بهویژه قابل توجه است، زیرا نور صبح برای کمک به تنظیم ریتم طبیعی بدن ارزشمند است؛ ما را بیدار میکند و هوشیاری ما را بهبود میبخشد.
دلایل این امر
دانشمندان میگویند اگرچه دلایل دقیق این امر هنوز مشخص نیست، اما ممکن است به دلیل تاثیر نور بر افزایش سطوح کورتیزول، هورمونی که پاسخ استرس را تعدیل میکند، یا تاثیر نور بر آمیگدال، بخشی از مغز که درگیر احساسات است، باشد. در مقابل، قرار گرفتن در معرض نور بعد از ظهر، ترشح ملاتونین را در مغز به تاخیر میاندازد، هورمونی که باعث خواب آلودگی میشود. این میتواند با خواب تداخل داشته باشد.
همچنین مشخص شد که این موضوع میتواند بر بلوغ افراد نیز تاثیرگذار باشد. ما میدانیم که در دوران بلوغ، بدن شروع به ترشح هرمونی به نام ملاتونین میکند که بهطور معمول فرآیند ترشح آن در اواخر شب شدت میگیرد. این تغییر ملاتونین در دوران بلوغ تا ۲۰ سالگی ادامه دارد. اما تغییر ساعت رسمی در نوجوانان سبب میشود تا در دریافت سیگنال طبیعی که به خوابیدن آنها کمک میکند، تاخیر داشته باشند. چرا که در معرض مشکلات خواب ناشی از نور طولانی شبانه روز هستند. همچنین ممکن است نوجوانان به دلیل برنامههای مدرسه، ورزش و فعالیتهای اجتماعی بهطور مزمن دچار کمبود خواب شوند. به عنوان مثال، بسیاری از کودکان مدرسه را حدود ساعت ۸ صبح یا زودتر شروع میکنند. این بدان معناست که بسیاری از جوانان یا دیر از خواب بلند میشوند و یا در تاریکی مطلق به مدرسه میروند.
اثرات جغرافیایی تغییر ساعت رسمی
جغرافیا نیز میتواند در نحوه تاثیرگذاری تغییر ساعت فصلی بر افراد نقش داشته باشد. یک مطالعه نشان داد که افرادی که در لبه غربی یک منطقه زمانی زندگی میکنند، که دیرتر در صبح و بعد از ظهر روشن میشوند، نسبت به همتایان خود در لبه شرقی همان منطقه زمانی، خواب کمتری دارند. این مطالعه نشان داد که ساکنان حاشیه غربی نرخ بالاتری از چاقی، دیابت، بیماریهای قلبی و سرطان سینه و همچنین درآمد سرانه کمتر و هزینههای مراقبتهای بهداشتی بالاتری داشتند.