عصر ایران؛ مهرداد خدیر- پرحاشیهترین و جنجالیترین بحث و خبر در آبان 1400، انتصابات فامیلی در دولت جدید و شهرداری تهران بود تا جایی در گفتوگوی سید ابراهیم رییسی با سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز طرح شد و رییس جمهوری خواست مصداق و مورد اعلام شود.
جنجال اصلی در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی و نه شبکه های تلویزیونی که حالا همۀ امور را گل و بلبل می بینند پس از آن درگرفت که شهردار اصولگرای تهران داماد خود را به عنوان مشاور و دست یار ویژه منصوب کرد و البته توضیح داد «حسین حیدری» را به خاطر تخصص او برای این کار در نظر گرفته و حقوق و دستمزد نخواهد گرفت!
این در حالی است که صرف حضور در چنین جایگاهی امکانات و اطلاعاتی در اختیار فرد قرار می دهد که اگر بخواهد می تواند از طریق ارتباطات بیرونی از آن درآمدزایی کند بی آن که نیاز به دریافت حقوق و دستمزد متعارف باشد.
حساسیت ها اما به این خاطر نبود. بیشتر به این سبب بود که تنها چند ماه قبل در مناظره های تلویزیونی در انتخابات ریاست جمهوری گفته بود هیچ یک از بستگان خود را سمت و مسؤولیت نخواهد داد و البته می توانست توجیه کند آن برای ریاست جمهوری بود نه شهرداری تهران!
مهم تر از این سخنان اما موارد متعددی از مصوبۀ «مدیریت تعارض منافع در شهرداری تهران» بود که شورای پنجم در دهم مهر 1397 تصویب کرده بود و به موجب مادۀ 10 آن «به کار گیری بستگان مدیران شهرداری تهران و واحدهای تابعه و بستگان اعضای شورای اسلامی شهر تهران طی دورۀ مسؤولیت در شهرداری تهران و واحدهای تابعه و شورای اسلامی شهر تهران ممنوع است.»
مادۀ 15 همین مصوبه هم جای هیچ توجیهی را باقی نگذاشته بود مگر این که شورای ششم یک تبصره به آن می افزود: «به استنای آقای زاکانی و داماد ایشان» ولی عجالتا چنین تبصره ای ندارد و در آن آمده است: «عدم رعایت هر یک از مقررات مصوبۀ تعارض منافع در حکم تخلف اداری است و متخلف از مقررات حسب مورد ضمن گزارش سازمان بازرسی شهرداری تهران به هیأت رسیدگی به تخلفات اداری معرفی می شود تا به تنبیهات اداری مقرر در مادۀ 9 قانون رسیذگی به تخلفات اداری مصوب 1372 محکوم گردد. مگر این که در سایر قوانین مجازات شدید تری پیش بینی شده باشد.»
فشار و انتقاد در فضای مجازی سبب شد یک نمایندۀ اصول گرا هم واکنش نشان دهد و بپرسد: شایسته سالاری چه شد و سرانجام علیرضا زاکانی حکم داماد خود را لغو کرد در روزی که فرزند یکی دیگر رییس صندوق بازنشستگی شد.
آقای زاکانی نگفت چون با مادۀ 10 مصوبۀ تعارض منافع، تعارض دارد یا چون بیم دارم مشمول مادۀ 15 قرار گیرم لغو می کنم بلکه نوشت: «چون این انتصاب به دلیل نسبت فامیلی، موجب شکل گیری ابهام و گلایه در برخی دل سوزان انقلاب و دل خوری مردم عزیزتر از جانم شد و می خواهم برای مردم نوکری کنم و شهر با رأی و نظر مردم اداره می شود و با احترام به نظر این ولی نعمتان انقلاب، حکم صادره برای آقای حیدری را ملغی میکنم.»
در آبان همچنین بر سر سخنان آیتالله صافی گلپایگانی در دیدار با محمد باقر قالیباف رییس مجلس انقلابی و نوع واکنش برخی از رسانه های اصول گرا بحث درگرفت. این دیدارو سخنان البته مربوط به 29 مهر ماه بود اما حاشیه های آن به آبان کشید.
آیتالله که در پایان سال چشم از جهان بست در آن دیدار گفته بود: «توصیۀ حقیر این است که باید با تمام کشورهای دنیا با عزت و اقتدار رابطه داشته باشیم و این که با بسیاری از کشورها قهر باشیم و یکی از راه های اصلاح امور این است که با همۀ جهان در ارتباط داشته باشیم تا خیلی از مشکلات ما برطرف شود».
پس از آن بود که یک سایت اصول گرا نوشت: «تکرار حرف حسن روحانی پس از 8 سال و تقلید سیاسی از نیروهای سکولار بسیار مذموم است و تأخیر ایشان در تکرار این تحلیل سراپا غلط نیز و نمی دانیم تقلید ایشان را مذمت کنیم یا تأخیر ایشان را.»
این لحن در قبال یک مرجع تقلید با یک قرن زندگی به کار می رفت که همواره از سنت فقهی دفاع کرده بود و اصول گرایان سنتی هم از آن چندان برنیاشفتند اما بر محبوبیت آیت الله در واپسین ماه های عمر افزود.
خشم نواصول گرایان به خاطر این توصیه از آن رو بود که آن را سیاسی دانستند و البته قابل حدس است که مرجع فقید از حذف علی لاریجانی که با کسب اجازه از او کاندیدای ریاست جمهوری شده بود ولی از صافیِ شورای نگهبان با وجود 12 سال ریاست مستمر مجلس شورای اسلامی نگذشت.
همان شورای نگهبان که همین آیت الله صافی اولین دبیر آن بود و به خاطر آن که در میانۀ آرای حکومتی امام خمینی و نظرات فقهی آیت الله گلپیایگانی قرار نگیرد ترجیح داد استعفا کند و به قم بازگردد.
در نخستین روزهای آبان همچنین صدای یک سیلی بر چهرۀ استاندار جدید آذربایجان شرقی از سرداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و منصوب دولت آقای رییسی نیز خبرساز شد.
اگر یک صاحب مقام و منصب بر صورت زیر دست سیلی بزند به حساب تندخوی یا خشونت او گذاشته خواهد شد اما اگر عکس آن اتفاق افتد و فردی به لحاظ موقعیت اجتماعی یا نظامی یا سیاسی پایین تر به صاحب قدرت و شوکت سیلی بزند این تلقی درمی گیرد که خرده حساب قبلی داشته یا احساس کرده راه احقاق حق او بسته است یا به دلایلی دیگر قصد تحقیر او را دارد.
سیلی تیمور بختیار اولین رییس ساواک به دکتر حسین فاطمی از گونه اول بود و در تاریخ معاصر نمونه های دوم فراوان است و به بهانۀ سیلی به سردار زین العابدین خرم بحث های تاریخی هم تازه شد.