به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری فارس، حجتالاسلام رضا غلامی، رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانیِ اسلامی صدرا در مراسم افتتاحیه پنجمین هفته علمی تمدن نوین اسلامی با اشاره به موانع اولیه برای گام نهادن در مسیر شکلگیری تمدن نوین اسلامی اظهار داشت: یکی از اهداف بلند انقلاب اسلامی، حرکت به سمت تمدن نوین اسلامی است. در واقع، انقلاب اسلامی با احیای خودباوری در ملت ایران و سایر ملتهای مسلمان، با برگرداندن منابع غنی تعالیم اسلامی به حیات مدنی، و همچنین با گسترش ظرفیتها و توانمندیها در متن جامعه، دستیابی به تمدن نوین اسلامی را برای ما به هدفی ممکن بدل ساخت است.
موانع گام برداشتن در مسیر تمدن نوین اسلامی
وی با بیان اینکه مواجهه همه به ویژه نخبگان با موضوع تمدن سازی یکسان نیست، افزود: ما امروز افکار مختلفی را در مواجهه با بحث تمدن نوین اسلامی تجربه میکنیم که من قصد دارم قبل از ورود به بحث موانع، از تفکر سه دسته از نخبگان یکی در مقام مخالف تمدن سازی، دومی به عنوان مخالف خوداتکایی و سومی موافق تمدن سازی و خوداتکایی پرده برداری کنم.
حجتالاسلام غلامی با اشاره به اینکه دسته اول کسانی هستند که طی سده اخیر، عقب ماندگی ایران و دنیای اسلام را به تماشا نشستهاند اما برای جبران این عقب ماندگیها قدم از قدم برنداشتند، تصریح کرد: این افراد نه فقط نگاهی به رفع ضعفها و مشکلات جامعه ندارند، بلکه قدم برداشتن در مسیر پیشرفت، آن هم با بهرهگیری از تعالیم اسلامی را گناهی بزرگ معرفی میکنند.
برخی پیشرفت اسلامی در دوران غیبت را محال میدانند
وی با بیان اینکه برخی از آنها میگویند پیشرفت اسلامی در دوران غیبت محال است، گفت: برخی دیگر میگویند به راه افتادن هر حرکتی به نام اسلام در دوران غیبت به دلیل احتمال شکست و آلوده شدن دامن اسلام، ممنوع است. این افراد نه خود کاری میکنند و حرف جدیدی دارند و نه حرفها و کارهای دیگران را ارج مینهند. انتهای همت آنها در دوران غیبت، ترویج بیعملی، حمله به حرکتهای اسلامی و مأیوسسازی مردم نسبت به این حرکتها است.
رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانیِ اسلامی صدرا با اشاره به اینکه از دسته دوم، کسانی هستند که تنها راه رفع عقب ماندگیها و رسیدن به پیشرفت را از فرق سر تا ناخن پا غربی شدن معرفی میکنند، افزود: این افراد هیچ باوری به توانمندیهای ایرانی مسلمان ندارند و تا میتوانند با بزرگ نمایی ضعفها و مشکلات، ملت خود را ذاتاً ملتی عقب مانده و ناتوان معرفی میکنند. آنها بر این عقیدهاند که تا باورها و سنتها و از همه مهمتر، دینمان کنار گذاشته نشود و ذات انسان غربی جایگزین ذات ایرانیِ مسلمان نشود، از پیشرفت خبری نیست.
عصر غیبت، عصر بیهویتی و تعطیلی دین خدا نیست
وی ادامه داد: اینها هر گونه توانایی در جامعه اسلامی را با عینک ناباوری مینگرند و یا هرگونه تلاش برای رسیدن به استقلال و پیشرفتِ متکی به ظرفیتها و تواناییهای داخلی را به تمسخر میگیرند، اما خودشان هیچ حرف جدیدی جز همان اصرار بر غربی شدن ندارند.
حجتالاسلام غلامی با بیان اینکه دسته سوم، کسانی هستند که تلاش و مجاهدت برای پیشرفت آن هم بر اساس تعالیم ناب اسلامی را یک تکلیف میدانند و عصر غیبت را عصر بیهویتی و تعطیلی دین خدا معرفی نمیکنند، اظهار داشت: آنها بر این باورند که نباید از ترس بروز مشکلات و ناکامیها، راه حق را تعطیل کرد؛ بلکه باید با مشکلات ( در هر حد و اندازهای) جنگید. این افراد به ظرفیتها و تواناییهای جامعه اسلامی عمیقاً باور دارند و اهل خود حقیربینی نیستند.
وی افزود: آنها میدانند که هیچ ملتی بدون استخراج و به میدان آوردن گوهرهای وجودیاش به پیشرفت حقیقی و با دوام نرسیده است. البته این افراد با آنکه قیمت پیشرفت را خود اتکایی معرفی میکنند، اما از ارزش ارتباط و تعامل با دیگران البته با چشمان باز و توام با واقع بینی هم غافل نیستند.
برخی با کوچک شمردن توفیقهای کشور، پیشرفتهای داخلی را به سخره میگیرند
حجتالاسلام غلامی با بیان اینکه امروز در شرایطی از این سه دسته سخن به میان میآوریم که دسته اول و دوم با یکدیگر به هم زبانی رسیدهاند، گفت: به بیان دیگر، مقدس نماهای متحجری که سالیان متمادی از ممنوعیت شکلگیری حرکتهای اسلامی در عصر غیبت و شکست حتمی این حرکتها سخن میگفتند، از یک طرف زبان به تحقیر ملت ایران، بزرگ کردن مشکلات و کوچک شمردن توفیقات و در کل، به سخره گرفتن پیشرفتهای داخلی گشودهاند، و از سوی دیگر به تجلیل از غرب و لزوم غربی شدن از فرق سر تا ناخن روی آوردهاند که میتواند برای عبرت آموزان قابل توجه باشد.
رئیس مرکز پژوهش های علوم انسانیِ اسلامی صدرا ادامه داد: امروز ظاهراً جرم دسته سوم چه از منظر مقدس نماهای متحجر، و چه غربزدهها این است که برای عظمت ایران اسلامی و کل جامعه اسلامی در جهان در تلاشند و به جای افتادن در مسیر بیعملی و یا انفعال، وادادگی و تسلیم، راه دیگری را انتخاب کردهاند که با همه فشارهای داخلی و خارجی به دستاوردهای بزرگی رسیده است.
وی با بیان اینکه ما امروز معتقد به امکان رسیدن به تمدن نوین اسلامی هستیم اما دستیابی به تمدن را در حد یک شعار سطحی و کم عمق تقلیل نمیدهیم، گفت: تمدنسازی آن هم در رقابت با تمدن مدرن غربی، یکی از پیچیدهترین، سختترین و پر فراز و فرودترین کارها است. در حقیقت، حرکت اسلامی در جهت رسیدن به تمدن نوین اسلامی، هم با همواریها روبرو خواهد شد و هم با ناهمواریها و موانع فراوان.
چه زمان تمدن نوین اسلامی بیمعنا میشود
حجتالاسلام غلامی با اشاره به اینکه اولین رویکرد کاریکاتوری به دین و فقدان نگاه همه جانبه و متوازن به دین و تعالیم اسلامی و گرفتن بخشی از دین و رها کردن بخشهای دیگر آن، یک گرفتاری بزرگ و تخریب کننده در دنیای اسلام محسوب میشود، تصریح کرد: نتیجه چنین برخوردی با دین، از یک طرف، بیبهره ماندن از ظرفیتهای منحصر به فرد دین، و از طرف دیگر افتادن در دام انحراف و التقاط و سرجمع، فاصله گرفتن از مقاصد دینی است. تصور اولیه این است که عمدتاً عامه دینداران هستند که گرفتار رویکرد کاریکاتوری به دین میشوند. این در حالی است که شواهد تاریخی از این واقعیت حکایت دارد که علمای دینی بیش از عامه مردم به چنیننگاهی دچار بودهاند.
وی به دومین مانع تمدن نوین اسلامی اشاره کرد و افزود: دومین مانع جهت رسیدن به تمدن نوین اسلامی بها ندادن به قوه اجتهاد و فقه نظام ساز قوه اجتهاد، تکیهگاه اصلی در عصر غیبت برای فهم و کاربست شریعت الهی و از همه مهمتر، پاسخگویی مداوم و موفق به پرسشهای نو به نوی جامعه اسلامی به شمار می رود و طبیعی است چنانچه ظرفیتهای این قوه به درستی درک نشود و یا صرفاً در حد وارسی موضوعات فردی، کم اهمیت و تکراری محدود شود، جامعه دینی از مزیتهای پرشمار قوه اجتهاد محروم خواهد ماند. اما موضوع مهم تر در اینجا، اهمیت رویکرد نظام ساز به فقه در جهت قرارگرفتن در مسیر تمدن سازی است. به بیان دیگر، تا فقه نتواند از استنباط مساله محور و جزئی به استنباط سیستمی و کلان دست پیدا کند، صحبت کردن از تمدن نوین اسلامی ممکن نیست.
حجتالاسلام غلامی ادامه داد: ضعف خردورزی و عقلانیت وجود رویکرد خردورزانه و عمیق به امور اجتماعی و تفکیک مصالح حقیقی از منافع زودگذر، و همچنین بالابردن تواناییها برای شناخت و حل عقلانی مسائل و چالشهای اجتماعی، یکی از نیازهای ضروری برای ورود به ساحت تمدن سازی است. جامعهای که به دلیل فقر خردورزی دچار سطحی نگری است و طبعاً مواجهه پر ضرری با مسائل اجتماعی دارد، یا جامعهای که به خاطر نبود تربیت عقلانی با مشکل همیشگی افراط و تفریط روبرو است، مادامی که به فکر تغییر شرایط و تقویت قوه خردورزی و عقلانیت نباشد، نمیتواند در مسیر شکل گیری تمدن نوین اسلامی قدم بردارد.
رئیس مرکز پژوهش های علوم انسانیِ اسلامی صدرا کم بهره بودن از عقل ابزاری را چهارمین مانع رسیدن به تمدن نوین اسلامی دانست و گفت: شاید ترس از دنیازدگی و این جهانگرایی و یا غلبه گرایشات صوفیگرایانه موجب شد تا عالم اسلامی از چند سده قبل تا الآن، با کم اهمیت شمردن عقل ابزاری و در مواردی تقبیح آن، خود را از مزیتهای عقل ابزاری در عرصه پیشرفت مادی محروم کرده و تن به یک عقب ماندگی بزرگ بدهد.
وی ادامه داد: واقعیت این است که جامعه اسلامی نیازمند هم عقل کلی است و هم عقل ابزاری و محاسبهگر است و این دو، دو روی یک سکه محسوب میشوند که پیشرفت مادی و معنوی را امکانپذیر میکنند. به بیان دیگر، دنیای اسلام نیاز دارد هم از واقعیت به سوی واقعی حرکت کند و هم از واقعی به سوی واقعیت، و این امر، جز با تعادل بخشی به حضور عقل کلی و عقل ابزاری در جامعه اسلامی و متعامل ساختن این دو با یکدیگر ممکن نیست.
توقف در دو راهه سنت و مدرنیته و ناتوانی در ایجاد راه سوم
حجتالاسلام غلامی با اشاره به توقف در دور راهه سنت و مدرنیته تصریح کرد: باید قبول کرد که دنیای اسلام مدتها است در دو راهه سنت و مدرنیته قرار گرفته است و همواره نسخه رایج در این دو راهی، رفتن به سنت و پشت کردن به مدرنیته و یا رفتن به سوی مدرنیته و پشت کردن به سنت بوده است. این در حالی است که دنیای اسلام میتوانست با خلاص کردن خود از این دوگانگی متوقف کننده، راه سومی را ایجاد کند که علاوه بر حفظ تمامی مزیتهای سنت، امکان بهرهگیری محققانه از فوائد مدرنیته نیز وجود داشته باشد.
وی ادامه داد: حتی فراتر از این، عالماسلامی میتوانست با بر هم زدن این دوگانگی، راه کاملا تازهای را برای خود انتخاب کند که در آن اجباری بر تحمل تنگناهای مدرنیته هم نباشد. مسلماً زمانی میتوان از تمدن سازی در دنیای اسلام سخن گفت که توانایی خلق راه سوم از جهت تئوریک و عملی وجود داشته باشد.
معالجه فرهنگ عمومی ضعیف و در مواردی بیمار
رئیس مرکز پژوهش های علوم انسانیِ اسلامی صدرا گفت: بر خلاف کسانی که صرفاً با فهرست کردن انواع ضعفها و بیماریهای فرهنگی برای ملت ایران یا ملتهای مسلمان، به دنبال اثبات حقانیت غربگرایی هستند، من معتقدم که به طور خاص ملت ایران ملتی است دیندار، با غیرت، شجاع، با حیاء، حق طلب، ظلم ستیز، انسان دوست، مهربان، صلح دوست، انعطاف پذیر، تاب آور، پر استعداد، ترقی خواه، متحد در برابر دشمن آشکار. اما در کنار این همه نقاط قوت، نمیتوان چشمها را بر روی نقاط ضعف بست.
وی با بیان اینکه واقعیت این است که ملت ایران در کنار نقاط قوت فرهنگی از ضعفها و بیماریهای فرهنگی متعددی نیز رنج می برد که بدون درمان آنها پا گذاشتن در مسیر تمدن سازی ممکن نیست، تصریح کرد: راحت طلبی، ولخرجی، تنبلی، بدگمانی، سست کاری، خودنمایی، تشریفات زدگی، زودباوری و مواردی از این قبیل، ضعفهایی است که معالجه آنها کاملاً ضروری است.
قانونگریزی یکی از مظاهر بیتقوایی است
حجتالاسلام غلامی با اشاره به اینکه تا وقتی یک ملت تمرین قانونگرایی نکند و تبعیت از مرّ قانون را در روان جامعه به ملکه تبدیل نکند، صحبت کردن از تمدن سازی گزافه گویی است، گفت: نباید از نظر دور داشت که قبح قانون گریزی در جامعه دینی نسبت به جوامع غیر دینی مضاعف است. چراکه قانون در جامعه اسلامی یا خود شرع است و یا منطبق با شرع و اگر هم خود شرع یا منطبق بر شرع نباشد مغایرتی با شرع ندارد و مهمتر اینکه تبعیت از آن یک امر شرعی است. از طرف دیگر، قانون گریزی یکی از مظاهر بیتقوایی است. با این اوصاف، مساله قانونگرایی در جامعه اسلامی یک مساله بسیار با اهمیت و حیاتی است که میتواند راه را برای همگرایی جهت ساخت جامعه مطلوب باز کند.
مقابله با فساد برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی
وی با بیان اینکه باید پذیرفت، جامعهای که نسبت به مقابله با فساد کم تحرک است یا اساساً راهی برای برون رفت از فساد و برقراری عدالت در ساحتهای گوناگون ندارد، قادر به تمدن سازی نیست، افزود: فساد چه اخلاقی، چه اقتصادی و چه سیاسی، ظرفیتهای جامعه را میکشد و جامعه را به سرعت به سمت تباهی میکشاند. بنابراین، خیلی مهم است که نه تنها حساسیتهای اجتماعی اعم از نخبگانی و عمومی نسبت به فساد کم نباشد، بلکه قانون و سیستم اجرایی آن از چنان قابلیتی برخوردار باشد که نه فقط با فساد مستمر مقابله کند، بلکه با رویکرد پیشگیرانه، دائماً ریشههای فساد را بسوزاند. البته طبیعی است که فساد ستیزی پرهزینه است، اما برای قدم گذاشتن در مسیر تمدن سازی پرداخت چنین هزینههایی ضروری است.
رئیس مرکز پژوهش های علوم انسانیِ اسلامی صدرا با اشاره به اینکه تاثیرپذیری عاطفی فی نفسه بد نیست، خاطر نشان کرد: انسان موجودی بیحس و متحجر نیست و طبیعی است که در برابر حوادث کوچک و بزرگ متاثر میشود. اما زود تاثیر پذیری که یکی از اضلاع آن زود باوری است، مولود فقدان تربیت عقلانی است و حتماً برای انسان مضر است و میتواند او را از مسیر درست دور کند. واقعیت این است که جامعه ما به دلیل عدم سرمایه گذاری کافی بر روی تربیت عقلانی از این آسیب رنج میبرد. تربیت عقلانی دو بُعد مهم دارد: یک، تقویت قوه عقلانی و دو، پرورش عقلانی انسان که هر دو برای ساخت انسان در تراز تمدن ضروری است.
رویکرد صفر و صدی به پدیدهها که مولود غیبت واقع بینی است
وی با بیان اینکه نبود صراحت در بیان حق و مهمتر از آن، رو در بایستی در مقام مقابله با حق گریزیها، یکی از آسیبهای اجتماعی است که زمینه بروز انواع گرفتاریها را در جامعه بوجود آورده است، گفت: مشکل زمانی دوچندان میشود که انسان بخواهد حقی را بیان کند یا جلوی ناحقی را بگیرد که اقوام، دوستان و یا هم حزبیهای او مخاطبش هستند. نباید از نظر دور داشت که یکی از موانع امر به معروف و نهی از منکر در جامعه، همین تعارفات و رودربایستی هاست که یا زمینه امر به معروف و نهی از منکر را از بین میبرد یا آن را به قدری به تاخیر میاندازد که دیگر دیر شده است. این مشکل یک مشکل فراگیر است اما آثار مخرب آن در میان نخبگان و مسئولان جامعه مضاعف است.
حجتالاسلام غلامی با اشاره به اینکه یکی از مشکلات جدی جامعه ما داشتن نگاه صفر و صدی یا سیاه و سفید به پدیدهها یا عملکردهای اجتماعی است، ادامه داد: رویکرد صفر و صدی به پدیدهها که مولود غیبت واقع بینی است، نه فقط در جامعه تولید دو قطبی و شکاف میکند، بلکه همکاری و تعاون اجتماعی را به شدت تقلیل میدهد. البته روشن است که نگاه صفر و صدی به حوزه عقاید مربوط نیست. یک عقیده یا حق است و یا باطل و طبیعی است که نمیتوان گفت یک عقیده تا حدی حق و یا تا حدی باطل است. آنچه مسلم است، وقتی از رویکرد صفر و صدی به میان میآید، منظور میدان عمل، آن هم در اتمسفر حق است.
غلبه نگاه تشریفاتی به علم مانعی برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی
رئیس مرکز پژوهش های علوم انسانیِ اسلامی صدرا با بیان اینکه در ضرورت و اهمیت علم و نقش بینظیر آن در ساحت تمدن سازی شکی وجود ندارد و طبیعی است که وقتی از تمدن نوین اسلامی سخن به میان می آید، همه از لزوم علم و علمگرایی صحبت میکنند، گفت: نمیتوان انکار کرد که یکی از مشکلات جوامع گوناگون از جمله جامعه ما، غلبه نگاه تشریفاتی به علم نسبت به نگاه حقیقی به علم است. نگاه تشریفاتی به علم نه فقط کمیت گرایی و کیفیت گریزی در تولید علم را افزایش میدهد، بلکه نوعی علمگریزی در عمل را به جامعه تحمیل میکند. در چنین شرایطی، جامعه به ظاهر از رتبه بالایی از علم برخوردار است، اما نمیتواند از این علم در پاسخگویی به نیازهای مبتلابه خود استفاده کند.
وی با اشاره به اینکه بشر و جوامع گوناگون بشری در ارتقا مداوم حیات مدنی خود و اوج آن یعنی تمدن سازی دائما در تقلا است، تصریح کرد: بعضی جوامع در این راه به خطا میروند و به اسم تمدن سازی موجب سرنگونی خود میشوند و بعضی دیگر هم خطا دارند و هم درست. به بیان دیگر، بشر فطرت بنیان، حتی در جوامع سکولار هم میتواند دستاوردهای مثبت داشته باشد و دأب تمدن تاریخی اسلام این نبوده است که از دستاوردهای مثبت این جوامع و بهرهگیری درست از آنها چشم پوشی کند. در این جهت، مهم، داشتن چشمهای باز، توانایی گزینش و سپس قدرت بهرهبرداری است. اگر چنین توانایی وجود داشته باشد، ابتکار عمل و سرعت پیشرفت در جامعه اسلامی شکل میگیرد و این امر در حوزه رقابت تمدنی یک اصل مهم محسوب میشود.
نقش قانون و سیستمهای قانونی در تمدن نوین اسلامی کمتر از فرهنگ شایسته سالاری نیست
وی با بیان اینکه یکی از مهمترین الزامات پیشرفت و تمدن سازی رواج فرهنگ نقد در جامعه خصوصاً میان نخبگان و کارگزاران قوا است، گفت: البته روشن است که منظور از نقد، غرزنی، طعنه زنی، مچ گیری، منفی بافی و تخریب همدیگر نیست؛ بلکه منظور استخراج و طرح عالمانه و مودبانه نقاط مثبت و منفی یک مقوله یا عملکرد است. اگر فرهنگ نقد در جامعه رواج نداشته باشد جامعه با افتادن در جهل مرکب یا فرو افتادن در ایراد فراوان گام بهگام به سمت تباهی حرکت خواهد کرد. در کنار اهمیت فرهنگ نقد، وجود سعه صدر کافی برای شنیدن نقد و استفاده از نتایج آن هم بسیار اهمیت دارد و این سعه صدر باید از طریق تربیت اجتماعی در نهاد جامعه مستقر شود.
حجتالاسلام غلامی با اشاره به اینکه گذشته از ضرورت سرمایه گذاری هوشمندانه برای تربیت نیروهای توانا برای تصدی مسئولیتهای مهم، یکی از الزامات قدم گذاشتن در مسیر تمدن سازی، نهادینه شدن موضوع شایسته سالاری در اداره بخشهای ریز و درشت جامعه است، افزود: شایسته سالاری با کنار زدن افراد ناتوان و حتی مخرب که یکی از عوامل اصلی عقب ماندگی محسوب میشوند، و قراردادن عناصر قدرتمند در جایگاههای مدیریتی، زمینه لازم برای بهره گیری درست از ظرفیت ها و حرکت رو به جلو را بوجود می آورد. برای رسیدن به شایسته سالاری، وجود فرهنگ شایسته سالاری اهمیت فوق العادهای دارد، اما نقش قانون و سیستمهای قانونی در این زمینه کمتر از فرهنگ شایسته سالاری نیست.
فرهنگ توجه و مراجعه به علما و خبرگان یکی از مولفههای اصلی جامعه مطلوبِ دینی است
وی با بیان اینکه در جامعه اسلامی پدیدهای به نام نخبه سالاری وجود ندارد بنابراین ایجاد فرهنگ توجه و مراجعه به علما و خبرگان یکی از مولفههای اصلی جامعه مطلوبِ دینی است، گفت: چنانچه در جامعهای عالمان و زبدگان در حاشیه به سر ببرند و به جای آنها شهرهها یا همان سلبریتیها هدایت و جهت دهی به امور را به دست بگیرند، مطمئناً آن جامعه در مواجهه با انبوهی از مسائل و آسیبهای اجتماعی، توانایی خود را در حرکت رو به جلو از دست خواهد داد. بنابراین، جامعهای میتواند هدف تمدنی داشته باشد و آن را محقق کند که دانایان و خبرگان را در متن و رأس جامعه قرار دهد.
حجتالاسلام غلامی گفت: هر چند تاثیر سخن قوی، معقول و جذاب در به حرکت درآوردن جامعه و یا جلو بردن کارها در ریل مناسب قابل انکار نیست اما واقعیت این است که سهم سخن نسبت به عمل بیشتر از ۳۰ درصد نیست و چنانچه متولیان امور نتوانند با عبور از سخن و سخنوری، فرصت تحقق عینی سخنان را فراهم کنند، نه فقط جامعه به سمت جلو پیش نخواهد رفت بلکه نسبت به سخنان خوب و منشأ آن نیز کم باور و مردد خواهد شد. لذا برای ورود به میدان تمدن سازی باید بخش مهمی از توان ها را معطوف به ساخت یا تقویت روش ها، ابزارها و سیستم های اجرایی و نظارتی کرد.
وی با بیان اینکه محافظه کاری یا احتیاط، و اصرار بر حفظ وضع موجود با هر رویکردی، اعم از فکری یا اجرایی، موجب میشود تا جامعه از فرصت تحول محروم شود، تصریح کرد: این در حالی است که جوامع زنده و پویا جوامعی به شمار میروند که نه تنها راه را بر تحول نمیبندند، بلکه برای تحول در عرصه های مورد نیاز برنامه عملی دارند. تحول در نظام اداری، تحول در نظام بودجه ریزی، تحول در روابط بین دستگاهی، تحول در نظام های نظارتی، تحول در رابطه مردم و مسئولین، تحول در نظام انتخابات، تحول در ساخت و شیوه عملکرد احزاب، تحول در نظام نیروگزینی و دهها مورد دیگر، نمونههای بارزی از نیاز جوامع رو به پیشرفت من جمله جامعه ما برای تحول به شمار میروند.
انتهای پیام/