محسن رضایی درباره برنامههای اقتصادی گفت : مسئله اقتصاد در ایران یک درد بزرگ تاریخی ماست. ما در علم اقتصاد چند دانشِ پایهای داریم و دهها رشته و دانش تخصصی اقتصادی با آنها مرتبط هستند. مثلاً اقتصاد توسعه یک علم بنیادین است. اقتصاد کلان، اقتصاد خرد و تجارت اینها علوم بنیادین اقتصاد است. ما در همه این علوم بنیادین مشکل داریم. مثلاً در بحث توسعه از ۳۰۰ سال پیش به این سو ایران شروع به کوچکتر شدن کرد. ما تا ۲۲ بهمن ۵۷ مرتب کوچک شدیم. مثل یک تکه برف مرتب آب میشدیم. هم از نظر جغرافیایی و اقتصادی و فرهنگی و هم سیاسی.
او درباره سند چشم انداز نیز گفت: کل سند چشم انداز یک صفحه A۴ است. وقتی برخی دولتمردان آن را چند صد صفحه میدانند چه انتظاری از آنها در پیگیری آن میتوان داشت. در چشم انداز، ایران باید قدرت اول منطقه از نظر علم و فناوری و اقتصاد باشد و هویت ملّی خودش را حفظ کند و الهام بخش در جهان اسلام باشد. تعامل موثر و سازنده در روابط بینالملل داشته باشد.
رضایی ادامه داد: جالب است که آنقدر نگاه ابتکاری و راهبردی در سند تنظیم شده است که ما یک واژه ژئوپولتیکی درست بهجای واژه خاورمیانه ساختیم. ما گفتیم ایران در منطقه آسیای جنوب غربی باید در سال ١٤٠٤ به کشور اول اقتصادی و علمی و فن آوری تبدیل شود.
او گفت: نوآوری راهبردی دیگر که در تحلیل چشم انداز بهکار گرفتیم واژه «کمربند طلایی» بود که از افغانستان، ایران عراق و سوریه تا مدیترانه کشیده میشد.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: اگر دقت کنید اکثر حوادث ۲۰ سال گذشته در این کمربند اتفاق افتاده است. در همان موقع توضیح دادیم که اگر قدرتی بر این کمربند مسلّط شود میتواند کل منطقه را اداره کند. هر چند ما یک کشور دارای قدرت بین الملل نیستیم اما میتوانیم با حضور در این کمربند روی قدرت های بین الملل تاثیر بگذاریم. هیچ رئیس جمهوری را ما ندیدیم که به این مسئله توجه کرده باشد. نفهمیدند چه شد و واقعاً در این جهت نرفتند و به این سمت حرکت نکردند.
محسن رضایی گفت: وقتی زیرساختها و ساختارها را درست نمیکنند سیاست ارزی اشتباهی را در پیش میگیرند و ارز را ۴۲۰۰ تومان تعیین میکنند. فروردین ۱۳۹۷ که مسئولین برای تبریک عید خدمت آقا رفته بودیم آقای جهانگیری کنار من نشسته بود. من به آقای جهانگیری گفتم شنیدم یک محاسبهای دارید میکنید، بعد گفتم نرخ ارز را اشتباه تعیین نکنید. تقریباً یکی دو هفته بعد آمدند و نرخ ارز را ۴۲۰۰ تومان تعیین کردند.
او ادامه داد: اقتصاد هم مثل هر چیز دیگر قاعده دارد. قاعده ها را رعایت نمیکنند. ما یک اصطلاحی داریم در بحث سیاست های پولی که آیا ما سیاست های پولی را مصلحتی رعایت کنیم و یا بر اساس قواعد پولی باشد. یک نفر به نام تایلور (Fredrick Winslow Taylor) آمده یک معادله داده که با کمک آن معادله میشود نرخ بهره بانکی را تنظیم کنند و ازدهه ۱۹۸۰ تا بهحال تورم به طور کامل از غرب بیرون رفت. دهه ۸۰ قرن گذشته میلادی کجا سال ۲۰۲۰ کجا؟ در حالیکه از دهه ۷۰ تا دهه ۸۰ قرن گذشته میلادی تورمهای ۱۵ درصدی هم در اروپا وجود داشت. بالاخره اقتصاد هم یک علم است و قواعد دارد. این آقایان این قواعد را خوب رعایت نمیکنند، نتیجهاش هم این میشود که این نوسانات بهوجود میآید.
رضایی در پاسخ به این سوال که چرا اقتصاد ملّی ما تا کنون توسعه نیافته است گفت: ایران بزرگِ اقتصادی نیاز به یک حکمروایی جدید دارد. با دولت های گذشته و با جناحی برخورد کردن نمیشود به این مهم دست یافت. من مخالف جناحهای سیاسی نیستم. جناحهای سیاسی اصولگرا و اصلاح طلب در چارچوب قانون اساسی باشند ولی مسئله ما یک قیام است؛ یک تغییرات اساسی و فراجناحی.
او ادامه داد: هر کسی از هر جناحی میخواهد باشد. نظام و سیاست های کلی نظام را قبول داشته باشد و واقعاً و صادقانه سینه خود را سپر مشکلات کند. ما دستش را میبوسیم، چرا نبوسیم؟ ما که نمیخواهیم برای خودمان کار کنیم؛ یا برای اسلام کار میکنیم و یا برای مردم. اگر کسی خواست برای اسلام کار کند ما باید مانعش شویم؟! اگر کسی بخواهد صادقانه برای مردم کار کند ما شرعاً نمیتوانیم مانع تلاش آنها شویم. ما باید اینها را تشویق کنیم. البته ممکن است عده ای آدمهای سیّاس سیاسی باشند و بیایند در داخل کشور با ضد انقلاب تبانی کنند علیه انقلاب، باید حساب اینها را از آدمهای مخلص و صادق، ولو با نظرات مختلف جدا کنیم.
رضایی گفت: لذا به همین دلیل است که من معتقدم این مسئله قیام هم در دولت و هم در جامعه باید انجام شود. جناحهای سیاسی هم باشند و بیایند کار کنند ولی ما باید فراتر از جناحهای سیاسی در ۱۴۰۰ ظهور و کار کنیم. من فکر میکنم ۱۴۰۰ را تبدیل به یک قیام کنیم. کشور ما نیاز به رفراندوم ندارد.کشور ما نیاز به یک قیام در چارچوب قانون اساسی و نظام جمهوری اسلامی و بیانیه گام دوم دارد که آن موانع بزرگی که بر سر راه مانده را با بسیج مردم برطرف کنیم.
او درباره بازار پول و ارز گفت: بازار پول و بازار ارز و و بازار کالاها و خدمات ایرانی ارزش پول ملی را رقم میزند. هرسه بازار از دو عامل اصلی یعنی تولید ملی و نقدینگی متأثر است. یعنی از یک طرف نقدینگی مرتب دارد افزایش پیدا میکند که یک کفه ترازو است. یک کفه دیگر ترازو کالاها و خدمات ایرانی است. رشد تولید ملی ما کمتر از رشد نقدینگی است. بین رشد نقدینگی و رشد تولید ملی ما یک شکاف روبه رشد وجود دارد. شکاف بین تولید ملی و حجم نقدینگی باعث میشود که پول ملی ما مرتب تضعیف شود. پول ملی وقتی تضعیف شود قیمت پولهای خارجی مثل دلار بالا میرود. از طرف دیگر قیمت کالاها هم بالا میرود.
رضایی ادامه داد: نکته مهم این است که دولت و بانکها نقدینگی را افزایش میدهند و آمریکا از ورود ارز به بازار داخلی ایران جلوگیری میکند. از طرف دیگر آمریکا و دولت روحانی رشد تولید ملی را منفی کردند. بنابراین نقدینگی رو به افزایش است و تولید ملی رشد منفی دارد. در نتیجه شکاف عمیقی به وجود آمده است. هزینه این شکاف را پول ملی با لاغر و ضعیف شدن میدهد. لاغر شدن پول ملی باعث کاهش قدرت پولی شد و هفتاد میلیون از جمعیت ما سیلی خوردند. تحریم اقتصادی و ناکارآمدی دولت به گوش ملت ایران سیلی زدند.
رضایی گفت: ۵۰ سال است که پول ملی ما در حال سراشیبی و لاغر شدن است. باید ثبات ارزش پول ملی را ایجاد کنیم. پایان بدهیم به سراشیبی ارزش پول ملی. به چه طریقی باید پایان بدهیم؟ تولید ملی ما باید جهش پیدا کند.
او ادامه داد: اگر تولید ملی جهش پیدا کند هم پول ملی تقویت می شود و هم قیمت پول های دیگر در برابر پول ملی ما تثبیت میشود. یعنی دلار اکنون همان مقدار ارزش دارد که ۵ سال دیگر هم همان مقدرا ارزش خواهد داشت و تثبیت میشود. قیمت کالاها دیگر به جای اینکه ۲۰درصد، ۳۰ درصد بالا برود به کنترل درمیآید. اثر سوم این است که وقتی تولید ملی بالا میرود بیکاری پایین میآید و اشتغال زیاد میشود. درآمد و رفاه مردم هم بیشتر میشود.
رضایی گفت: تحولات اقتصادی باید به قوی شدن اقتصاد ملی منجر شود. کانون اقتصاد قوی، جهش تولید ملی است. ولی تولید ملی از یک طرف به نوآوری و خلاقیت و فنآوریهای جدید بستگی دارد و از طرف دیگر تولید ملی بدون بازرگانی داخلی و بدون تجارت خارجی امکان پذیر نیست. از یک طرف باید نوآوری و فنآوری را تقویت کنیم و از طرف دیگر ما باید بازرگانی و تجارتمان را درست کنیم. در آینده این تحولات را توضیح خواهم داد.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: در راستای سؤال قبلی، مسئله دیگری هم وجود دارد؛ یکی درباره خصوصیسازی و واگذاری شرکت های دولتی که اگر قبل از واگذاری، اینها نیمه فعال بودند یک سری متأسفانه کلاً از فعالیت بعد از واگذاری از کار افتادند. دیگر کسی نتوانست در این واحدهای واگذار شده کار کند. برنامه شما درباره خصوصیسازی چیست؟ به روشهای غلط و رانتخواری در خصوصی سازی پایان خواهیم داد. اقتصاد مردمی را شکل خواهیم داد.
او گفت: من قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در دانشکده علم وصنعت مهندسی مکانیک میخواندم و در کارخانه ارج در جاده قدیم کرج هم کار میکردم؛ با صنعت آشنا بودم. بهدلیل کمبود مهمات و تجهیزات جنگی تصمیم گرفتیم صنعت ایران باید دو منظوره باشد؛ هم کالا و خدمات مصرفی و هم کالا و خدمات نظامی را تولید کند. ما میتوانیم از یک کارخانه هم پوشاک تولید کنیم هم لباس نظامی و هم بعضاً میشود تفنگ و خمپاره هم درست کرد. ما سال آخر جنگ آمدیم خیلی از کارخانجاتی که کار عادی میکردند مثلاً مایحتاج مردم را تولید میکردند را با اضافه کردن چند خط تولید جدید، مثلاً وارد مدار تولید خمپاره کردیم مانند یک کارخانجات در اراک.
او گفت: اینجا در ایران یک مرتبه ۳ الی ۴درصد، یعنی سیصد و یا چهارصد نقطه را کم و زیاد میکنند. سیاستگذاری پولی در ایران مشابه رانندگان مبتدی است که ماشین اقتصاد را یا در دست اندازهای سنگین میاندازند و یا آن را به کنارههای جاده میکوبند و کمر مردم و کسب وکارها را زخمی میکنند. سیاست های پولی را باید از دست رانندگان مبتدی و در حال آموزش گرفت. قبل از هرچیزی سیاست های پولی باید قاعدهمند بشوند. باید از فرمولها و از تجارب و دانشهایی که در دنیا به دست آمده استفاده بشود.
216216