عصر ایران ؛ کاوه معینفر - در چند روز گذشته بحث خشونت های جنسیتی و جنسی نسبت به زنان فعال در سینما و تلویزیون بحث داغی را ایجاد کرده است، بیش از 300 خانم فعال در سینما اقدام به امضا و انتشار بیانیهای با عنوان «بیانیه زنان دستاندرکار سینما در اعتراض به خشونت علیه زنان در این عرصه» کردند. در این بیانیه به صراحت اعلام شد:
«ما زنان دستاندرکار سینما، اینجا، کنار هم جمع شدهایم تا به مدد این همبستگی اعلام کنیم هرگونه خشونت، آزار و باجگیری جنسی در محیط کار از نظر ما محکوم است و برای توقف آن خواستار عواقب قانونی جدی برای متخلفین هستیم. همچنین این نابرابری جنسیتی موجود در سینمای ایران و عدم وجود نظارتی که عرصه را برای زیادهخواهی و دستدرازی افراد در جایگاه قدرت گشوده است، محکوم میکنیم.
به جامعه سینمایی ایران در مورد شدت و گستردگی این آزارها علیه زنان که اکنون برای اولین بار اعتراض به آن به یک فریاد جمعی تبدیل شده است، هشدار میدهیم؛ آزارهایی که علیرغم آشکار بودنشان در تمام این سالها نادیده گرفته شدهاند.»
در نهایت درخواست تشکیل کمیته ای مطرح شد که کار این کمیته باید بررسی جرایمی در حوزه خشونت جنسی و جنسیتی باشد. شامل: خشونت جنسی کلامی، باجگیری جنسی یعنی تحمیل هر نوع ارتباط با عمل جنسی با به گروگان گرفتن دستمزد و تهدید وضعیت شغلی فرد، قلدری و اعمال فشار روانی و ایجاد ناامنی جسمی یا روانی، لمس ناخواسته، اقدام به تجاوز و تجاوز.
این اتفاق را باید به فال نیک گرفت و بر هنرمندان و نهادهای اجتماعی، وزارت ارشاد، سازمان سینمایی، خانه سینما، صداوسیما، قوه قضائیه و ... واجب است که تمام قد از این اتفاق حمایت کنند.
در این میان خانم چیستا یثربی (نویسنده و کارگردان تئاتر و سینما) بعد از انتشار این بیانیه واکنش تندی در صفحه اینستاگرامشان نشان داد و اعلام کرد:
««یک مشت دروغگوی ترسوی موقعیت طلب؛ چطور اکنون، جرات پیدا کردهاید ولی آن موقع به من گفتید: خفه شو! و آن مرحومه خانه سینما گفت: حرف بزنی؛ خودم ساکتت میکنم! پانزده سال با وحشت، پنیک و استرس؛ زندگی کردم. و شما صیغه شدید! معشوقه یکروزه و یکساعته شدید! جایزه فجر گرفتید. به عنوان خانم باوقار، متین و خوش حجاب سینما از شما یاد شد! روحتان و جسمتان را فروختید و مرا مجنون جلوه دادید و پولدار شدید!»
واقعیت این است که آنچه برای خانم یثربی رخ داده است بسیار تاسف بر انگیز و ناراحت کننده است اما نکته مهم این است که خواسته و بیانیه آن 300 نفر هم در راستای همان دادخواهی است که خانم یثربی از نبود آن در 15 سال گذشته شکایت دارند.
خواسته همه بیش از آن 300 نفر و خانم یثربی در یک راستا قرار دارد و هیچ تضادی با هم ندارند، فقط به لحاظ اتفاقاتی که برای خانم یثربی رخ داده است او دلشکسته از این است که چرا وقتی 15 سال قبل مورد ایشان رخ داده هیچ کس از او حمایتی نکرده است، که انتظار به حقی است.
در نهایت مهمترین اتفاق بعد از این بیانیه و واکنش تند خانم یثربی و ... این است که آگاهی جمعی به وجود آید که هر کسی به هر دلیلی احساس نکند که او می تواند از موقعیت یا شرایطی که برایش فراهم است سواستفاده کند.
نوجوانان و جوانان بسیار زیادی علاقمند به فعالیت در سینما، تلویزیون، نمایش و ... هستند و همین علاقه و حتی گاهی عشق بسیار زیاد زمینه آسیب پذیری ان ها را فراهم میکند و همیشه هم اشخاصی وجود دارند که به هر دلیل دنبال ارضا عقده ها و یا مشکلات روانی خود هستند، بنابراین حتما باید یک نهاد یا یک مرکزی برای پیشگیری و رسیدگی به شکایت افراد در ارتباط با چنین جرایم و مشکلاتی وجود داشته باشد.
با توجه به روایت هایی که در این مدت در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی منتشر شد می توان به راحتی دریافت که چگونه یک هنرپیشه یا کارگردان یا ... می تواند زندگی و سلامت روانی یک شخص دیگر را به ورطه نابودی بکشاند و بدون هیچ پیگردی به این کارش ادامه دهد، حال جدای از تشکیل کمیته، بیانیه و ... مهمترین نکته این است که هر گاه شاهد چنین اتفاقی بودیم در هرجا که باشد سکوت نکنیم و به شخص خاطی یادآوری کنیم که او حق انجام چنین کاری را ندارد. حال چه این اتفاق برای خودمان رخ دهد یا برای شخص دیگری که ما شاهد آن اتفاق هستیم.
در این مواقع بنابر مصلحت و یا با برچسب هایی چون "پرهیز از حاشیه سازی و ..." معمولا آدمها را به سکوت فراخوانده و یا مجبور به سکوت می کنند، دقیقا همین جاست که شخص آزارگر احساس امنیت میکند، فکر میکند یک پروژه چند میلیاردی را برای خاطر یک کار او که تعطیل نمی کنند. کاری که به سادگی هم آنرا تکذیب می کند و ...
و یا نهایتا شخصی که به لحاظ حرفه ای و موقعیتی در جایگاه پایین تری قرار دارد را اخراج میکنند و ... به همین دلیل است که باید این آرامش و آسودهگی خیال را از متعرضین و آزارگران گرفت.