صداوسیما مانند هر سال برای نوروز ویژهبرنامههای متعددی را تدارک دید. ویژهبرنامههایی که ظاهر زیبایی داشتند اما محتوایی که ارائه دادند به هیچ عنوان مناسب آن ظاهر نبود و نتوانست مخاطب را جذب کند.
علیرضا دباغ، کارشناس فرهنگ و رسانه، درباره عملکرد تلویزیون در نوروز ۱۴۰۱ گفت: «تلویزیون توانست میان دو مناسبت اعیاد شعبانیه و عید نوروز پیوند به وجود بیاورد و در این زمینه تلاش خوبی انجام داد. شاهد این بودیم که از نیمه شعبان تا عید نوروز رنگ و بوی شادی در برنامههای تلویزیون حاکم بود.»
دباغ استفاده از دکورهای زیبا را از دیگر نکات مثبت برنامههای نوروزی تلویزیون برشمرد و در این زمینه افزود: «دکورهای برنامهها مخصوصا برای ویژهبرنامههای تحویل سال، دکورهای خوبی بود؛ اگر چه برخی اعتقاد داشتند که برای این دکورها هزینههای سنگینی شده است اما به نظر من در یک مناسبت بزرگ که برای میلیونها ایرانی مهم و شادیآفرین است، باید هزینه لازم را پرداخت کرد تا این شادی از لحاظ بصری منتقل شود؛ این به معنای ولخرجی نیست، بلکه اگر این خرجها با سلیقه همراه باشد جای تشکر و تقدیر هم دارد.»
این کارشناس رسانه سپس به ذکر ایرادهای تلویزیون در باکسهای نوروزی پرداخت و گفت: «با وجود تدارکات خوب، صداوسیما یک مشکل اساسی در زمینه محتوای برنامههایش داشت که به تناسب نداشتن ظرف و مظروف برمیگردد. صداوسیما برای ایام نوروز ظرف خوبی را فراهم کرد اما مظروفی که در آن ریخت، مظروف مناسبی نبود؛ یعنی محتوای مناسبی که باید در دل برنامههای متنوع و دکورهای زیبایش قرار می داد را قرار نداد.»
دباغ استفاده از موسیقی محلی اقوام مختلف ایران در ویژه برنامههای تحویل سال را کار شایستهای برشمرد که با ایام عید تناسب داشت و در عین حال گفت: «برخی از آیتمهایی که در برنامههای نوروزی تلویزیونی مشاهده شد و سالهای گذشته هم تکرار شده بود، مناسب این ایام نبود؛ مثلا دعوت از مداحان در برنامه تحویل سال شبکه یک در قالب برنامه «فرمول یک» و با اجرای علی ضیاء مناسب ساعات تحویل سال نبود.»
این کارشناس افزود: «صداوسیما باید این درک را داشته باشد که به عنوان رسانه ملی وظیفه دارد نظر عمومی افراد جامعه را در نظر بگیرد و متناسب با مناسبتهای مختلف برنامهسازی کند نه این که تمایل تهیهکننده یا مجری و افراد خاص در شبکه را در نظر بگیرد. دعوت از مداحان در سالهای گذشته هم در برنامه آقای ضیاء اتفاق افتاده بود. این که یک مجری و تهیهکننده به هیات محل خود و رفقای مداح علاقهمند باشد فینفسه چیز بدی نیست اما وقتی برنامههایی در سطح ملی ارائه میدهد نباید پای علقه شخصی وسط کشیده شود و با مناسبت و بیمناسبت این کار در برنامههای ایشان تکرار شود.»
دباغ با تاکید بر این که صداوسیما باید دقت داشته باشد میخواهد به مخاطب چه بگوید، گفت: «این که ما در هر لحظهای از مذهب بگوییم و ذکر مصیبت کنیم آیا به نفع دین است؟! گاهی تماشاگر خاص داریم که میرود و شبکه مناسب با سلیقه خودش را تماشا میکند. خوشبختانه تنوع شبکههای صداوسیما این فرصت را به مخاطب میدهد که شبکه مناسب خودش را انتخاب کند. شبکه قرآن و معارف سیما میتواند برای هر مناسبتی قاری یا مداح بیاورد، چون مخاطب خاص خودش را دارد اما در شبکه ملی و در عید نوروز که تنوع مخاطبانش زیاد است، این انتخاب مناسب نیست.»
او با طرح این پرسش که آیا نظارتی از سوی مدیران شبکه سه بر روی محتوای برنامههای زنده قبل از پخش صورت میگیرد یا نه؟ ادامه داد: «به نظر میرسد مجریانی مثل آقای ضیاء و آقای علیخانی مبسوطالید هستند برای این که هر چیزی که بخواهند پخش کنند. هر مهمانی را دعوت کنند و حاشیهپردازی کنند. آقای عادل فردوسیپور هم در سالهای دور درصدی از چنین آزادی عملی را داشت و همین ایراد به ایشان هم وارد بود، اما مدیران به شدت با او برخورد کرده و علیرغم مقبولیت وی نزد عموم نسبت به سایر مجریان، از اجرا محرومش کردند، در حالی که با مجریان دیگر با مماشات رفتار میکنند. مورد دیگر در همین برنامه تحویل سال، زوج جوانی را سر سفره عقد نشاندند و پرسشهای نسنجیدهای از عروس و داماد پرسیدند که باید مورد توجه ارزیابان برنامه صداوسیما قرار گیرد.»
۲۵۹۲۴۵