اینکه پرسپولیس ۷ سال و ۷ ماه و ۷ روز بود که به عنوان میزبان شکست سه گله نداشت، رکوردی ویژه را برای این تیم رقم زده بود که در بازی با آلومینیوم و در دوره یحیی گلمحمدی از بین رفت. پرسپولیس همچنین برای اولین بار در دوره یحیی گلمحمدی در ورزشگاه آزادی شکست خورد و نکته کنایهآمیز اینکه باخت شب گذشته در حضور هواداران این تیم بود.
اگرچه این رکوردها و طلسمها همگی نکات آماری و رسانهای به نظر میرسند اما برای هر تیمی اهمیت زیادی دارند. همانطور که روند شکست ناپذیری استقلال، نوعی روحیه و انگیزه را در این تیم ایجاد کرده و شاید باعث استرس حریفان نیز شده است. چه بسا اگر پرسپولیس میتوانست از گل برتری دربی دفاع کند، حالا شکستن این طلسم باعث میشد تا باختهای بعدی هم فرا برسند.
به هر حال حالا پرسپولیس از تیم مقتدری که دو قهرمانی ۶۷ امتیازی را با یحیی گلمحمدی به دست آورد، کاملا فاصله گرفته و به تیمی تبدیل شده که جام حذفی را با باخت خانگی سه گله ترک میکند و در لیگ برتر هم چندان شانسی برای قهرمانی ندارد. حتی اگر پرسپولیس صدرنشین لیگ بیست و یکم بود نیز با روند فعلی به سادگی میتوانست جایگاهش را به رقبا واگذار کند.
البته شاید اینها همه تبعات جانبی یک نکته مهم باشند: چنین فصلی، دیر یا زود برای پرسپولیس فرا میرسید. ممکن است سرخپوشان اختلاف شش امتیازی تا صدر را جبران کنند و قهرمان لیگ بیست و یکم شوند و اتفاقا باید برای رقم زدن چنین معجزهای پای به تمرین و زمین مسابقه بگذارند اما فصلی که نوار قهرمانی تیم در آن پاره شود، سرانجام فرا خواهد رسید.
یحیی گلمحمدی، اگر پای قرارداد سه ساله را با مدیرعامل تیم امضا کرده، حتما باید برای چنین روزی آماده باشد و حتما برای آنچه «ساخت تیم» میگوید، برنامه بریزد. تیم او حتی در دقایقی از بازی با آلومینیوم هم نمره قبولی میگیرد و به خصوص در نیمه نخست، پرسپولیس موقعیتهای متعددی خلق کردند و میتوانستند با پیروزی چند گله به رختکن بروند. بنابراین شاید بتواند با حذف چند مسئله منفی، شرایط را به گونهای تغییر دهد که نتیجه آن بازگشت به «فرم قهرمانی» باشد.
همین مفهوم «فرم قهرمانی» شاید مطالبه اصلی هواداران ناراضی، منتقد و معترض پرسپولیس باشد. تیمی که حتی اگر بازی را میبازد طوری بازی کند که برای هوادار قانعکننده باشد. گمشدهای بزرگ ، شبیه به شوری که بارسلونا شب گذشته در پاسخ به گلهای لوانته به نمایش میگذاشت.