به گزارش ایسنا، در بیرجند، سربیشه، قائنات و نهبندان و بخشهایی از سیستان و بلوچستان رسم بر این بوده که در شبهای ماه رمضان، بعد از افطار، عدّهای از جوانان به در خانه دوستان و همسایگان مراجعه کنند و ترانههایی را دستهجمعی بخوانند تا صاحبخانه به آنها نقل و نبات یا هدیه بدهد. به این اشعار در اصطلاح محلی، «رمضانی یا رمِضُونی» میگفتند. نمونهای از این شعرها بدینصورت است:
«رمضو آمد، با سیصد سوار
چو به ور دشته تو روزه بدار
روزه میگیرم، لاغر میشوم
گر نمیگیرم، کافر میشوم
رمضو آمد، مهمونش کنی
بز و بزغاله به قربونش کنی
رمضو یارب، یارب رمضو
رمضو آمد، خوشنوم خدا
ای سرا از کنه رو ور روزه
سه دختر دره که مخملدوزه
رمضو یارب، یارب رمضو
رمضو آمد، خوشنوم خدا
ای سرا از کنه دلن دراز
ما طمع درم، بشقاب پیاز
رمضو یارب، یارب رمضو
رمضو آمد، خوشنوم خدا
ای سرا از کنه رو ور باده
دو پسر داره که نودوماده
رمضو یارب، یارب رمضو
رمضو آمد، خوشنوم خدا
ای سرا از کنه خشخش میآیه
طبق پسته و کشمش میآیه
رمضو یارب، یارب رمضو
رمضو آمد، خوشنوم خدا
ای سرا از کنه حوض پر گلو
ما طمع داریم، بشقاب پلو
رمضو یارب، یارب رمضو
رمضو آمد، خوشنوم خدا
بیبیوک ورخیز تا سحر خورم
نن پلو ده با شکر خوریم
رمضو یارب، یارب رمضو
رمضو آمد، خوشنوم خدا»
«رمضوخوانی» به این ترتیب بود که اعضای گروه جلو در هر خانه که میرسیدند، برای کسب اطمینان از حضور اهل خانه، یک نفر را مأمور میکردند تا با صدای بلند بگوید: «رَمِزُاْنی مارْ وَاْ مِدِیْ یا وَرْ خُانِمْدِ» بهمعنای «رمضانی ما را میدهید یا بخوانیمش؟» و اگر در خانه کسی بود و چیزی به آنها میداد به در خانه همسایه بعدی میرفتند، و اگر احساس میکردند که کسی در خانه هست و جوابی نمیدهد، شروع میکردند به رمضانی خواندن. این رسم، مدتها پیش در فهرست آثار ملی کشور با شماره ۸۱۱ به ثبت رسیدهاست.
انتهای پیام