او نوشت: یک مشت دروغگوی ترسوی موقعیت طلب؛ چطور اکنون، جرات پیدا کردهاید؟ ولی آن موقع به من گفتید: خفه شو! و آن مرحومه خانه سینما گفت: حرف بزنی؛ خودم ساکتت میکنم! من حرف دارم و میزنم. ۱۵ سال با وحشت، پنیک و استرس زندگی کردم... به عنوان خانم باوقار، متین و خوشحجاب سینما از شما یاد شد! روحتان و جسمتان را فروختید و مرا مجنون جلوه دادید و پولدار شدید! ۱۵ سال در وحشت زیستم. با تبعات ناشی از اختلال OCD (وسواس فکری-عملی) حاد. فرزندم را بزرگ کردم و همکاران روانپزشکم با دارو و صحبت کمکم کردند که فراموش کنم و به زندگی برگردم. اما کدام زندگی؟ همه؛ همه چیز را میدانند. حالا بیانیه میدهید و لیدر و رهبر جنبش خشونت علیه زنان هم شدهاید؟ شما که اول از همه مرا بایکوت و تهدید کردید خانمها! پیشکسوتتان فرمود: ساکت شو چیستا! در هر صنفی پیش میآید. برای ما هم پیش آمده، جایی نگفتیم و رشد کردیم. من اما خفه نشدم! نوشتم... رمان، نمایشنامه، فیلمنامه، مصاحبه کردم و شما ویرانم کردید! همه جا، رد پای این وحشت بود. فکر کردید حرفهایتان یادم رفته است؟... من یک بار مُردهام. مُرده دیگر از هیچ چیز نمیترسد! فراموش نکنید!... شما که میدانید؛ همه شریک جرمید. میخندم. فقط به شما باید خندید! تاریخ به شما رحم کند...»
همچنین ترانه علیدوستی، بازیگر سینما هم در واکنش به بیانیه اخیر زنان سینماگر ایرانی گفت: سکوت هولناک همکاران عزیز من در سینمایمان خیلی ما را شگفتزده کرده است. همکارانم باید این مسائل را پیگیری میکردند یا حتی در ابتداییترین شکلش افرادی را که نامشان به عنوان خشونتگر و آزارگر آورده شده بود را کمی پاسخگو میکردند. نه اینکه با بیاعتنایی مطلق به این روایتها... این انسانها هنوز کارشان، زندگیشان، اعتبارشان، بروبیایشان، همه چی به جا باشد و هیچکس اگر مرتکب چنین کاری شده، اصلا هزینهای ندهد. این بیانیه برای همه کسانی که مصلحتاندیشی باعث شد که طرف حق را نگیرند، پیام ویژهای داشت: این وضعیت دیگر نمیتواند ادامه پیدا کند.