عصر ایران ؛ نهال موسوی - در روزهایی که بیانیه علیه خشونت زنان سینماگر تقریبا موضوع روز رسانه های داخل و خارج از کشور شده است، ویدئو اهانت و برخورد نامناسب با مادر کودک اوتیسمی را دیدیم که نشان می دهد مسئله فراتر از بحث سینماگران است.
همزمان با این موضوع خبری از ادامه اتفاقات دادگاه اصغر فرهادی با آزاده مسیح زاده هم منتشر شد که حسین لامعی (فعال سینمایی) در صفحه اینستاگرامش متنی را استوری کرده و از خانم مسیح زاده به عنوان "یه هنرجوی دوزاری" نوشته است که با هر معیاری بخواهیم بسنجیم یک توهین و خشونت کلامی نسبت به آزاده مسیح زاده است. نکته عجیبتر این است که بابک کریمی (بازیگر) استوری لامعی را بازنشر کرده و نوشته : از این بهتر نمی توان توضیح داد و ...
طنز ماجرا اینجاست که چند شب قبل بی بی سی فارسی از بابک کریمی در برنامهای دعوت کرده بود که درباره خشونتهای جنسی و جنسیتی نسبت به زنان در سینمای ایران حرف زدند و مجری اشاره کرد: «شما از معدود سینماگران مردی هستید که با این بیانیه زنان سینماگر همراه شدید»!
پوریا ذوالفقاری (منتقد سینما) در این باره نوشت: «بابک کریمی استوریای را بازنشر کرده که در آن آزاده مسیح زاده «هنرجوی دوزاری» نامیده شده. به یاد نمیاورم در صفحه هیچ یک از سینماگران مرد چنین توهینی به یک خانم شده باشد. بعد دقیقا همین آدم چند شب پیش برای صحبت درباره حقوق و امنیت روانی زنان در بی بی سی حاضر شده ربود. برای پی بردن به فیک بودن آدمها و پوچ بودن ژستها و شعارهایشان بابک کریمی نمونه بسیار مناسبی است».
حال که این جنبش متوقف ساختن خشونت علیه زنان سینماگر به یک کارزار اجتماعی تبدیل شده است، از این نکته غافل نمانیم که فقط خانمهای سینماگر یا هنرمند در معرض چنین رفتارهای نیستند و بلکه در تمام جامعه این موضوع وجود دارد و نمونه بسیار واضح آن هم همین رفتار شخص اهانت کننده به مادر کودک اوتیسمی، که تازه با منت و افسوس به خانم میگفت: حیف که بچه همراهته والا ... (بسیار بدتر برخورد میکرد!) ، البته پلیس اعلام کرد که فرد هتاک را دستگیر کرده است.
آیا فقط این شکل برخورد در میان سینماگران است؟ در مابقی صنوف، ادارات و ... یا حتی در کوچه و خیابان از این مشکلات خبری نیست؟
در واقع تقلیل دادن چنین اتفاقی فقط به سطح هنرمندان و سینماگران خود یک تبعیض بزرگ است، پس از این فرصت پیش رو استفاده کنیم تا مسئولان و مراجع ذیربط یه شکلی صریح و قانونمند به چنین موضوعاتی بدون لاپوشانی و مصلحت بازی در تمام لایه ها و احاد جامعه ورود کنند.
واقعیت این است که موقعیت بسیار پیچیده و چند لایهای است و مهمترین نکته این است که این خشونتهای کلامی و رفتاری در لحظه، لحظه زندگی دیده می شود. تاکید دارم که این نکته فقط مختص ایران یا جوامع جهان سوم نیست و در تمام جهان شاهد آن هستیم. پیر و جوان ، باسواد و بی سواد، فقیر و مرفه و ... ندارد هر جا که انسان هست شاهد چنین اتفاقاتی هم هستیم.
حتی در درون یک خانواده هم ممکن است انواع و اقسام این تبعیض ها و یا خشونت ها وجود داشته باشد و چه بسیار بچه هایی که خاطرات بسیار بدی از کودکی خود و نوع نگاه والدین در موقعیت مشابه با برادر یا خواهر خود دارند. با تکیه بر استدلالهایی چون اون پسر است، تو دختری و ...
نکته مهمتر این که در کتاب های درسی و سیستم آموزشی کشور تا چه حد به این مسائل پرداخته شده است؟ در صداوسیما و رسانه ها چه برنامه های آموزشی برای آگاه سازی مردم صورت گرفته است؟ چند سریال یا فیلم در این زمینه تولید شده است؟ تقریبا صفر!
به ناچار وقتی جای چنین مواردی خالی است باید به خودمان برگردیم، برای پای گذاشتن در راه پایان دادن به چنین معظلاتی اولین قدم این است که هر کسی از خود شروع کند از نگاه خود و فکر و رفتار خود. از خود و خانواده و خود شروع کنیم، کودکانمان را آموزش دهیم تا آنها بدانند که این قضاییا چه اثرات مخرب و وحشتناکی میتواند در زندگی دیگران بر جای بگذارد.
هیچ شخصی وقتی به دنیا می آید در تعیین جنسیت خود هیچ انتخابی نداشته است ، او مرد یا زن به دنیا آمده است (با احترام به دگرباش ها مقصود فقط از منظر فیزیولوژی است) اما در اینکه انسان باشد انتخاب خود اوست و البته آموزش و تاثیر اطرافیان بر او .
انسان باشیم.