ورزش برای زنان ایرانی در سال و ماههای اخیر با چالشهای پیچیدهای همراه شده است. بدون درنظرگرفتن سختی کار برای ورزشکاران زنی که قصد فعالیت در عرصههای بینالمللی را دارند، این چالش وارد ورزش همگانی شده و حالا درگیر بایدونبایدهای گسترده و تا حدودی سلیقهای است. پس از اعمال نظر شخصی در تعدادی از استانهای خاص مبنی بر ممنوعیت فعالیت دوچرخهسواری و صخرهنوردی برای زنان، حالا به نظر میرسد این موضوع رفتهرفته تبدیل به دستورالعمل شده و فهرست ورزشهایی که ممنوعه است و دولت مجوزی برای آنها صادر نمیکند رو به افزایش است.
بیشترین سروصدا در این زمینه مرتبط با زمستان ۱۴۰۰ است که به طور رسمی بدنسازی برای زنان ایرانی ممنوع اعلام شد. البته که طبیعی بود زیرشاخههای این رشته از جمله بادیبیلدینگ برای مسئولان امر، ممنوعه اعلام شود، ولی رشتههایی همچون پاورلیفتینگ، مچاندازی و فیتنسچلنج که پیش از این مجوز لازم را از وزارت ورزش وقت گرفته بودند هم توسط وزارت ورزش کنونی ممنوع اعلام شده است.
این اتفاق با واکنشهای منفی زیادی روبهرو شد، ولی معاونت زنان وزارت ورزش خبر داد که قرار است با ارائه برنامهای مفصل، این رشتهها دوباره مجوز فعالیت بگیرند؛ با این حال و با گذشت چندین ماه از اظهارنظرهای قبلی، به نظر میرسد این موضوع مشمول زمان شده و قرار است در فهرست ورزشهای ممنوعه برای زنان باقی بماند. هرچند بدنسازی تنها رشتهای نیست که برای زنان ایرانی ممنوع اعلام شده و آنطورکه از لابهلای صحبتهای جدید مریم کاظمیپور، معاون توسعه ورزش زنان وزارت ورزش برمیآید، فهرست ممنوعهها یا غیرممنوعههای مورددار، بیش از رشته بدنسازی است.
تأیید ممنوعیت بدنسازی برای زنان
همانطورکه در بالا عنوان شد بهمن سال گذشته بود که خبر ممنوعیت بدنسازی برای زنان ایرانی به طور رسمی و با انتشار نامه وزارت ورزش به زیرمجموعههای موردنظر، اعلام شد. در آن برهه اشارهای به چندوچون کار نشد، ولی مریم کاظمیپور گفت که پیرو دریافت گزارشاتی مبتنی بر فعالیت برخی رشتههای غیرمجاز و زیرزمینی و به تبع آن بروز رفتارهای پرخطر، مصرف و تزریق مکملهای غیرمجاز که خطری جدی را برای حفظ سلامت بانوان ایجاد کرده است باعث شده تا مجوز فعالیتهای رشتههایی که بانوان در ذیل فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام در آن فعال هستند، بهمنظور حفظ صیانت از حریم بانوان، مورد بررسی قرار گیرد.
او در شرایطی برای «صیانت» از حریم بانوان قول بررسی رشتههای زیرمجموعه فدراسیون بدنسازی را داد که حالا رسما اعلام میکند فعالیتی در رشتههای بدنسازی نداریم! او روز گذشته در گفتوگویی که با ایسنا داشته در این مورد گفته است: «فعالیتهای مچاندازی، پاورلیفتینگ و فیتنسچلنج در حال بررسی است که نتیجه آن در آینده اعلام میشود، اما در مورد پرورش اندام یعنی بادیفیزیک و بادیبیلدینگ قطعا در حوزه زنان فعالیتی نخواهیم داشت، چون اصلا شرایط این رشتهها هدف سلامت را توجیه نمیکند. بالاخره مردان و زنانی که در این حوزه فعالیت میکنند در معرض استفاده از مواد نیروزا و انرژیزا هستند که این تهدیدی بزرگ برای جامعه زنان است، چون خیلی از مسائل مرتبط با سلامت زنان را درگیر میکند». مریم کاظمیپور به طور رسمی از ممنوعیت بدنسازی با زیرشاخههای بادیفیزیک و بادیبیلدینگ حرف زده و گفته برای خروج از ممنوعیت سه رشته پاورلیفتینگ، مچاندازی و فیتنسچلنج در حال بررسی هستند. این بدان معنی است که این سه رشته هم ممنوع اعلام شدهاند و «ممکن» است در ادامه برای آنها مجوز صادر شود یا نشود.
نکته عجیب درباره اظهارات معاونت وزارت ورزش درمورد سه رشته اخیر برای زنان ایرانی اینکه دو تا از این سه رشته در دولت قبلی مجوز گرفته و حتی سفر برونمرزی داشتهاند! حتی با یک جستوجوی ساده نیز میتوان متوجه شد که رشته مچاندازی از سال ۹۵ و پاورلیفتینگ از سال ۹۹ با اعلام مسئولان وقت فدراسیون بدنسازی در بخش بانوان نیز مجوز فعالیت گرفتهاند. پوشش بانوان پاورلیفتینگکار در دوره حضور مهین فرهادیزاده، معاونت وقت بانوان وزارت ورزش، مشخص شد و حتی فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام برای رونمایی از آن، مراسمی ویژه با حضور رسانهها برگزار کرد.
عجیبتر از همه اینکه تیم ملی مچاندازی بانوان مرداد سال گذشته با مجوز شورای برونمرزی وزارت ورزش به مسابقات آسیایی قزاقستان اعزام شد و با کسب چندین مدال طلا، نقره و برنز به عنوان سومی قاره کهن رسید! با وجود این مسئولان وزارت کنونی همچنان اصرار دارند که بگویند این رشتهها مجوز نداشتهاند؛ حال پرسش اصلی این است که اگر مجوز نداشتهاند چطور برای سفر برونمرزی برای حضور در همین رشته به آنها مجوز داده شده است؟
بوکس و ورزش زورخانهای هم برای زنان ممنوع است
به غیر از بدنسازی و زیرشاخههای گسترده آن، حالا مشخص شده که مسئولان ورزش کنونی فهرست ممنوعه بیشتری برای زنان ورزشکار دارند. در این بین میتوان به بوکس و ورزش زورخانهای اشاره کرد که مجوزی برای آنها صادر نمیشود. احتمالا مردانهبودن این دو رشته به زعم مسئولان کنونی، دلیل اصلی ممنوعیت برای زنان ایران است، ولی معاونت وزارت ورزش حالا دلیل دیگری هم به آن اضافه کرده و میگوید: «ما در درجه اول آینده فعالیت زنان را در این رشتهها هم از حیث سلامتی و هم قهرمانی میبینیم. فعالیت زنان در رشتههایی که رنک بینالمللی معتبری ندارند عملا استعدادسوزی به حساب میآید».
این دیدگاه، اما جای نقد بسیار دارد، چون فارغ از آنکه علاقه مخاطب را زیر سؤال میبرد، در آینده میتواند توجیهکننده ممنوعیتهای بیشتر به بهانه «استعدادسوزی» و «نداشتن رنک بینالمللی» شود. ضمن اینکه برخلاف اظهارات معاونت زنان وزارت ورزش، بوکس و ورزش زورخانهای در زمره رشتههای مدالآور محسوب میشوند، ولی اینجا او بحث جدیدی را مطرح میکند و میگوید: «در بحث زورخانهای یکسری ملاحظات فرهنگی داریم، چون خاستگاه ورزش زورخانهای و فرهنگی در کشور ماست و بعد دنیا از آن الگو گرفته و فعالیت میکند. درخواستهایی (برای فعالیت زنان) شده، اما در مورد فعالیت زنان تمام ملاحظات فرهنگی، اجتماعی، شرعی، همگانی، قهرمانی و مخصوصا سلامت را بررسی و سپس تصمیمگیری میکنیم. اینکه صرفا شانس مدال داریم پس فعالیت کنیم را توسعه نمیدانم».
نکته درخور در میان صحبتهای مریم کاظمیپور اینکه او توصیه کرده زنان با قابلیتهای بدنی بالا به جای رشتههایی همچون بدنسازی میتوانند به وزنهبرداری بروند، ولی ظاهرا فراموش کرده حضور زنان ایرانی در رشتهای همچون وزنهبرداری که تا مدتها ممنوع اعلام شد و سپس مجوز گرفت با چه سختیهایی روبهرو بوده است. پیشتر با همین نگاه موجود، رشته وزنهبرداری هم برای زنان ممنوع اعلام شده بود.
مورد عجیب شنا و ژیمناستیک
فهرست ورزشهایی که از دیدگاه مسئولان کنونی برای زنان ممنوعیت دارد به مواردی که در بالا به آنها اشاره شد خلاصه نمیشوند، چون دو رشته دیگر هم وجود دارد که در عین داشتن مجوز، چندان با بیمجوزبودن فرقی نمیکند. این دو رشته ژیمناستیک و شنا هستند. اولی برای نوجوانان توصیه شده و دیگری هم با توجه به مقوله پوشش بیشتر جنبه سرگرمی خواهد داشت تا یک ورزش حرفهای. نظر وزارت ورزش کنونی درباره این دو رشته هم از زبان معاونت آن نهاد اینگونه است: «ژیمناستیک رشتهای پایه است. از نظر من ژیمناستیک، شنا و دوومیدانی رشتههایی هستند که حرکت در آنها حرکت کل رشتههای ورزشی را به دنبال خواهد داشت. اکثر ورزشکاران المپیکی و جهانی ما کسانی هستند که در دوران کودکی و نونهالی این رشتهها را تجربه کردهاند، اما در بحث فعالیت زنان مثل رشته شنا ملاحظاتی وجود دارد. نگاه ما به ژیمناستیک اینگونه است که آن را پایهای برای آمادگی بدنی خاص جهت ورود به رشتههای تخصصی دیگر میدانیم؛ بنابراین باید به فعالیت ژیمناستیک زنان در داخل کشور به صورت جدی نگاه شود، چون مهد پرورش استعدادهای ویژه برای رشتههایی است که افراد در آینده انتخاب میکنند. فعالیت سطح حرفهای و برونمرزی این رشته با توجه به نوع پوشش و نمایشهای تخصصی اسباب مختلف ملاحظات فرهنگی ویژه دارد که تغییر در آن مستلزم تصمیم مراجع ذیربط است».