به گزارش اقتصادنیوز نشریه معتبر فارنافرز در مقالهای به قلم هنری روم تحلیلگر مسائل ایران در گروه اوراسیا، با ترسیم چشمانداز توافق هستهای جدید، درباره چالشهایی که در کوتاهمدت و میانمدت، بقای توافق بالقوه را تهدید میکنند، گمانهزنی کرده، و نوشته است: «رایزنی و مذاکره برای احیای این توافق چالش برانگیز بود اما حفظ این توافق به احتمال زیاد دشوارتر خواهد بود».
از جمله این سیگنالها، عقبنشینی مسکو از مطالبات حداکثری به خواستههای محدود به برجام، آزادی دو شهروند ایرانی-انگلیسی و پرداخت بدهی ۴۰۰ میلیون دلاری انگلیس به ایران بود که چهارشنبه پس از سالها بازداشت در ایران، به بریتانیا بازگشتند.
نشانه دیگر، گزارشهایی بود مبنی بر اینکه مسائل باقیمانده به تنها ۲ مورد کاهش یافته است. ایران روز چهارشنبه گفت دو نقطه اختلاف در وین وجود دارد، از جمله یک "ضمانت اقتصادی" در صورتی که دولت آینده آمریکا نقض عهد ترامپ را تکرار کند. یکی دیگر از منابع نزدیک به مذاکرات گفت: موضوع دیگر وضعیت سپاه و حذف نام آن از لیست سیاه آمریکا است.
به نوشته آکسیوس، مقامات اسرائیلی گفتند که دولت بایدن به اسرائیل اطلاع داده است که احتمال خروج سپاه از فهرست در حال بررسی است. با این حال، به گفته منابع، مقامات ارشد دولت بایدن به همتایان اسرائیلی خود گفتهاند که رئیس جمهور هنوز تصمیم نهایی در مورد این موضوع نگرفته است.
در همین حال روزنامه والاستریتژورنال گزارش داده است که اکنون، «آخرین مانع توافق هسته ای ایران، خروج سپاه پاسداران ایران از لیست FTO است». لارنس نورمن خبرنگار والاستریتژورنال گزارش داد: دیپلماتها گفتند که تلاش برای احیای توافق هستهای 2015 اکنون به حساسترین موضوع از لحاظ سیاسی در مذاکرات بستگی دارد: حذف نام سپاه پاسداران ایران از فهرست [ادعایی] تروریسم آمریکا.
مقامات ارشد ایالات متحده می گویند که عدم دستیابی به سازش سریع با ایران در مورد این موضوع می تواند باعث شکست مذاکراتی شود که تقریباً در طول یک سال تقریباً همه اختلافات دیگر را حل کرده است.مقامات آمریکایی می گویند اکنون، در صورت تحقق شرایط از سوی ایران، واشنگتن آماده لغو نامگذاری تروریستی سپاه است و اذعان دارد که بدون این گام، تهران ممکن است از توافق خارج شود. اما آنها همچنین می گویند که فضای کمی برای مذاکره در مورد شرایطی که ایران باید در قبال این پیشنهاد بپذیرد وجود دارد.
«حذف سپاه از لیست سیاه»؛ رفع آخرین مانع احیای برجام؟
درحالیکه موانع پیش روی توافق احیای برجام یکی پس از دیگری مرتفع، و طرفها به خط پایان نزدیک میشوند، نواقص توافق اصلی حل نشده باقی میمانند.
هنری رُم، تحلیلگر مسائل ایران و معاون رئیس تحقیقات گروه اوراسیا در مقالهای برای فارن افرز با عنوان «محدودیتهای یک توافق هستهای جدید» با طرح این پرسش که «چرا ایرادات توافقنامه اصلی، حل نشده باقی میمانند؟»، ضمن بررسی این نواقص، درباره چالشهای پیش روی توافق هستهای بالقوه، گمانهزنی کرده، و نوشته است: «رایزنی و مذاکره برای احیای این توافق چالش برانگیز بود اما حفظ این توافق به احتمال زیاد دشوارتر است».
بر اساس گزارش اقتصادنیوز، هنری رُم در این مقاله آورده است: پس از ماه ها بحث و رایزنی، شواهد نشان می هد که مذاکره کنندگان برای احیای توافق هسته ای سال 2015 به اجماع رای و نظر نزدیک شده اند.اگرچه برخی از مسائل-از جمله بخشی از خواسته های روسیه که در لحظه آخر مطرح شد- کماکان بر جای خود باقی مانده است، اما به نظر می رسد هم ایالات متحده و هم ایران متعهد به حصول توافق در روزها یا هفته های آینده هستند.
در صورت اجرایی شدن توافق، ایالات متحده و ایران به توافق اولیه، برجام، پایبند خواهند بود و بخش هایی از برنامه هسته ای تهران را در برابر رهایی از شدیدترین رژیم تحریم های تحمیلی ایالات متحده تا به امروز، به عقب بازمیگردانند.
در شکل احتمالی خود، این توافق مزایای اقتصادی کوتاه مدت قابل توجهی برای ایران به دنبال خواهد داشت و به ایران فرصت می دهد تا آزادانه نفت خود را بفروشد و دوباره به سیستم مالی جهانی متصل شود. تهران نیز به نوبه خود تولید اورانیوم غنی شده و آزمایش سانتریفیوژهایش را محدود خواهد کرد و بازرسی های بین المللی تقویت شده را می پذیرد.
اما هر توافقی نیز از همان کاستیهای گستردهتری رنج میبرد که سلف آن شش سال پیش داشت – که احتمالاً با بدتر شدن نگرشها در ایالات متحده و خود ایران تشدید میشود.
آینده نامشخص توافق هستهای در خطر تبدیل شدن به یک پیشگویی خودسازنده است. تردیدها در مورد دوام این توافق ممکن است کسبوکارها را متقاعد کند که از ایران دوری کنند و علاقه تهران به حفظ این توافق و هزینههای خروج آمریکا از آن را کاهش دهد.
این امر باعث میشود که توافق در سالهای آتی اساساً بیثبات شود و پتانسیل آن برای استفاده به عنوان پایه محکمی برای مذاکرات بعدی یا هر گونه بهبود گستردهتر در روابط ایران و آمریکا را تضعیف کند.
در صورت اجرای موفقیت آمیز توافق جدید، تهران قادر است از منافع اقتصادی واقعی حاصل از این توافق بهره مند شود. ایران قادر خواهد بود آزادانه نفت خود را با قیمت های بالاتر بفروشد و درآمد حاصل از آن را به داخل کشور بازگرداند.
این مقوله خود به تنهایی موجب می شود که ایران به میلیاردها دلار درآمد اضافی در ماه دسترسی داشته باشد. تهران همچنین می تواند به بیش از 100 میلیارد دلار ذخایر ارزی اش که در خارج از کشور نگهداری می شوند، دسترسی داشته باشد. بانک های ایران قادر خواهند بود دوباره به سیستم مالی جهانی متصل شوند. طبیعتا در چنین شرایطی تجارت گسترش خواهد یافت و برخی از شرکت های آسیایی و اروپایی احتمالا در این کشور( ایران) حضور خواهند داشت.
همانگونه که با اجرای توافق اولیه در سال 2016 رخ داد، اجرای توافق جدید هم زمینه ساز تحولاتی چون رشد اقتصادی، کاهش فشار تورم و بهبود کیفیت زندگی و معیشت میلیون ها ایرانی میشود.
اما تاثیر برجام خود روایتی هشدار دهنده است. رهبران ایران و مردم شاهد عدم تطابق میان تعهدات مندرج در توافق و منافع اقتصادی واقعی اهدا شده بودند. پس از اجرایی شدن توافق اولیه، یکپارچگی اقتصادی ایران در شرایطی آغاز شد که این کشور در تلاش برای بازسازی ارتباطات مالی اش با جهان خارج بود.شرکت ها و بانک های بزرگ اروپایی با احتیاط به پایداری و ثبات توافق هسته ای، پذیرفتن الزامات برای فعالیت در ایران در میانه تحریم های آمریکا و محیط تجاری چالش برانگیز در ایران نگاه کرده و تحرکات را رصد می کردند. فعالیت های منطقهای ایران به سان مشکلات ساختاری اقتصاد کشور موجب شد تا این گروه از شرکتها و صاحبان صنایع گامهای محتاطانهتری بردارند. بانکهای اروپایی بیش از همه این نگرانی ها را لحاظ می کردند.
در این میان رهبران ایران کماکان آمریکا را متهم میکردند و میگفتند که این کشور تحریم ها را بر روی کاغذ برداشته است نه در عمل. ماه ها پس از اجرای این توافق( برجام) در سال 2016، رهبری ایران ارزیابی کرد که «اصلا شاهد لغو تحریم ها نبودهایم. رئیس بانک مرکزی ایران نیز گفت «اجازه دهید... تصویری از آنچه از سه ماه پیش، یعنی تاریخ اجرای برجام رخ داده است را به شما ارائه کنم؛ تقریبا هیچ».
این تجربه به درخواست های اخیر تهران برای «راستی آزمایی» در حوزه تحریم ها دامن زده است. یعنی تعریف جدول زمانی برای اطمینان از این که فعالیتهای اقتصادی پیش از آن که ایران از اهرمهای هستهای خود صرفنظر کند، افزایش یافته است.
همانگونه که اجرای برجام در سال 2016 به شکلی آشفته بود؛ امروز نیز اجرای توافق جدید می تواند چالش برانگیزتر شود.
هسته اصلی مشکل، منطق اساسی حاکم بر رفع تحریم ها است. ایالات متحده و دولت های اروپایی می توانند تعامل تجاری با ایران را تشویق کنند، اما این توان و قدرت را ندارند و نمیتوانند تضمین کنند که پس از برداشته شدن محدودیتها، منافع اقتصادی محقق خواهد شد یا خیر.
هزاران بانک و شرکت و بنگاه حقیقی و مستقل می توانند در باب خطرها و مزایای فعالیت در ایران تصمیم بگیرند با این همه محدودیت هایی وجود دارد مبنی بر این که چگونه دولت ها قادرند نگرانی های سرمایه گذاران، سهامداران و مدیران مضطرب را کاهش دهند.
خروج شرکت های بزرگ از روسیه پس از حمله این کشور به اوکراین؛ شرکت هایی که مستقیما تحت تاثیر تحریم های اعمالی آمریکا یا اروپا قرار نگرفتند به روشنی نشان می دهد که بازیگران فعال در بخش خصوصی فراتر از ملاحظات قانونی تصمیم های خود را می گیرند.
آینده حیات میانمدت و حتی کوتاهمدت توافق هستهای نیز بسیار مبهمتر از سال 2015 است.
خروج ایالات متحده از این توافق در آن بازه زمانی نیز قابل تصور بود؛ با این حال، تعداد اندکی از ناظران وقوع چنین رخدادی را محتمل یا قریبالوقوع میدانستند. اکنون، خروج بدون تشریفات دونالد ترامپ از برجام در سال 2018 بیش از هر زمان دیگر و به شکلی برجسته به چشم می آید.
جمهوری خواهان ارشد حتی وعده دادند در صورت بازپس گیری قدرت و ورود به کاخ سفید، احتمالا در سال 2025، از تداوم اجرای این توافق صرف نظر خواهند کرد. با این همه سه سال زمان زیادی برای ایران است تا تجهیزات مورد نیازش را ساخته و شرایط را در داخل کشور تثبیت کند، اما سه سال زمان اندکی است برای هر تجارتی که تعامل پایدار با کشوری را ارزیابی می کند.
خطرها ممکن است پیش از سال 2025 افزایش یابند. اگر جمهوری خواهان ماه نوامبر کنترل دو مجلس نمایندگان و سنا را به دست آورند، رخدادی که وقوعش محتمل به نظر می رسد، آنها احتمالا تا حد امکان چوب لای چرخ توافق میگذارند. از جمله اقدامات آنها می تواند وضع قوانین جدید با هدف اعمال دوباره تحریمها با ادعاهای مربوط به تروریسم و حقوق بشری که براساس توافق جدید لغو می شوند، باشد.
فعالیتهای منطقهای ایران که ایالات متحده و متحدانش آنها را تهدیدی علیه خود میدانند-نقاطی مشترک برای گفتگوی جمهوری خواهان و گروهی از دموکراتها تعریف میکند آن هم در شرایطی که توانایی احتمالی تهران برای صرف میلیاردها دلار بیشتر برای فعالیتهای نظامیاش پس از لغو تحریم افزایش خواهد یافت.
جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا هنوز از حق وتو برخوردار است اما صداهای مخالف در کنگره، ماهیت متزلزل تعهد واشنگتن را یادآور میشود
فشارهای کنگره هر اندازه به سمت پاییز 2023 پیش برویم، تشدید خواهد شد، زمانیکه بر اساس توافق، ایالات متحده ملزم به لغو قوانین مرتبط با تحریمی علیه ایران می کند. در مقابل تهران باید رژیم بازرسی پروتکل الحاقی که اختیارات آژانس بین المللی انرژی اتمی برای نظارت بر برنامه هستهای ایران را گسترشمی دهد، تصویب کند.
حتی اگر دموکراتها کنترل یکی از دو مجلس نمایندگان یا سنا را در انتخابات میاندورهای حفظ کنند، کنگره احتمالا به طور قطع این بند (لغو قوانین مرتبط با تحریمها) را اجرا نخواهد کرد. محدودیت های اعمالی شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه توسعه فنآوری موشکهای بالستیک ایران نیز به طور همزمان منقضی خواهد شد.
اگرچه این موارد ممکن است به شکلی خودکار توافق را به خطر نیاندازد، اما قادرند حداقل بر آینده توافق سایه تاریکی بیندازند.
تغییرات در صحنه سیاسی ایران در شش سال گذشته نیز اجرای توافق را دشوارتر خواهد کرد.
در سال 2016، حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران از این توافق به عنوان لحظهای تحول آفرین در روابط ایران با جهان به خصوص با ایالات متحده و متحدانش دفاع کرد. تنها چند هفته پس از اجرای این توافق، روحانی برای امضای قراردادهای تجاری به ارزش میلیاردها دلار به اروپا سفر کرد. اما سیاست خارجی رئیسی بر بهبود روابط با همسایگان ایران، و همچنین روسیه و چین متمرکز شده نه ایالات متحده و اروپا.
مذاکره برای احیای این توافق چالش برانگیز بود اما حفظ این توافق دشوارتر خواهد بود.
رییسی احتمالا برای تحقق اقتصاد مقاومتی، فعالیت هایش را دو چندان خواهد کرد- منابع به دست آمده به واسطه کاهش تحریمها را نه برای ایجاد یکپارچگی با اقتصاد جهانی بلکه برای تقویت ظرفیت ایران جهت مقاومت در برابر شوکهای حاصل از تحریمهای آینده اختصاص خواهد داد.
سال گذشته برخی از ناظران انتخاب رئیسی را لحظه رفتن نیکسون به چین توصیف کردند. با این حال، با آشکارتر شدن آسیب پذیری توافق، رئیسی ممکن است از این توافق برای برافروختن آتش نارضایتی علیه واشنگتن بهرهبرداری کند.
شرکت های اروپایی و برخی از بنگاه ها و شرکت های آسیایی نسبت به بادهای مخالف اقتصادی و سیاسی حساسیت بیشتری دارند. ایران ممکن است در یک شرط بندی مدعی شود که شرکت های و بانک های چین و روسیه به عنوان شرکای بهتری عمل خواهند کرد هرچند مشخص نیست که آیا این کشورها اقتصاد ایران را تقویت خواهند کرد یا خیر. حمله مسکو به اوکراین، اقتصاد روسیه را درگیر رکود شدید کرده است و دلایل اندکی وجود دارد که بر مبنای آنها باور کنیم شرکتهای روسیه پول نقد برای سرمایه گذاری در ایران صرف کنند.
شرکتهای چینی نیز به نوبه خود ممکن است در باب بازگشت به ایران گامهای محتاطانهتری بردارند. توافق 25 سالهای که میان پکن و تهران در سال 2021 منعقد شد، می تواند نقشه راهی برای تعامل بیشتر باشد، حتی اگر رسانه های آمریکایی به طور معمل در باب اهمیت و بهای آن اغراق کنند.با این حال، شرکت های چینی از مشکلات ساختار اقتصاد ایران یا خطرهای ناشی از تحریم های آمریکا مصون نیستند؛ حتی اگر پکن بیشتر از سایر دولت ها از تحقق این توافق حمایت کند.
اگرچه دولت بایدن در ابتدا قصد داشت از احیای توافق به عنوان بستری برای مذاکرات آتی با ایران استفاده کند، اما این چشم انداز مبهم به نظر می رسد، به خصوص اگر توافق نتواند منافعی را که ممکن است بسیاری از ایرانی ها انتظارش را دارند به همراه داشته باشد.مقام های آمریکایی و اروپایی احتمالا استدلال خواهند کرد که اگر ایران خواهان توافق پایدارتر است، می بایست برای دستیابی بدان مذاکره کند. اما تهران احتمالا نتیجه معکوس را ترسیم خواهد کرد.
اگر ایالات متحده و متحدانش نتوانند در شرایط فعلی زمینه را برای گرهگشایی هموار کنند، بعید است در آینده قادر به انجام چنین کاری باشند.
رایزنی و مذاکره برای احیای این توافق چالش برانگیز بود اما حفظ این توافق به احتمال زیاد دشوارتر است.