یک سال پیش، تهران و واشنگتن تلاشهای دیپلماتیک را برای احیای توافق هسته ای ۲۰۱۵ آغاز کردند و در ۱۲ ماه گذشته دیپلماسی شاتل توسط دولت های اروپایی به تهران و کاخ سفید بایدن کمک کرد تا در مورد مراحل فنی مورد نیاز برای بازگرداندن هر دو طرف به برجام به توافق برسند.
اکنون تهران و واشنگتن به توافق نزدیک هستند - اما هر دو طرف برای دستیابی به مزایای گستردهتر یک برجام احیا شده باید بدهبستان کنند، چیزهایی بدهند و چیزهایی بپذیرند. با این حال دو کشور هنوز بر سر مسائل سیاسی خود را در بن بست می بینند؛ آخرین موضوع داغ این است که در مورد حذف نام سپاه پاسداران ایران از لیست سیاه [ادعایی] سازمانهای تروریستی خارجی (FTO) که در دوره دونالد ترامپ درج شد، چه باید کرد.
الی گرانمایه معاون برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در شورای روابط خارجی اروپا در مقالهای با عنوان «شانس بایدن برای حذف قرص سمی ترامپ» نوشته است: من از ارائه فهرست طولانی دلایلی که چرا برجام بهترین توافق پیشنهادی است، دریغ میکنم.
این توافق کامل نیست و شکی نیست که تصمیم گیرندگان سیاسی هم در ایران و هم در آمریکا برای بازگشت به آن با تنش سیاسی مواجه خواهند شد. اما آنها به این سمت می روند زیرا شرایط آن بهترین مصالحه در دسترس است. و در هر صورت، در پشت صحنه، مسئولان در تهران، واشنگتن و پایتخت های اروپایی میدانند که طرح B آلترناتیو آنها، نامطلوب به نظر می رسد.
با توجه به این موضوع، برای واشنگتن احمقانه خواهد بود که فرصت مهار بحران کنونی را به دلیل حذف برچسب نمادین سپاه پاسداران به خطر بیندازد.
مقامات ایالات متحده مکرراً اعلام کرده اند که سپاه پاسداران در فهرست طولانی تحریم ها باقی خواهد ماند و بعید است که با لغو این نامگذاری بازوی اقتصادی آن تجارت جدیدی را جذب کند. و با آخرین تحریم های خود علیه برنامه موشکی بالستیک ایران، دولت بایدن نشان داد که میتواند همزمان تعامل و تقابل کند.
علاوه بر این، تصمیم درج نام سپاه در FTO کمک چندانی به تامین منافع ایالات متحده نکرده است: در واقع، مقامات آمریکایی اعتراف کردهاند که از زمان نامگذاری، حملات گروههای متحد ایران در منطقه تا ۴۰۰ درصد افزایش یافته است و اگر مسیر دیپلماتیک در حال حاضر شکست بخورد، احتمالاً سپاه پاسداران در منطقه، قاطعتر عمل خواهد کرد.
ایران مدتهاست که گفته است، به عنوان یک اصل و خواسته ملی، میخواهد قبل از بازگشت به توافق هستهای، این برچسب علیه بخش مهمی از نیروهای مسلح کشور حذف شود. این نباید برای دولت آمریکا تعجب آور باشد و نباید در ازای لغو این نامگذاری، انتظار یک ژست عمومی بزرگ از سوی ایران داشته باشد.
به عنوان مثال، ایران احتمالاً پیشنهادهایی مبنی بر اعلام علنی اینکه از انتقام ترور سردار [شهید] قاسم سلیمانی را نخواهد گرفت، رد خواهد کرد. نگرانی قابل توجهی در ایران وجود دارد که چنین تعهد عمومی، سابقه خطرناکی برای ایالات متحده و اسرائیل جهت انجام ترورهای آینده بدون هیچ هزینه ای ایجاد کند.
تهران معتقد است که قبلاً برخی از پیششرطهای حیاتی خود را در آغاز مذاکرات کنار گذاشته است، مانند درخواست غرامت از واشنگتن برای میلیاردها دلار خسارت تجاری که در نتیجه خروج ایالات متحده از توافق مورد تایید شورای امنیت سازمان ملل متحد به ایران وارد شده است. ایران همچنین ظاهراً گزینههای جایگزین برای تضمین کتبی مبنی بر عدم خروج مجدد رئیس جمهور آینده آمریکا از توافق را پذیرفته است.
واقعیت این است که بایدن در کنگره با مخالفت و واکنش سیاسی لابی اسرائیل مواجه خواهد شد، صرف نظر از اینکه به چه نوع توافقی برسد - صرفاً به این دلیل که او در حال انجام یک معامله با ایران است. برای رئیسجمهور ایالات متحده، هرچه برخورد نهایی را بیشتر به تأخیر بیندازد، به انتخابات میاندورهای در نوامبر نزدیکتر میشود، زمانی که اشتهای او برای ناراحت کردن دموکراتهای جنگطلب در کنگره بیش از پیش کاهش مییابد.
با توجه به اینکه درگیری اوکراین از قبل یک کانون ژئوپلیتیکی برای غرب است، اکنون زمان آن نیست که با گشودن یک بحران هسته ای جدید در خاورمیانه و احتمالاً کنش و واکنشهای نظامی میان بازیگران متخاصم، بحران های بیشتری را به این ترکیب اضافه شود.
مناقشه اوکراین همچنین بحث های داخلی را در ایران بر سر اینکه چگونه می تواند به بهترین شکل از منافع ملی خود محافظت کند، ایجاد کرده است.
برای ایران نیز به تعویق انداختن بازگشت به توافق هستهای با قیمت بالایی از نظر فرصتهای از دست رفته برای اقتصاد این کشور همراه است. در تهران، قدرت در حال حاضر عمدتاً در دست جناح سیاسی محافظهکار متمرکز شده که مشتاق است نشان دهد میتواند اقتصاد را بهتر از آنچه پیشینیان متمایل به غرب خود میدانند، مدیریت کنند. اما پس از گذشت تقریباً یک سال از ریاست جمهوری رئیسی، دولت وی نتوانسته شرایط اقتصادی مردم عادی ایران را بطور اساسی بهبود بخشد.
چین علیرغم تحریم های آمریکا به خرید نفت ایران ادامه داده– اما این کار را با قیمت ارزان انجام داده است. تا زمانی که ایران در جعبه تحریم های آمریکا بماند، نمی تواند خریداران بیشتری برای نفت خود پیدا کند - مانند کره جنوبی، هند و کشورهای اروپایی که به دنبال کاهش وابستگی خود به انرژی روسیه هستند. تا زمانی که تحریمهای ثانویه آمریکا مبادلات مالی جهانی با این کشور را بسته است، ایران نیز نمیتواند به پول پرداختی نفت خود دسترسی آزاد داشته باشد.
به عنوان بخشی از بازگشت ایالات متحده به توافق هسته ای و حذف نام سپاه پاسداران از FTO، میتوان یک تعهد جانبی از سوی همه طرف های توافق هستهای در سطح شورای امنیت به صورت علنی صادر کرد که در آن اعضای دائم شورای امنیت و ایران تنشهای نظامی در خاورمیانه را کاهش خواهند داد.
چنین تعهدی به ایالات متحده کمک می کند تا ردپای نظامی خود را در خاورمیانه کاهش دهد، و همزمان کاهش تنش ها می تواند فضای بیشتری را برای گفتگوهای منطقه ای باز کند.
هیچ راهی برای تضمین دوام این تنشزدایی وجود ندارد - همانطور که هیچ راهی برای تضمین این که این یا آن دولت آینده آمریکا مانند ترامپ برجام را نقض نکند، وجود ندارد. در رسیدن به توافق نهایی، ایران و آمریکا باید این واقعیت ها را بپذیرند و اراده سیاسی اعمال کنند.
اختلافات اساسی در نحوه اجرای توافق هسته ای اکنون حل شده است. طرفین حتی پس از آن که روسیه - یکی از اعضای کلیدی توافق - مذاکرات را پس از شکست با غرب بر سر تحریمهای مرتبط با جنگ اوکراین، تقریباً متوقف کرد، موفق شدند مذاکرات را در مسیر خود نگه دارند.
بیشتر بخوانید :
هر چه واشنگتن و تهران بیشتر منتظر بمانند، این روند در معرض آسیبهای خرابکارانه قرار میگیرد و هر طرف احساس میکند که برای حفظ چهره داخلی خود نمیتواند یک اینچ جابجا شود.
الی گرانمایه در پایان نوشته است: زمان جایگزینی JCPOA (برجام) با JDIA (مخفف Just Do It Already به معنی فقط همین الان انجامش دهید) فرا رسیده است.
۲۱۲۱