وی پس از ثبت شکایت در مورد جزییات ادعایش گفت: سال 95 پدرم فوت کرد و از آن به بعد مادرم تنها زندگی می کرد. 6 روز پیش از فوت مادرم، دوستش با او قرار ملاقات گذاشته بود اما وقتی به خانه مادرم رفته کسی در را باز نکرده بود و با نگرانی به من و برادرم خسرو تلفن زد. ما هم دقایقی بعد با کلید یدک وارد خانه شدیم و با جسد مادرم رو به رو شدیم. همان موقع برادرم پزشکی را بالای سر مادرم آورد و گواهی فوت برایش گرفت و صبح روز بعد هم او را به خاک سپردیم. چند روز بعد به سراغ 20 سکه طلای قدیمی که مادرم داشت رفتم و دیدم که سرقت شده است.
وی در ادامه افزود: روزی که با برادرم وارد خانه شدیم تلفن بی سیم خانه شکسته شده بود و آثار کبودی نیز روی گردن مادر وجود داشت و در حال حاضر به این جمع بندی رسیدم که مادرم به طور طبیعی فوت نکرده و به قتل رسیده است. او چند وقتی بود که با برادرم اختلاف داشت و من به او مظنون هستم.
پس از اظهارات شاکی، خسرو بازداشت شد و مورد بازجویی قرارگرفت. وی گفت: من و همسر م در خانه بودیم که دوست مادرم با ما تماس گرفت و ابراز نگرانی کرد و بعد هم با خواهرم به خانه مادرم رفتیم و با جسد وی روبه رو شدیم. من همان موقع با پزشکی تماس گرفتم و او پس از معاینه اعلام کرد که مادرم بر اثر ایست قلبی فوت کرده است؛ واقعاً نمی دانم چرا خواهرم به من شک دارد.
پلیس در ادامه رسیدگی به پرونده به سراغ پزشکی رفت که گواهی فوت را صادر کرده بود. وی در توضیح ماجرا گفت: من مورد مشکوکی در مرگ زن سالخورده ندیدم و به همین خاطر علت فوت را ایست قلبی اعلام کردم.
در ادامه مأموران به سراغ دوربین مداربسته مقابل خانه زن سالخورده رفتند و آن را مورد بازبینی قرار دادند و دریافتند ساعتی قبل از پیدا شدن جسد، خسرو به همراه زن صیغه ای اش سوسن به خانه مادرش رفته و سپس با یک چمدان آنجا را ترک کرده است؛ این در حالی بود که خسرو ادعا می کرد از چند روز قبل مرگ مادرش وی را ملاقات نکرده است.
وقتی تصاویر دوربین مداربسته به خسرو نشان داده شد، وی گفت: من دوسال قبل سوسن را به عقد موقتم درآوردم و قرار بود بزودی با هم عقد دائم کنیم. آن روز مادرم سوسن را به خانه اش دعوت کرده بود به همین خاطر به آنجا رفتیم و سپس چمدان همسرم که حاوی وسایل شخصی اش بود و از مدتها قبل در خانه مادرم جا مانده بود را برداشتیم و به خانه مان رفتیم.
اظهارات این مرد شک مأموران را بیشتر کرد و مأموران به تحقیقات میدانی پرداختند و به سراغ همسایه ها رفتند که همسایه ها عنوان کردند آن شب خسرو با مادرش دعوا کرده بودند و صدای فریادهایشان به وضوح شنیده می شد.
به این ترتیب خسرو به اتهام قتل مادرش و سوسن نیز به اتهام مشارکت در سرقت بازداشت شدند. اما در همه مراحل اتهام شان را انکار کردند.
سوسن در بازجوییها گفت: من و خسرو آن روز به خانه مادرش رفته بودیم که خسرو با مادرش بر سر سند یک خانه ویلایی درگیر شدند. مادرش می گفت سند خانه ویلایی را در بانک گذاشته و اگر آن را به خسرو بدهد باید نصف خانه را به نام سحر سند بزند. اما خسرو به حرف مادرش اعتراض داشت و مدعی بود که خانه ویلایی متعلق به خودش است. وقتی دعوا و جدل میان آنها بالا گرفت خسرو از من خواست تا از خانه مادرش بروم. من هم رفتم در آن زمان حال مادرش خوب بود.
دستور نبش قبر از سوی بازپرس
در حالی که راز مرگ مشکوک زن سالخورده فاش نشده بود بازپرس پرونده یک ماه پس از این ماجرا دستور نبش قبر زن سالخورده را صادر کرد و جسد به پزشکی قانونی فرستاده شد اما کارشناسان در گزارشی اعلام کردند جسد دچار فساد شدید شده و به همین علت اعلام نظر درباره علت فوت مقدور نیست. با این اظهارنظر پرونده برای رسیدگی به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و خسرو و سوسن محاکمه شدند آنها علاوه بر رد اتهام قتل موضوع سرقت را هم انکار کردند.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و اعلام کردند با توجه به اینکه جر و بحث بر سر مسائل مالی نمیتواند دلیل قتل باشد و از طرفی شاکی مدرکی بر وقوع سرقت ارائه نداده و مدرکی مبنی بر وقوع قتل نیز به دست نیامده، خسرو و همسر صیغه ای اش از دست داشتن در این ماجرا تبرئه شدند. اما خواهر خسرو به حکم صادر شده اعتراض کرد و پرونده به شعبه ۳۲ دیوان عالی کشور رفت. در دیوان هم قضات حکم تبرئه دو متهم را تأیید کردند تا پرونده مختومه شود.
23302