به گزارش خبرگزاری فارس از چابهار، این گزارش روایت مسافری است که وقتی در جست و جوی مقصدی برای تعطیلات نوروزی بود، در لیست پروازی مقصد سفر، چابهار را انتخاب کرد.
این گردشگر مازندرنی میگوید:
با یک سرچ ساده در اینترنت به مناطق طبیعی و زیبای چابهار رسیدیم.. "به جای مریخ به چابهار" سفر کنید این جمله کافی بود تا تردیدمان به یقین تبدیل شود.
با یک حساب سرانگشتی بلیط قطعی شد و سفر آغاز شد ورود به شهری که مزین شده به منطقه آزاد چابهار. ایام نوروز است و انتظاری که دارم این است با نمادهای نوروزی در بدو ورود استقبال شوم اما نه خبری از هفت سین و تنگ ماهی نبود. شهری با مردمان اصیل که هنوز لباس سنتی خود را حفظ کردند مشخص است که پیشینه قوی دارند.
مناطق گردشگری بکر و دست نخوردهای دارد که بسیار چشم نواز هستند کوه های مریخی که شاید از نمونه های نادر جاذبه های گردشگری در دنیا باشد بدون هیچ شناسنامه و معرفی نامهای از سوی متولیان حوزه گردشگری جلوی چشمم رژه می روند، تصور اینکه کسی یا کسانی به عنوان مدیر و متولی در این حوزه فعالیت داشته باشند را باید از ذهنم دور کنم.
به دکه ای می رسم یک مرد آفتاب سوخته مهربانی را می بینم که با لهجه بلوچی در یک آلونک کهنه به اتفاق پسرش که می گوید اسمش عرفان است مواد غذایی و خوراکی می فروشد، کمی کنارش توقف می کنیم او جور مدیران و متولیان حوزه گردشگری را می کشد و در حد سواد و شناختش به معرفی این جاذبه طبیعی می پردازد دو نفر شتر هم کنار دکه اش بسته بود تا می پرسم می توانیم سوار شتر شدیم به سراغ زبان بسته می رود و مشغول آماده کردن یک نفر از این شترها می شود.
ترک های خاک تشنه آنقدر جذاب است که مشغول عکاسی می شویم و محو تماشای کوهای خوش تراش مریخی...
نبود تابلوی راهنمای مسافر سرگردانی مسافران را به دنبال داشت
مقصد بعدی منطقه تفریحی گواتر است که نه تابلوی راهنمایی دارد و نه جاده مناسب با تردید و به کمک گوگل مپ مسیر را پیدا می کنیم هوا خیلی گرم است اما باید از سراب ها گذشت تا به منطقه گواتر برسیم... منطقه ای که فقط زیبایی های خدادادی را دارد تا تلاش های مدیریتی را.
نبود پارکینگ، تابلو راهنما و نبود معرف برای راهنمایی گردشگران و مسافران ناخودآگاه در ذوق مسافر میزند و سفر را به کام مسافران تلخ می کند.
ولی با همه این تلخیها سعی میکنیم از سرمان لذت ببریم. سوار قایق می شویم.. حین سوار شدن چند نفر سر نوبت بگو و مگو می کنند اما قایقرانان آنقدر خونگرم هستند که سریع فضا آرام می شود.
رقص دلفینها در دریای چابهار
باز هم لباس سنتی قایقران نظرم را جلب می کند و گپ و گفتم آغاز می شود... میگویم تعریف کنید... از دلفین این منطقه می گوید و جنگل های حرای به زیراب رفته که شترها از آن تغذیه میکنند، می گفت ریشه این درخت ها آب دریا را شیرین میکند که خیلی برای من جالب بود.
دلفین های زیبایی که از آب می پریدند خیلی برای ما جذاب بود، قایقران میگفت در این دریا ۴ دلفین زندگی میکنند.
باد تندی میوزید و ما همچنان با قایق در دریا میچرخیدیم، وقتی از قایق پیاده شدیم پسر دست فروشی را دیدیم که گردنبندهایی میفروخت که روی ستاره هایش مروارید بود آن پسر میگفت که این گردنبد از یک ستاره دریایی واقعی درست شده است.
ما از منطقه زیبا گواتر بیرون آمدیم و مقصد بعدی ما گل افشان بود در آن جا کوهی بود که گل از آن فوران میکرد این پدیده خدادادی زیبا بسیار جالب بود و نظر ما را جلب کرده بود، وقتی که روی آن کوه که گل می آمد پا میگذاشتیم زیر پایمان خالی بود و کوه تکان میخورد.
در گل افشان مردم زیادی بودند و منطقه شناخته شده ای بود بعضی از محلی های آن جا میگفتند که این گلی که از زیر زمین بیرون میآید خواص درمانی دارد و بعد مردم مشغول این شدند که این گل را در بطری هایی بریزند و همراه خود ببرند.
مردی که وسط کوه گل افشان ایستاده بود و پا را در زمین میزد در گل فرو رفت آن مرد تا کمر گلی شده بود و ما سریع به کمک آن رفتیم و آن را از گل بیرون آوردیم.
محلی های این شهر میگفتند این کوهی که درست شده از همین گل هایی که فوران میشود درست شده است و در سال ۹۵ این کوه جوری از خود گل را بیرون داد که تا ۱۲ متر جلوتر رفته بود و پرتاب شده بود. تصورش چقدر غیر ممکن و باورنکردنی به نظر می اید اما همه این جلوه های زیبای خدادادی در چابهار واقعیت دارد.
در مجموع نبود امکانات رفاهی برای گردشگر در این جا فریاد می زد و رهاشدگی مسافر و گردشگرانی که از میان مقاصد مختلف گردشگری چابهار را برای سفر انتخاب کردند، نبود تابلوی راهنما، نبود متولی خاص بزرگترین ضعف در صنعت گردشگری این منطقه است.
منطقه بعدی دَرک بود که بر خلاف شهره و آوازه ای که داشت از امکانات حداقلی برای گردشگر در این منطقه خبری نبود و باز هم نبود راهنمای مسافر خودنمایی میکرد و مردم محلی به معرفی جاذبه ها می پرداختند.
تلاقی کویر و دریا چشم انداز زیبایی برای گردشگران ترسیم کرده بود.
سفر ما به پایان رسید اما آنچه برای همیشه در یاد ما خواهد ماند، محبت مردمان آفتاب سوخته چابهاری و کم کاری و بی توجهی مسؤولان نسبت به گردشگران است.
در مجموع نبود امکانات رفاهی برای گردشگر در این جا فریاد می زد و رهاشدگی مسافر و گردشگرانی که از میان مقاصد مختلف گردشگری چابهار را برای سفر انتخاب کردند، نبود تابلوی راهنما، نبود متولی خاص بزرگترین ضعف در صنعت گردشگری این منطقه است که امیدواریم مسؤولان مربوطه این خلاها را جبران کرده تا مسافران برای بار دوم و سوم هم برای سفر به چابهار ترغیب و تشویق شوند.
انتهای پیام/3139