دوباره جام حذفی، دوباره یحیی گلمحمدی و باز سرنوشت عجیب یکی از بهترین و بزرگترین بازیکنان تیم. بهار ۹۲ در روزهایی که یحیی برای نخستینبار سرمربی پرسپولیس شده بود، به شکلی عجیب و ناگهانی علیه مهدی مهدویکیا غضب کرد. آن هم درحالیکه کیا همان زمان از کیفیت کافی برای حضور در ترکیب اصلی یا بازی بهعنوان یک ذخیره مؤثر برخوردار بود. یحیی اما به دلایلی که هیچوقت هیچکس نفهمید با او چپ افتاد و این بازیکن را مرتب از فهرست کلی تیم خط میزد. حتما یادتان هست فشارهای روانی روی مهدویکیا آنقدر ادامه یافت که نهایتا اشک او در برنامه ۹۰ درآمد. در نگاه اول حق یک مربی است که بازیکنی را نخواهد؛ حتی اگر آن ستاره، بهترین و محبوبترین فوتبالیست تیم باشد. با این حال نکته عجیب به مواضع قبلی یحیی برمیگشت؛ جایی که او چند ماه پیش از سرمربیگری پرسپولیس زمانی که دستیار مانوئل ژوزه بود در واکنش به شایعه خداحافظی مهدویکیا در پایان فصل گفته بود: «اصلا چنین چیزی صحت ندارد. مهدویکیا حالا حالاها میتواند به پرسپولیس کمک کند. حتی اگر خودش هم چنین تصمیمی گرفته باشد، من با او صحبت میکنم تا منصرف شود.»
با این اوصاف بلافاصله بعد از عزل ژوزه و سپرده شدن تیم به یحیی، موضع او ۱۸۰ درجه عوض شد و آن بلا را سر کیا آورد؛ رفتاری چنان تلخ و عجیب که گلمحمدی تا سالها بعد به خاطرش تحت فشار بود. اوج داستان کیا، عدماستفاده پررنگ از او در فینال جام حذفی برابر سپاهان بود. پرسپولیس در حالی آن مسابقه را در ضربات پنالتی باخت که مهدویکیا فقط ۵ دقیقه بازی کرد و از قضا در همان مدت هم چند ارسال خطرناک انجام داد. روشن بود که مسئله یحیی با کیا «فنی» نیست. حالا شبیه این شرایط برای جلال حسینی ایجاد شده است؛ بازیکنی که اگرچه پا به سن گذاشته، اما قطعا هنوز جزو بهترین مدافعان لیگ است و هر بار حضورش در زمین، ایمنی ساختار دفاعی را بالا میبرد. حالا هفتههاست که گلمحمدی از حسینی در ترکیب اصلی استفاده نمیکند و حتی در بازی سرنوشتساز و حذفی با آلومینیوم هم این بازیکن را نیمکتنشین کرد. همزمانی این تصمیم با اشتباهات عجیب مدافعان پرسپولیس مخصوصا وحدت هنانوف باعث انتقادهای بسیار زیادی از یحیی گلمحمدی شده است. حتی تماشاگران حاضر در آزادی هم بارها جلال را تشویق کردند؛ بازیکنی که کل نیمه دوم را گرم کرد، اما به زمین نیامد.