معمای جذابیت مجامع بورسی

دنیای اقتصاد یکشنبه 28 فروردین 1401 - 00:05
مطابق سنتی دیرینه باز هم شاهد جذابیت بورس در فصل مجامع هستیم و سهامداران به دنبال شرکت‌هایی هستند که عموما در مجامع خود سود نقدی بالایی تقسیم می‌کنند. هرچند دلیل این جذابیت، رقیق شدن قیمت‌ سهم‌ها و تعدیل نسبت P/ E آنها است؛ اما کارشناسان معتقدند تقسیم سود بالا همیشه هم مطلوب نیست و بهتر است صرف طرح‌های توسعه‌ای و افزایش بهروه‌وری بنگاه‌ها شود.

بازار سهام رفته رفته به فصل مجامع نزدیک می‌شود؛ فصلی که به‌طور سنتی تاثیر مثبتی بر اذهان عمومی و فضای حاکم بر بازار دارد و در بسیاری از صنایع رونقی کوتاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌مدت را شکل می‌دهد. این رونق سبب می‌شود تا از یک‌سو سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران ترکیب پرتفوی خود را در بازار تغییر دهند و از طرفی دیگر با چشم‌دوختن به سود تقسیمی مورد انتظار در مجامع اقدام به خرید یا فروش سهام کنند. در این شرایط خریداران به‌جز اشتیاق به دریافت سود مجمع به چند دلیل دیگر نیز سهم می‌خرند. نخست اینکه رقیق‌شدن قیمت سهام پس از تقسیم سود، در نهایت می‌تواند رشد قیمت سهام به سطوح قبلی را دربر داشته باشد، ضمن آنکه P/ E  سهام نیز پس از تقسیم سود و تعدیل قیمت‌ها جذاب‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر از گذشته خواهد شد، با این‌حال به‌نظر می‌رسد که این نگاه یعنی جذابیت تقسیم سود آنچنان که به‌نظر می‌آید عاری از ایراد و اشتباه نیست و در دل خود کاستی‌هایی دارد.

بازگشت به‌سوی بورس

بازار سهام پس از رکودی طاقت‌‌‌‌‌‌‌‌‌فرسا و ناامیدکننده، چند وقتی است که روی دور صعودی افتاده و قیمت بیشتر نمادها از ابتدای سال‌ کما‌بیش در حال‌ تجربه رشدهای آرامی هستند. در این میان آنچه که سبب‌شده تا اهالی بازار سهام پس از تحمل زیان سنگین سال‌های قبل گردهم آیند، در عوامل مختلفی قابل‌ارزیابی است که از آن جمله می‌توان به کاهش قابل‌توجه قیمت‌ها در دوره رکود، بی‌تفاوت‌شدن نسبی بازار نسبت به اخبار برجامی، افزایش حجم نقدینگی در طول یک سال‌گذشته و تبعات ناشی از رشد قیمت‌ها در بازار جهانی اشاره کرد. به هر روی دلیل هرچه که باشد، بازار در روند صعودی نوپا قرار گرفته که می‌تواند در روزهای پیش‌رو نیز تداوم داشته باشد و اگر عاملی منفی در سر راه آن قرار نگیرد، چه بسا تا فصل مجامع نیز پیش برود. در حال‌حاضر بسیاری بر این باور هستند که وضعیت بازار سهام در سال‌جاری امکان بهترشدن خواهد داشت. از یک‌سو درگرفتن جنگ میان اوکراین و روسیه زمینه را برای افزایش قیمت‌ها در بازارهای جهانی فراهم کرده و از سوی دیگر تورم در اقتصاد جهانی به احتمال زیاد می‌رود تا رکودی دیگر را پیش‌روی قدرت‌های اقتصادی جهان قرار دهد. در داخل هم که اخبار برجامی به‌طور آهسته و پیوسته در حال تحریک تقاضا برای نمادهایی است که ماهیت ریالی دارند و به احتمال زیاد با دستیابی به توافقی دیگر می‌توانند سودآوری خود را بهبود ببخشند. این دقیقا عاملی است که در روزها و هفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اخیر توانسته برخی از کارشناسان بازار سهام و فعالان خرد آن را نسبت به بهبود کسب سود شرکت‌ها خوش‌‌‌‌‌‌‌‌‌بین کند؛ عاملی که با نزدیک شدن به فصل مجامع احتمالا بیشتر خود را نشان خواهد داد.

محلی برای تضارب‌آرا

بازارهای سهام محل تجمع اشخاص حقیقی و حقوقی گوناگونی هستند که هرکدام بنا بر ماهیت فعالیت خود در این بازار به‌دنبال کسب منافع از عملکرد آن و ارتقای بازده برای دارایی خود هستند. البته بازار یادشده نه فقط فضایی برای سودآوری و سوداگری بلکه محلی برای تامین‌مالی و استفاده از معافیت‌های مالیاتی شرکت‌ها به ناشر نیز هست، با این‌حال تعداد این شرکت‌ها نسبت به آنهایی که قصد سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری و کسب سود در این بازار را دارند، رقمی ناچیز را شامل می‌شود. آموزش فعالیت‌های انجام‌شده در این بازار ناشی از انجام فعالیت‌های سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری است و هرکدام از فعالان بازار بنابر میزان ریسک‌پذیری و مطلوبیتی که دارند اقدام به سرمایه‌گذاری در معاملات سهام می‌کنند، با این‌حال اگر بخواهیم به‌طور کلی این سرمایه‌گذاری‌ها را دسته‌بندی کنیم، در نگاه اول می‌توان سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران را به دو نوع کوتاه‌مدت و بلندمدت تقسیم کرد.

 سرمایه‌گذاران کوتاه‌مدت آنهایی هستند که سعی می‌کنند از نوسان قیمت‌ها حداکثر بهره را ببرند و از این منظر نه‌تنها به‌دنبال سود بیشتر بلکه پذیرش ریسک بیشتر نیز هستند، در مقابل سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران بلندمدت تلاش می‌کنند تا با شناسایی فرصت‌های بنیادی و تحلیلی در سهام شرکت‌ها با گذاشتن دارایی خود در معرض فعالیت‌های موضوع شرکت با سود و زیان آن همراه شده و از این طریق بازدهی معقول و فراتر از بازده بدون‌ریسک در بازار سهام به‌دست آورند. اگرچه در نگاه سنتی دسته اول چندان موردپذیرش برخی کارشناسان قرار نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرد اما واقعیت این است که هم سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران کوتاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌مدت و هم سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران بلندمدت حاضر در بازار سهام مثل دو لبه قیچی سبب می‌شوند تا عملکرد این بازار آن‌طور که شایسته است شکل بگیرد و ضمن تامین نقدشوندگی ماهیت آن به‌عنوان محلی برای سرمایه‌گذاری حفظ شود، بنابراین نمی‌توان گفت که ترجیحات مختلف سرمایه‌گذاران درخصوص انتخاب افق سرمایه‌گذاری امری قابل‌سرزنش است همان‌طور که نمی‌توان کسی را برای ماهیت دارایی که در آن سرمایه‌گذاری می‌کند، مورد نکوهش قرار داد، با این‌وجود نمی‌توان از این نکته نیز غافل شد که همین ترجیحات متفاوت در میان اشخاص حقیقی و حقوقی فعال در بازارهای مالی در نهایت سبب می‌شود که برخی از آنها به بیراهه بروند و برخی دیگر در طول سالیان بازده مطلوب و مداوم کسب کنند. این امر دقیقا همان نکته‌ای است که در ادامه روی آن بحث خواهد شد.

جذابیت مجامع

برخی از دوره‌های زمانی تکرار‌شونده وجود دارند که به‌طور سنتی درمیان فعالان بازارها من‌جمله بازار سرمایه از اهمیت خاصی برخوردار هستند. برای مثال درمیان فعالان با سابقه بازار معروف است که عیدها وقت مناسبی برای سهام خریدن است؛ چراکه بازار در این برهه‌های زمانی عموما سبزپوش است. این حرف درست است. در سال‌های اخیر تنها در چند دوره معدود بازار روزهای ابتدایی فروردین با بازده منفی به‌کار خود خاتمه داده‌است، در مقابل با نزدیک‌شدن به‌ دهه نخست محرم این فضا تا حدودی برعکس می‌شود. فعالان قدیمی بازار سهام باور دارند که در این دوره تقاضا برای خرید سهام کاهش یافته و در نتیجه با فزونی‌گرفتن عرضه‌ها قیمت سهام از احتمال بیشتری برای افت برخوردار است.

یکی دیگر از زمان‌هایی که عموما اقبال به بازار سهام افزایش می‌یابد، دوره ۴۰‌روز تا یک‌ماهه منتهی به ۳۱ تیر‌ماه است که درمیان فعالان بازار به فصل مجامع شهرت یافته است. در این زمان سرمایه‌گذاران چه خرد باشند و چه نهادی، سعی می‌کنند تا با شناسایی سهامی که قیمت آنها در حد معقول و مناسبی قرار دارند سهام ارزنده را شناسایی کنند تا با نزدیک شدن زمان بر‌گزاری مجامع از افزایش قیمت آن به‌عنوان سود استفاده کنند یا اینکه با رفتن به مجمع سود نقدی آن را بگیرند. این دقیقا همان چیزی است که حتی از حالا می‌تواند بسیاری را به محاسبه وا دارد و آنها را برای خرید یا عدم‌خرید سهام ترغیب کند. با گذر از عید می‌توان گفت که هم‌اکنون فصل مجامع فارغ از همه رویدادهای سیاسی و اقتصادی در ‌ماه‌های پیش‌رو مهم‌ترین رویداد بازار سهام خواهد بود. در شرایط کنونی افزایش قیمت‌ها در بازارهای جهانی که شروع آن از‌ ماه‌های پایانی سال‌قبل بوده در کنار خوش‌بینی به بهبود اوضاع در سال‌جاری به چند دلیل می‌تواند مردم را به سمت این بازار جذب کند.

نخست آنکه در شرایط فعلی بسیاری از سرمایه‌گذاران بر این باور هستند که عواملی نظیر تورم، توافق احتمالی هسته‌ای و رشد قیمت‌های جهانی که پیشتر دلایل آن مورد‌توجه قرار گرفت، می‌تواند سال‌۱۴۰۱را از سال‌قبل متمایز کند. این تمایز مثبت سبب خواهد شد تا اگر سرمایه‌گذاران در حال‌حاضر بتوانند سهام ارزنده را خریداری کنند حتی با فرض بدون نوسان‌ماندن بازار در سال‌های بعد دارایی پر بازده‌تری داشته باشند. همین امر باعث می‌شود تا فعالان بازار از حالا سعی کنند تا سهام مناسب را شناسایی و در موعد مناسب اقدام به خرید آن کنند، در واقع می‌توان گفت آنچه که آنها را به این امر وا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌دارد؛ ارزش زمانی پول است. مردم ترجیح می‌دهند تا ارزش پول خود در آینده را حفظ کنند.

اما نکته دیگر که به جذابیت سهام در فصل مجامع منتهی خواهد شد، سود تقسیمی سهام است که بنا به رسم هر ساله شرکت یا نیاز آن به تامین سرمایه می‌تواند ۱۰ تا بیش از ۸۰‌درصد سود را دربر بگیرد. بررسی وضعیت هر ساله حکایت از آن دارد که موج به راه افتاده در بازار سهام که در برخی از موارد ناشی از تمایل به دریافت سود مجامع است، با این حال بخش مهمی از خریداران سهام اطلاعات دقیقی از مکانیزم تقسیم سود یا حتی زمان بر‌گزاری مجمع ندارند و بدون آنکه متوجه شوند بعضا با رفتن سهم به مجمع، کاهش قیمت آن بعد از بازگشایی را به حساب کاهش ارزش دارایی خود تلقی می‌کنند. این در حالی است که در همین مدت ارزش دارایی آنها کاسته نشده بلکه بخشی از آن به‌عنوان سود از دل قیمت سهام بیرون آمده است. این عامل که سبب کاهش  P/ E می‌شود، خود برای برخی از سرمایه‌گذاران دلیلی است تا با فرض رسیدن قیمت سهام به رقم قبلی اقدام به خرید سهم کنند.

بنابراین می‌توان گفت که آنچه در این بازه زمانی به پرطرفدار شدن مجامع می‌انجامد، نه خود مجامع شرکت‌ها بلکه در بسیاری از مواقع صرفا فصل آن است. مجمع‌عمومی صاحبان سهام تنها در شرایط می‌تواند برای خریدار یک سهم جذاب تلقی شود که او با آشنایی نسبت به وضعیت مالی شرکت و میزان سودآوری آن پا به مجمع بگذارد و سود خود را از دریافت سود تقسیم‌شده سال‌مالی گذشته یا در اصل ارزنده‌بودن نگهداری سهام برای مدت طولانی چند ساله به‌دست ‌آورد. در این حالت اگر فرض بر این باشد که درآمد سهم به سبب مسائلی نظیر طرح توسعه یا افزایش فروش افزایش خواهد یافت، خریدار نتیجه خواهد گرفت که می‌تواند به‌طور مداوم به ارزش واقعی دارایی خود در سهام شرکت بیفزاید چراکه با فرض مناسب بودن سیاست تقسیم سود شرکت در سال‌های بعد نیز سود خوبی از مجمع خواهد گرفت، اما آیا تقسیم سود آنقدر که در نگاه اول به‌نظر می‌رسد جذاب است؟

تضاد و زاویه دید سهامدار

در ادبیات مالی تقسیم سود همیشه برای شرکت اتفاق مبارک و میمونی نیست. وقتی یک شرکت اقدام به تقسیم سود می‌کند با فراهم‌کردن فضا برای خروج پول از شرکت در عمل دست خود را برای نگهداری پول می‌بندد، مخصوصا اگر شرایط کلان اقتصادی یا مشکلات داخلی شرکت دست او برای تامین سرمایه‌درگردش را  تا حدودی بسته باشد. از سویی دیگر تقسیم سود بالا حاکی از آن است که مدیران شرکت در حوزه فعالیت خود فضای مناسبی برای تحقیق و توسعه نیافته‌اند و از این‌رو با تقسیم سود سعی می‌کنند تا سهام خود را جذاب نگاه دارند و این در حالی است که یک شرکت رو به رشد که طبیعتا موقعیت‌های مناسبی برای بهبود کسب‌وکار خود و توسعه آن دارد، نه فقط در ایران بلکه در تمامی کشورهای دنیا تمایل چندانی به خروج وجه نقد نداشته و سعی می‌کند تا با نگهداری آن فضا را برای تداوم فعالیت خود و کاهش ریسک‌های موجود در آن کسب‌وکار هموار کند.

با این حال قضیه همیشه محدود به صلاحدید مدیران شرکت‌ها نیست. در شرایطی به مانند ایران حتی اگر طرح توسعه‌ای هم وجود داشته باشد، سرمایه‌گذار خرد که می‌تواند به‌راحتی سهام خود را در بازار بفروشد تمایل چندانی به چشم‌پوشی از سود تقسیمی ندارد، برای همین در اکثر مجامع حتی اگر سهامداران عمده هم خواهان انباشتن سود در خود شرکت باشند همیشه افرادی از میان سهامداران خرد حاضر در مجمع پیدا می‌شوند که نسبت به سیاست اتخاذی برای کاهش تقسیم سود اعتراض ‌کنند. چنین دیدگاهی ناشی از عدم‌اطمینان سایه‌افکنده بر کل اقتصاد است. وقتی افراد از آینده مطمئن نباشند سعی می‌کنند تا سهم خود از سود شرکت را نقدا دریافت و آن را به مقاصد دیگری منتقل کنند.

همین امر سبب می‌شود تا اعتماد نسبت به تصمیمات گرفته‌شده در داخل شرکت‌ها اندک باشد و نه‌تنها تقسیم سود اندک، بلکه حتی افزایش سرمایه از محل آورده نقدی نیز مورد‌توجه مردم عادی قرار نگیرد. در اینجاست که میان خود شرکت و سرمایه‌گذاران آن مخصوصا اگر تعداد سهام شناور بالا باشد تضاد منافع آشکار شکل می‌گیرد و شخص حقوقی موردبحث در نهایت یا مجبور خواهد شد از منافع خود به سبب منافع متفاوت سهامداران چشم‌پوشی کند یا با رفتن به سمت سیستم بانکی در عمل به سرمایه‌گذاران بلندمدت و ساختار مالی خود هزینه‌های مالی تحمیل کند. این در حالی است که در بازارهای مالی توسعه‌یافته به سبب کم‌بودن ریسک‌های پیش‌روی اقتصاد مساله موردبحث عملا محل چندانی از اعراب ندارد و سرمایه‌گذاران حتی به سمت شرکت‌هایی می‌روند که با سیاست تقسیم سود اندک خود را برای افزایش ارزش سهام برای سال‌ها یا دهه‌های پیش‌رو آماده کرده‌اند.

منبع خبر "دنیای اقتصاد" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.