در این پژوهش آمده است، نگرانی نسبت به کار، خانواده، فرزند، دوری اعضاء خانواده از یکدیگر و جدایی آنها، نگرانیهای مادران کارمنـد نسبت به وضع کودکان خود و احساس گناه از نرسیدن به فرزندان، مشکلات اجتماعی، وضع اقتصادی و نیازهای گوناگون انتظارات و توقعات جامعه از افراد پیشرفت تکنولوژی و نگرانی و بیم از کهنه شدن معلومات و اطلاعات، مشکلات مدیریت و توقعات کارکنان همگی سبب میشود که فرد از لحظه بیداری بامداد تا هنگام آرمیدن شامگاه همواره دچار هیجانها، تنشها، نگرانیها و بیمها و امیدهای گوناگون باشد که گاه با ظرفیت بدنی، عصبی و روانی وی مناسب است و گاه با آن سازگار نیست.
محققان در پژوهشی با عنوان «قرآن و امنیت روحی و روانی جوانان» آوردهاند«مجموعه چنین حالتها و فشارهای ناشی از آن در اصطلاح استرس نامیده میشود. بحث ما درباره فشار عصبی آنگونه فشاری است که بیش از اندازه بدن را ناتوان میکند و میتواند پدید آورنده بیماریهای جسمی و روانی شود. باید دانست که فشار عصبی اگر بسیار به درازا بکشد آنچه را که بیماری نامیده میشود پدید میآورد اما تغییرات کوتاه مدت بدنی نشان دهنده آن است که اعضاء، غدد و اعصاب در این واکنش به نحوی گرفتار و درگیر شدهاند.»
این پژوهش توسط نسرین خدابخش هفشجانی عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی خلخال و التفات وظیفه دمیرچی مدرس دانشگاه آزاد پارس آباد انجام شده که نشان میدهد، تنش یا فشار روانی یک وضع پویاست که شخص در آن قرار میگیرد و با نوعی قید و بند یا خواستههایی همراه است. در این راستا، جوانان تحت فشار روانی زیادی هستند و به شدت فعالیت میکنند و روزها و تعطیلات خود را به سرعت از دست میدهند.
آنها وقت و فرصت کمی برای به کارگیری استعداد و بروز علایقشان و فرصت کمی برای در اختیار گذاشتن با خانواده خود و با آنها همراه بودن، دارند. عاقبت آنهایی که به طور مداوم تحت فشارهای شدید هستند در توانائیشان برای ادامه انجام کار در آن میزان دچار شکست و تردید میشوند. در نتیجه، دلواپسی و ناامیدی بیشتر و بیشتر از آنان ناشی میشود و جوانان احساس میکنند توانایی سازگاری و وفق دادن با فشارهای موجود در اجتماع را ندارند و از خود و خانواده فاصله میگیرند و آثار خستگی، رنجش و غیضی در آنها پدیدار میشود.
عواملی مانند محیطی، فشارهای سازمانی، فردی و عوامل فشار عصبی جوانان از جمله مواردی است که جوانان را دچار مشکلات روانی میکند. برای رهایی از این فشارهای روانی و آرامش درونی، قرآن مقوله امنیت را در موارد گوناگونی مطرح کرده است. اهمیت و ضرورت آن را به عنوان سنگ زیرین مؤلفههای تکامل انسان معرفی میکند. تأکید و توجه قرآن به مقوله امنیت خود نشان دهنده این واقعیت است که رشد، توسعه و شکوفایی در تمام حوزههای زندگی جز در سایه امنیت و آرامش امکان پذیر نخواهد بود.
آرامش در حقیقت مهمترین مؤلفه امنیت است و همانگونه که گفته شد فقدان امنیت جانی، مالی، عرضی و دینی زوال مییابد و با حضور و وجدان آن پدیدار میشود. جامعهای که آرامش دارد و همواره روزیش (امنیت اقتصادی) از هر جا میرسید اما خدا را ناسپاسی کرد و خداوند به خاطر اعمالی که انجام میداد لباس گرسنگی (ناامنی اقتصادی) و ترس (ناامنی جانی، عرضی و روانی) برآنان چیره ساخت. بنابراین از مؤلفههای اساسی «امنیت» آرامش است که با پدیداری ناامنی اقتصادی، جانی، عرضی و روانی از میان میرود.
دین اسلام، امنیت و آرامش فردی و اجتماعی را بر پایه اساس استواری پیریزی نموده و از آرامش وجدان و درون افراد آغاز مینماید. فرد در ساختمان جامعه به عنوان اساس و سنگ زیرین آن است. از این رو، افراد جامعه اگر وجدان و روح و روانشان از آرامش کامل برخوردار بوده و به لحاظ روحی دلهره و نگرانی نداشته باشند امکان تلاش و فعالیت در جهت ایجاد و ارتقاء امنیت فردی و اجتماعی وجود دارد. ولی اگر وجدان افراد از آرامش و آسایش لازم، محروم بوده و انسان از نظر روحی و روانی نگرانی داشته و پناهگاهی نداشته باشد امنیت و آرمش فردی - اجتماعی در چنین محیطی وجود نخواهد داشت.
یکی دیگر از حوزههای امنیت انسانی، امنیت اجتماعی است. امنیت اجتماعی عبارت است از ایجاد شرایط و موقعیتی که براساس آن همه افراد جامعه در انجام فعالیتهای مشروع و قانونی خود،آزادی کامل داشته و از امکانات جامعه یکسان برخوردار باشند و همه افراد در موقعیت برابر قرار گیرند.
نخستین شرط زندگی سالم اجتماعی، استقرار نظم و امنیت در جامعه است. جامعهای که بدون امنیت باشد، از آسایش و آرامش برخوردار نخواهد بود و نشاط و تلاش از آن رخت بر میبندد. در ناامنی اجتماعی اقتصاد فرو میپاشد و حوزه فرهنگی گرفتار سکون میشود و فرهیختگان به جای تبادل آزاد اندیشه و تضارب آرا و افکار به کتمان و تقیه روی میآورند و انسانهای بی شخصیت، مسموم، متملق و چاپلوس مدیران جامعه میشوند.
حضرت امیرمؤمنان (ع) یکی از ویژگیهای جامعه جاهلی را فقدان امنیت اجتماعی میدانند و میفرماید« جامعه جاهلیت، جامعهای بود که اندیشمندان و آگاهان جامعه، دهانشان بسته و نادانان و انسانهای بی هویت و چاپلوس، مورد احترام بودند». نظم و امنیت اجتماعی در قرآن و اسلام جایگاه ویژهای دارد. دین اسلام برای ایجاد وضعیت مطلوب اصول و قوانین را مطرح میسازد تا در سایهبان آن امنیت و آرامش اجتماعی فراهم آید تا قانون شکنان نظم و امنیت عمومی را مختل نساخته و اجتماع انسانی را با فروپاشی روبه رو نسازند.
در کل میتوان گفت که قرآن به عنوان یک درمانگر و درمان خود را معرفی میکند و خدا را نیز به عنوان درمان و دارو بیان میدارد که بسیاری از بیماریهای روحی و روانی را درمان کرده و شفا میبخشد. با یاد خدا دلها آرامش مییابد. افزون بر این قرآن میکوشد تا با پیشگیری و بیان روشهای مطلوب تعادل شخصیت را در انسان پدید آورد تا دچار پیامدهای زیانبار عدم تعادل شخصیتی نشود.
بهترین واکسیناسیون برای رسیدن به آرامش روح و روان در مقولههای بینش، به ویژه در مذاهب اسلامی و عرفان انسان علاوه بر تعالیمی که جهت زندگی درست در همه زمینههای مادی، معنوی، اخلاقی و عرفانی در اختیار ما میگذارد مراتبی را نیز جهت برخورد با مشکلات و حتی استقبال از آنها ارائه میدهند. به طوری که به نظر میرسد برای ساخته شدن آدمی، پخته شدن ضروری است و پخته شدن نیز لازمهاش دید گرما در کوره حوادث است.
این پژوهش در همایش ضرورت گسترش مفاهیم قرآن کریم ارائه شده است.
انتهای پیام