در این روز نماگرهای سهام فراز و فرود چندباره را تجربه کردند بهطوریکه شاخصکل که در دقایق ابتدایی رشدی ۶هزار واحدی را تجربه کرد، در ادامه مجددا نزولی شد و تا محدوده قرمز تابلو پیشرفت. با ورود خریداران اما این نماگر دوباره مثبت شد. این رنگ سبز اما دوام چندانی نداشت و در نهایت نماگر اصلی تالار شیشهای با افت بیش از ۵هزار واحدی مواجه شد. نماد گروههای کوچک بازار اما کمتر تحتتاثیر فشار فروش قرار گرفتند تا باردیگر شاهد واگرایی این دو نماگر باشیم. روز دوشنبه شاخص کل هموزن رشدی معادل ۶/ ۰درصد را ثبت کرد.
تقابل میان خریداران و فروشندگان در معاملات روز دوشنبه افزایش یافت اما همچنان ردپای تردید در دادوستدها نمایان بود؛ جاییکه نه خریداران قوی مشاهده میشد و نه فروشندگان دست بهماشه. در این شرایط از یکسو قیمتها در سطحی قرار گرفتهاند که پس از هر افتی، سرمایهگذاران را در سمت خرید سهام فعال میکند و از سوی دیگر ریسک ناپایداری سیاستها چه بورسی و چه غیربورسی در کنار دیگر ریسکها به تردید بورسبازان افزوده است تا به موجب آن شاهد شناسایی سود در کوتاهترین زمان ممکن باشیم. این مهم طی معاملات روز گذشته به فراز و فرود چندباره نماگرهای اصلی سهام منجر شد.
فروکش ریسکی فرامرزی
ترامپ ناچار به پذیرش شکست در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا شد تا سایه ریسک احتمال تقابل نظامی آمریکا با کاهشی جدی همراه شود. ریسکی که پیشتر و طی هفتههای اخیر به یکی از اصلیترین عوامل افزایش فشار فروش در بازار سهام تبدیل شده بود. سهامدارانی که معتقد بودند خطر حمله به ایران در روزهای پایانی ریاستجمهوری آمریکا زیاد است. در شرایطی فعلی اما تنها ۹ روز تا آمدن جو بایدن باقیمانده است و باید دید در این دوره جدید چه در انتظار صنایع بورسی خواهد بود. آیا شاهد بازگشت آمریکا به برجام و کاهش تحریمها خواهیم بود یا خیر. جواب این سوالات است که میتواند صنایع بزرگ غیردلاری همچون خودرو و بانک را تحتتاثیر قرار دهد.
اهرم بازار جهانی
بیش از ۶۰ درصد از ارزشکل بازار سهام در اختیار شرکتهای کامودیتیمحور است. شرکتهایی که وابستگی زیادی به قیمت جهانی نفت و فلزات دارند. در حالحاضر شرایط مناسبی در بازارهای جهانی حکمفرما است و حتی ثبات قیمتها میتواند به افزایش سودآوری گروههای کالایی بینجامد. هرچند روز گذشته بازگشایی منفی بازارهای جهانی تشدید فشار فروش در سهام بزرگ بورسی را بهدنبال داشت. قیمت نفت در معاملات روز دوشنبه بهدنبال افزایش محدودیتهای قرنطینهای در اروپا و چین، با افت قیمت همراه شده است. مس نیز در ادامه روندی که در پایان هفته گذشته تجربه کرد، دیروز افت حدود ۲/ ۱ درصدی (ساعت ۱۵ روز دوشنبه) ثبت کرد و پس از ۴ روز به زیر ۸هزار دلار نزول کرد. مهمترین عامل نزولیشدن بازار جهانی که از جمعه گذشته آغاز شده بود، رشد شاخص دلار (با وعدههای جو بایدن برای تزریق محرکهای مالی بیشتر) به واسطه افزایش نرخ اوراق خزانهداری آمریکا بود. ضمن اینکه تعطیلات سال نو میلادی و کاهش تقاضای ناشی از آن قیمت آلومینیوم را برای ساعاتی (ساعت معاملات بورس تهران) به زیر ۲هزار دلار هدایت کرد. هرچند در ادامه بازگشت خریداران، قیمت آلومینیوم را مجددا به بالای ۲هزار دلار رساند. چشمانداز صعودی و تمایلات خوب خرید در بازار چین از محرکهای صعودی بازار آلومینیوم است. در هر حال باید دید چه در انتظار بازارهای جهانی است.
خطر دلاری برای بزرگان
به غیر از قیمتهای جهانی؛ نرخ دلار نیز از اهمیت بالایی در سودآوری شرکتهای کامودیتیمحور برخوردار است. هرچند کمشدن تنشهای فرامرزی میتواند برای کل اقتصاد و جزئیتر صنایع بزرگ غیرکالایی مفید واقع شود، اما کاهش نرخ دلار به این دلیل، در نهایت کاهش سود شرکتهای صادراتی را بهدنبال دارد. شرکتهایی که در فضای تورمی و با رشد نرخ ارز، درآمدهایشان صعودی میشود اما هزینهها (به دلیل ریالیبودن) با تاخیر زمانی افزایش مییابد. از اینرو افت نرخ دلار (با فرض ثابت نگهداشتن عامل قیمتهای جهانی) درآمد این گروه از شرکتهای بورسی را تحتتاثیر قرار داده و رشد P/ E و در نتیجه کاهش جذابیت نمادهای مذکور را بهدنبال دارد.
قیمتهایی که جذاب شدهاند
سهام بورسی پس از ریزش چهار ماهه، در حالحاضر به سطوحی رسیدهاند که از منظر معاملهگران (نه با توجه به معیارهای ارزندگی) جذاب برآورد میشوند. به این ترتیب P/ E آیندهنگر بورس تهران که در اوج حباب بازار (مردادماه) به ۲۲ مرتبه نیز رسیده بود، در حالحاضر کمتر از ۵/ ۹مرتبه است. سیگنالی که خود یکی از دلایل تقویت تقاضا و مرددشدن فروشندگان است.
سیاستهای ناپایدار
از همه ریسکهای مثبت و منفی که بگذریم، آنچه روزهای اخیر سبب نوسان شاخص سهام و قیمتها شد، ریسک ناپایداری سیاستها است. جاییکه مسوولان بورسی و غیربورسی بدون در نظر گرفتن عواقب اظهارنظرهای خود، پشت تریبون قرار میگیرند و با تغییر یک ساعته سیاست خود، باری سنگین بر دوش فعالان بورسی میگذارند. همین مهم سبب شده تا اعتماد سهامداران به این بازار و سیاستگذار آن بهصورت جدی خدشهدار شود.