به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از دنیایاقتصاد، مقصود او این است که حمله پوتین نشاندهنده بازگشت به عقب عقاید اروپای آزاد است که پس از ۱۹۹۱ ظهور کردند. برخی ناظران معتقدند این درگیری میتواند جنگ سرد جدیدی برپا کند و پردهآهنینی میان غرب و روسیه بکشد.
نشریه فستکامپانی در تحلیلی در این رابطه نوشت: به عقیده فوکویاما این جنگ پایان چیز دیگری را نشان میدهد: زنجیره عرضه جهانی که شرکتهای غربی پس از فروریختن دیوار برلین بیش از سه دهه پیش آن را ساختند. زنجیرههای عرضه پس از همهگیری کووید-۱۹ همچنان دچار آشفتگی هستند که به کمبودهای شدید، اختلال و تورم قیمتی منجر شده است.
جنگ و تحریمها ضدروسیه بلافاصله فشار بیشتری بر زنجیرههای عرضه وارد کرده و قیمتهای انرژی را افزایش داده است، ولی ورای این تاثیرات کوتاهمدت حمله به اوکراین میتواند تغییرات چشمگیری در زنجیره عرضه جهانی ایجاد کند؛ تغییراتی که همهگیری ایجاد نکرده است.
کمتر از ۲درصد از تولید ناخالص داخلی جهان مربوط به روسیه است و اوکراین نیز تنها سهم ۱۴/ ۰درصدی در اختیار دارد، بنابراین به جز در چند حوزه بسیار مهم، این دو کشور تاثیر مستقیم اندکی بر زنجیرههای عرضه جهانی دارند. با واضحترین حوزه شروع میکنیم.
نزدیک به چهلدرصد از گاز اروپا و ۶۵درصد گاز آلمان توسط روسیه تامین میشود. این کشور سومین صادرکننده بزرگ نفت جهان است، بهطوریکه هفتدرصد از واردات نفتخام و محصولات نفتی آمریکا از این کشور تامین میشود، پس از اینکه دولت بایدن اعلام کرد واردات نفت روسیه را متوقف میکند، قیمت نفتخام برای اولینبار در طول سیزده سالگذشته به ۱۳۰ دلار در هر بشکه رسید و مصرفکنندگان در برخی نقاط آمریکا شاهد افزایش میانگین قیمت بنزین به بیش از پنج دلار در هر گالن بودهاند.
حوزه نامشخصتر اما این است که نزدیک به یکسوم صادرات گندم جهان توسط روسیه و اوکراین صورت میگیرد. چند کشور از جمله قزاقستان و تانزانیا بیش از ۹۰درصد گندم موردنیاز خود را از روسیه تامین میکنند.
جنگ این پتانسیل را دارد که زنجیره عرضه غذای جهانی را مختل کند و معیشت میلیونها نفر را به خطر بیندازد. حوزه بازهم ناآشکارتر این است که ۹۰درصد از نئون نیمههادیهای مورداستفاده آمریکا از اوکراین تامین میشود. از سوی دیگر، روسیه تامینکننده یکسوم پالادیوم موردنیاز آمریکاست. پالادیوم فلز کمیابی است که در تولید نیمههادیها نیز مورداستفاده قرار میگیرد.
گرچه شرکتها برای رفع نیازهای فوریشان به اندازه کافی ذخیره دارند و ممکن است بتوانند تامینکنندگان جایگزین پیدا کنند، ولی وقوع برخی اختلالها اجتنابناپذیر هستند.
این مساله زمانی رخ میدهد که جهان هنوز از کمبود شدید تراشه رنج میبرد که سببشده تولید خودرو کاهش یابد و قیمت خودروهای نو و دست دوم افزایش پیدا کند. روسیه از صادرکنندگان مهم تیتانیوم جهان نیز هست؛ فلزی که به دلیل وزن سبکش در صنعت هوافضا مورداستفاده قرار میگیرد. این جنگ به زنجیره عرضه هوافضا فشار بیشتری وارد خواهد کرد.
درحالیکه تاثیرات مستقیم این جنگ بر زنجیرههای عرضه تقریبا محدود هستند، تاثیرات آن بر حرکت جهانی کالاها و خدمات قابلملاحظه و حتی بیشتر از کووید-۱۹ بوده است.
پس از اینکه ۳۶ کشور از جمله اعضای اتحادیه اروپا، آمریکا و کانادا، آسمان خود را روی هواپیماهای روسی بستند، روسیه نیز آن را با اعمال محدودیتهای مشابه تلافی کرد، در نتیجه کالاهایی که با حمل هوایی از چین به اروپا یا شرق آمریکا ارسال میشوند ممکن است نیاز به تغییر مسیر داشته باشند، یا از روشهای حمل گرانتر استفاده کنند.
حملونقل در مسیر باری ریلی چین-اروپا که از روسیه میگذرد، از سوی مشتریان اروپایی لغو میشود. این درحالی است که این مسیر در ۲۰۲۱ به دلیل شلوغی بنادر اصلی رونق زیادی پیدا کرده بود.
حمله روسیه به اوکراین همچنین اثرات مخربی بر جریانات تجارتجهانی داشته است، بهطوری که صدها تانکر و کشتی فله بهدنبال تحریمهای اعمالشده بر کشتیهای مرتبط با روسیه در بنادر سرگردان ماندهاند. این مساله سبب اعمال محدودیتهای سخت سفر و حملونقل بر روسیه و بلاروس به شیوهای سریع و گسترده شده که میان چندین کشور هماهنگ شده است.
بهعلاوه، اختلال در مسیر چین به اروپا و آمریکا میتواند خسارت زیادی به برنامه «کمربندها و جادهها»ی چین وارد کند. این برنامه پروژه بلندپروازانهای است که با هدف تغییر شکل تجارتجهانی و تایید تسلط زنجیره عرضه جهانی با محوریت چین، بهویژه در اروپا و آسیا انجام میشود، به این دلیل که روسیه و اوکراین از حلقههای مهم در این برنامه هستند، تقریبا بهطور قطع نیاز به بازنگری در اندازه و مقیاس دارد.
توماس فریدمن، ستوننویس نشریه نیویورکتایمز، یکی از معتقدان واقعی جهانیشدن، در ۱۹۹۶ این تئوری معروف را مطرح کرد که هیچ دو کشوری که یک رستوران مکدونالد دارند، هیچگاه جنگی را علیه هم آغاز نخواهند کرد. مکدونالد حدود ۸۵۰ رستوران در روسیه و صد رستوران در اوکراین دارد که همگی آنها بهطور موقت تعطیل شدهاند.
منظور او این بود که کشورهایی که اقتصاد و طبقه متوسط آنها آنقدر بزرگ هست که بتوانند یک مکدونالد را حمایت کنند، تمایلی به جنگ ندارند بلکه دوست دارند که در صف منتظر برگر بمانند.
این تئوری همچنین براساس این باور بود که محاسبات اقتصادی منطقی همواره بر اختلافات ژئوپلیتیک پیروز است، بهطوریکه رهبران این کشورها اجازه نمیدهند اختلافاتشان سر راه تجارت و کسب درآمد قرار گیرد. فریدمن حالا تایید میکند که حرکت روسیه آن نظریه را از میان برده است.
جهان امروز در برابر نوع جدیدی از پرده آهنین زنجیره عرضه قرار دارد، بهطوریکه روسیه و متحدانش در یک سمت و غرب در سوی دیگر قرار دارند.
شرکتها دیگر نمیتوانند تجارت و ژئوپلیتیک را از هم جدا کنند و آن متحدان عبارتند از: چین، که همچنان نقش محوری در زنجیره عرضه شرکتهای غربی دارد. بهرغم موضع مبهمی که چین دارد، این جنگ احتمالا بهعنوان کاتالیزوری برای کاهش این وابستگی عمل خواهد کرد؛ لااقل برای محصولات مهمی از جمله مواد مورداستفاده در تولید نیمههادیها، لوازم پزشکی و باتریهای الکتریکی.
بهعلاوه، افزایش تمرکز سهامداران و نهادهای نظارتی بر مسائل زیستمحیطی، اجتماعی و حاکمیتی، به این معناست که عملکرد شرکتها در هر کدام از این حوزهها تا چه اندازه میتواند بر فعالیت روزانه و هزینه سرمایه آنها اثرگذار باشد. در مساله اوکراین، فشار برای پذیرفتن بیشتر مسوولیت اجتماعی یکی از دلایلی است که شرکتها تحریمها را بیش از حد رعایت کردهاند.
این مساله سببشده آنها از ریسکهای ژئوپلیتیک هم اجتناب کنند که میتواند شامل دوری از کل اقتصاد باشد. جنگ روسیه و اوکراین همچنان در جریان است و راهی وجود ندارد که بفهمیم تحریمها تا چه زمان برقرار خواهند بود یا اینکه آیا شرکتهایی که از روسیه خارج شدهاند بازخواهند گشت یا خیر، ولی یک چیز مسلم است؛ زنجیرههای عرضه جهانی، مانند بقیه جهان، دیگر مثل قبل نخواهند بود.