به گزارش خبرگزاری مهر، محمدحسین صفار هرندی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در هفتمین جلسه از سلسله نشستهای دانشجویی بینات که به همت بسیج دانشجویی برگزار شد، با اشاره به اهمیت فرهنگ در جامعه گفت: رهبر انقلاب چندسال پیش در سفر خراسان جنوبی با تلخ کامی از برخی خصایص منفی فرهنگی گفتند و خواستار اصلاح آن شدند؛ اما من هنوز ندیدهام برای مقابله با آن کاری انجام شده باشد؛ در عوض خود رهبری با نامگذاری سالهای مختلف برای از بین بردن خصلتهای مذموم تلاش کردند.
عضو تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: باید ببینیم فرهنگ، تهدید یا فرصت است؟ ما خیلی وقتها به دلیل مضراتی که از بیفرهنگی نصیبمان شده از فرهنگ میترسیم؛ مثلاً در یک فیلمی قشری را تمسخر کردند و بعد از آن مقوله فیلم برای ما مذموم میشود.
صفار هرندی افزود: آنچه که امروز به عنوان مظاهر فرهنگی نوین محسوب میشود، ریشه در هویت و فرهنگ ما ندارد. سینما، تئاتر و این نوع موسیقی امروزی برای ما نبوده و جز فرهنگ وارداتی محسوب میشود؛ البته در هنرهای تجسمی یک شاخهای به نام کتابت و خوش نویسی داریم که هیچ وقت دچار انحراف نشده و اصالتی ذاتی مربوط به خودمان دارد.
صفار هرندی گفت: رسالههای توضیح المسائل سالهای قبل را اگر ببینید، برخی صراحتاً گفتهاند موسیقی حرام است؛ اما واضح است که امام و انقلاب استفاده از هنر موسیقی را اعتبار دادند. بدین ترتیب موسیقی سنتی شرافت پیدا کرد و از مهجوریت درآمد. زمانی که انقلاب رخ داد، دست ما از گذشته خالی بود و بضاعتی محدود در حوزه هنر، فیلم و عکس داشتیم.
وی ادامه داد: بعد از انقلاب مدیریت فضای بزرگی مثل سینما را میخواستیم به دست این افراد بسپاریم؛ اما برخی میان راه کار را رها کردند و برخی هم که مانند مخملباف به هنر پیش از انقلاب اعتراض داشتند، میانه راه مسیرشان کج شد و راه خود را عوض کردند.
وی افزود: یک مسئله مهم، مدیریت کردن فرهنگ است؛ برخی ادعایشان بر این است که هنر و فرهنگ، چون جوششی است مدیریت شدنی نیست و به کشورهای غربی ارجاع میدهند. اما واقعیت این است که وقتی فرهنگ کشورهای غربی را بررسی میکنیم، کاملاً مدیریت شده به نظر میرسد. آنچه که طرفداران اداره فرهنگ در غرب بر آن تمایل دارند قانون اساسی سکولاریزه شده است که هنر و فرهنگ نیز در پی آن سکولاریزه شده. پس مدیریت فرهنگ در همه جا وجود دارد، ولی مبنای این مدیریت متفاوت است.
وزیر اسبق وزارت ارشاد گفت: در ابتدای انقلاب با تأسیس شورای فرهنگی انقلاب قرار شد تا نقشه راهی برای فرهنگ داشته باشیم؛ اما آنطور که شایسته بود مهندسی نشد تا اینکه سال ۸۲ یا ۸۳ رهبری واژه مهندسی فرهنگی را به کار بردند و فرمودند ما برای تغییر وضعیت فعلی نیاز به مهندسی فرهنگی داریم.
صفارهرندی ادامه داد: از جمله کارهایی که برای مهندسی فرهنگی ضرورت پیدا کرد، پیوست فرهنگی برای طرحهای بزرگ کشور بود. تا مدتی بحث بود که این پیوست را چه کسی باید تهیه کند. برخی آمدند و گفتند به اندازه کافی دلیل برای کند شدن کارمان وجود دارد؛ چرا که پیوست امنیتی و زیست محیطی باید تهیه میکردیم حالا پیوست فرهنگی هم به آن اضافه شده و وقتی برای کار نمیماند.
عضو تشخیص مصلحت نظام گفت: سوالی که پیش میآید اینجاست که کادر فرهنگی جز در حوزه علمیه، دانشگاه و مؤسسات آموزش عالی در کجا باید پرورش داده شوند؟ انقلاب فرهنگی وقتی صورت گرفت هدفش این بود که تعلیمات فرهنگی درخور دانشجوی ما داده شود، اما میببنیم که هنوز در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی به همان سبک گذشته و برخلاف باورها و اعتقادات دانشجویان را آموزش میدهند.
وی افزود: یک مسئله دیگری که وجود دارد، مخاطب شناسی است. برخی میگویند شما باید با ذائقه مخاطب کار کنید. بعضیهم میگویند طبق نظر خودت کار کن؛ اما ذائقه سازی در کنار ذائقه سنجی بسیار مهم است. معتقدم نقش حکومت در فرهنگ نظارت و حمایت است و تولی گری وجود ندارد. فرهنگ را باید به مردم بسپاریم؛ اما نظارت هم در کنار آن باید داشته باشیم.
صفار هرندی تصریح کرد: اصلیترین بخش مقوله آتش به اختیار که رهبری به آن اشاره داشتند، به فرهنگ برمیگردد. اتفاقاً از وقتی که یک عده جوانان خوش ذوق ما به این فکر افتادند که خودشان دست به کار شوند، اتفاقات خوبی در حال رخ دادن است؛ اما باید مراقب بود این آتش به اختیاری با دانش و مطالعه فرهنگی رخ بدهد.