اقتصاد آنلاین - پرستو بهرامی راد؛ آناتولی در ادامه نوشت: آغاز حملات نظامی همه جانبه اشغالگری روسیه به اوکراین در 24 فوریه 2022 میلادی که ناظران را شگفت زده کرده است، بحران بین دو کشور در سالهای اخیر را که بیشتر محور منطقه مرزی دونباس و جدایی طلبان شکل گرفته بود، به جنگ تبدیل کرده و در دستور کار اول جامعه جهانی قرار گرفت. گرچه هنوز به سوالاتی مانند "جنگ روسیه علیه اوکراین تا چه مدتی ادامه خواهد داشت و دامنه بحران جنگ تا کجا کشیده خواهد شد؟" پاسخی داده نشده است، اما آنچه تاکنون رخ داده ایجاب میکند که این موضوع از بسیاری جهات به عنوان نقطه عطفی برای آغاز تحولات جدید منطقهای و بینالمللی ارزیابی شود.
حملات روسیه به اوکراین و تحولات مربوطه باعث تقویت هویت ملی و احساس ملی گرایی اوکراینی، افزایش بیش از حد قیمت انرژی و افزایش آسیبپذیری در امنیت غذایی، تقویت اتحاد غربی و ناتو شده است. علاوه بر تقویت اتحاد غرب، کشورهای شرقی مانند ژاپن و کره جنوبی نیز با اتحاد غرب همبستگی خود را علیه روسیه اعلام کردند. حتی کشورهایی مانند آلمان و سوئیس که راهبردهای بی طرفی را که از زمان جنگ جهانی دوم با دقت فراوان دنبال میکردند، در مقابل روسیه صفآرایی کردند و با صرفنظر از مواضع خنثی در برابر اتحاد آتلانتیک و با توسل به تهدیدات ناشی از تجاوز روسیه به اوکراین، برای بازگشت دوباره و قدرتمندتر به صحنه بینالمللی سیاست جدیدی آغاز کردند. تا زمانی که نظام دولتی کنونی در ایران به حاکمیت خود ادامه میدهد، نمیتوان انتظار داشت که شرکتهای بزرگ انرژی غربی سرمایه گذاریهای بلندمدتی در ایران انجام دهند.
تاثیر نفوذ روسیه بر ایران دولت تهران بعد از پیروزی انقلاب 1979 به ویژه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 میلادی، روابط نزدیکی با روسیه برقرار کرد و علیرغم همه مفاهیم منفی که در حافظه تاریخی مردم ایران شکل گرفته بود، پس از رسیدن موج انقلابهای بهار عربی به سوریه؛ تهران و مسکو وارد روابط گرم شدند. چنانکه ایران در میان کشورهایی قرار دارد که با بحران ناگهانی و بدون آمادگی با آنها روبرو شدهاند، پایگاههای نظامی خود را بر روی هواپیماهای جنگی روسیه گشود. ایران که در یک سال گذشته توجه خود را بر نتایج توافق هستهای جدید وین متمرکز کرده، از پیش شرط جدید روسیه که در آستانه امضای توافق هستهای از طریق مطبوعات مطلع شده، تعجب کرده است.
سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه که کشورش در چند هفته گذشته با تحریمهای شدیدی روبرو شده است، اعلام کرد که آمریکا و کشورهای اروپایی باید در چارچوب توافق هستهای وین درباره عدم قطع مبادلات تجاری روسیه با ایران تضمین کتبی ارائه دهند.
وزارت امور خارجه ایران به سخنان لاوروف واکنش نشان داد و سخنگوی این وزارتخانه اعلام کرد که از روسیه انتظار دارند مطالبات خود را از مجاری رسمی ارائه کند. امیرعبداللهیان وزیرخارجه ایران نیز گفت که اجازه نمیدهند هیچ عامل خارجی مانع موفقیت مذاکرات هستهای وین شود. پیام روز بعد علی شمخانی دبیرکل شورای امنیت ملی ایران مبنی بر اینکه "اظهارات منفی برخی از کشورها قابل درک است، آنها برای حفظ منافع ملی خود تلاش میکنند" بار دیگر نشان داد که بوروکراسی امنیتی ایران تا چه حد به روسیه نزدیک است.
فرانسه نگرش و مطالبه روسیه درباره مذکرات وین را تلاش برای گروگان گرفتن مذاکرات هستهای توصیف کرد و سپس مذاکرات در آستانه امضای قرارداد، بار دیگر متوقف شد و طرفین برای مشاوره به پایتختهای خود بازگشتند.
به نظر میرسد نفوذ موثر روسیه در نهادهای حساس دولتی ایران و عدم انتظار جامع و بلندمدت ایران از نتایج مذاکرات هستهای وین و نیاز به حمایت روسیه در بحرانهای احتمالی آینده نزدیک، در تعیین این نوع مواضع و سیاست تهران تأثیرگذار بوده است.
نگاهی دقیقتر به دلایل نزدیک شدن تهران به مسکو مفید خواهد بود. اول از همه، دولت ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری ایران برخلاف بسیاری از نمایندگان منتخب جناح قبل از خود، سیاستهای «نگاه شرقی» را در اولویت سیاست خارجی ایران قرارداده است.
این گروه که نماینده تفکرشرقگرایی هستند و نفوذ گسترده و موثری در همه ارگانها و لایههای مختلف دولت ایران در اختیار دارد و در نتیجه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران در 28 خرداد به جایگاهی بیرقیب در کشور دست یافته است. از نظر گروه شرق گرا، تا زمانی که نظام جمهوری اسلامی ایران ویژگیهای کنونی خود را حفظ کند، آشتی راهبردی و معنادار درازمدت با غرب امکانپذیر نیست و نقض توافق هستهای برجام که در دوران اوباما امضا (و در دوران ریاست جمهوری ترامپ نقض شد) بارزترین شاخص این واقعیت است. این گروه با توجه به شرایط کنونی معتقد است که فرصتهای موجود در بازار انرژی ممکن است منجر به درآمد و سود مالی قابل توجهی برای ایران شود. اما حفظ روابط نزدیک با روسیه به ویژه در شرایطی که روسیه تحت فشار شدیدی قرار گرفته است، بسیار ارزشمندتر از منافع اقتصادی است. با چشمپوشی و همکاری ضمنی حکومت جو بایدن، فروش غیررسمی نفت ایران به حجم قابل توجه و جدی رسیده است. حتی کسب درآمد فعلی نفت صادراتی ایران به اندازه کافی برای دولت که در چند سال اخیر تحت فشار تحریمهای سنگین در خفقان رفته بود، به منزله آب حیات است. بنابراین در شرایط موجود، امضای توافق هستهای که با مخالفت روسیه روبرو خواهد شد در اولویت ایران نیست. در این زمینه، دولت رئیسی مخالف معامله بزرگ با غرب با نادیده گرفتن "شرق" برای تکرار نشدن سیاست «اشتباه» دوران حسن روحانی است. باید یادآوری کرد که حکومت حسن روحانی پس از امضای توافق برجام در سهشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۴ (۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵) در وین اتریش، از شرکتهای غربی برای سرمایه گذاری در طرحهای بزرگ رشد و توسعه در ایران دعوت کرد اما با واکنش شدید روسیه و چین روبرو شد.
حمله موشکی (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) اخیر به اربیل که مستقیماً از خاک ایران انجام شد، شباهتها و تفاوتهایی را با حملات موشکی غیر مستقیم به عربستان سعودی و امارات عربی متحده نشان میدهد. نقطه شباهت این است که هنگامی که ایران احساس خطر میکند یا میخواهد پیام شفاهی به مخاطبان ارسال کند، از ابزارها و سازو کارهای نظامی استفاده میکند. همچنین نقطه اختلاف این است که پس از حمله به پایگاه عین الاسد که برای انتقام خون شهید قاسم سلیمانی سازماندهی شده بود، برای اولین بار موشک بالستیک مستقیماً از خاک ایران به کشور همسایه شلیک شده است. بنابراین، واضح است که دولت ایران میخواهد پیام متفاوتی را ارسال کند. بر این اساس، تصور میشود که منطقه مورد نظر واقعا به منبع تهدید جدی علیه امنیت ملی ایران تبدیل شده است. مقامات ایرانی مدعی هستند که حمله پهپادی ماه گذشته به تأسیساتی در کرمانشاه از منطقه تحت تسلط حکومت اقلیم کردستان عراق سازماندهی شده بود. حملات موشکی ایران به اربیل، متناسب با گفتمان ایران دال بر" از هر کشوری که علیه ایران حملاتی انجام شود، بدان پاسخ داده خواهد شد"، است. دولت ایران و حکومت تهران با حملات موشکی به اربیل که مورد توجه افکار عمومی منطقه و بین المللی قرار گرفته است، ممکن است نارضایتی ایران را از تلاش برای تشکیل حکومت ائتلافی در عراق و نیز ناراحتی خود را از آغاز همکاری راهبردی عراق با برخی از کشورهای همسایه، آشکار کرده باشد.
پیام حمله موشکی به اربیل، منطبق بر تحلیل "پس از امضای توافق هستهای وین؛ تغییراتی در موازنههای قوا و معادلات منطقهای ایجاد خواهد شد" است. مطابق با این نظریه و تحلیل؛ تهران با امضای توافق جدید هستهای، با قدرتهای جهانی بهویژه بر سر بهره برداری و توسعه منابع انرژی سازش خواهد کرد. اما به سیاستهای تهاجمی خود منطقه ادامه خواهد داد و به ویژه از طریق فعالیتهای نظامی با محوریت یمن در محور منطقه خلیج (فارس) و دریای مدیترانه ابعاد مختلفی به سیاستهای تهاجمی خود خواهد بخشید. رسانههای ایران حملات موشکی به اربیل را در ارتباط با ترکیه نیز مورد بررسی قرار دادهاند. این قضیه نشان میدهد که تهران از نقش متعادل کننده آنکارا در منطقه در دوره جدید آگاه است.
در نتیجه این گزارش آمده است؛ اگرچه بسیاری از کارشناسان بر صدور گاز طبیعی ایران به بازار اروپا و جهانی به عنوان جایگزینی برای منابع گاز طبیعی روسیه در معرض خطر توقف ناشی از جنگ تاکید میکنند، اما به دلیل موارد سیاسی که در بالا ذکر شد، چنین تحلیلی و وضعیتی واقعیت ندارد. زیرا سطح روابط بسیار نزدیک ایران با روسیه باعث شده است که هر نوع اقدام تهران با وجود مخالفت مسکو امکان ناپذیر شود و ایران نتواند آزادانه گامی بردارد. همچنین از قرار معلوم ایران برای افزایش تولید ناکافی گاز طبیعی خود، به دهها میلیارد دلار سرمایه گذاری برای توسعه زیرساختها و انتقال فناوری در بخش صنایع نفت و گاز طبیعی نیاز دارد.
تا زمانی که دولت فعلی ایران بر روی کار است، بعید است شرکتهای بزرگ انرژی غربی برای سرمایه گذاری بلندمدت در ایران اقدام کنند. بنابراین، ایران احتمالاً حفظ مواضع ایدئولوژیک خود را بر منافع اقتصادی ملی خود مانند 43 سال گذشته ترجیح خواهد داد و از برداشتن گامهای جامع برای پر کردن خلاء گاز طبیعی روسیه در بازارهای انرژی بین المللی خودداری خواهد کرد.