به گزارش ورزش سه ، در مورد داربی 94 چگونه می شود نوشت که هم حقیقت را گفته باشیم و هم از جاده انصاف خارج نشویم؟ از نادری و غلامی تا مرادمند اینها نوبتی اشتباه کردند تا درعرض 15 دقیقه بازی 2 بر یک بسود سرخ ها شود. قصه اصلی تازه از اینجا شروع شد.یحیی که دیده بود فکری با عقب کشاندن تیمش چگونه مجازات شد،هرگز دستور عقب نشینی نداد. اما یک تیم در داربی مگر صاحب چند موقعیت ویژه و خاص می شود؟
کلید بازی مهمترین صحنه مسابقه که می توانست تکلیف را یکسره کند توسط احمد نوراللهی خلق و از دست رفت. روی تیزهوشی و جاگیری خوب خودش را با مظاهری تک به تک کرد. درست 14 سال قبل در همین پلان مرحوم اولادی با یک چیپ زیبا دروازه رحمتی را گشود اما نورالهی که خودش را آماده شادی می کرد، ناباورانه طوری ضربه زد که اگر مظاهری هم مقابلش نبود توپ جایی در چارچوب نداشت. گل سوم می توانست دالانی تاریخی باشد برای یک پیروزی پرگل.روزی که شاید می توانست مدتها در ذهن همه بماند.اما نورالهی مهاجم نیست.
چگونه نمره 20 یحیی از بین رفت ؟
بازگردیم به قصه یحیی.نترسید، زیادی هم نترسید. بشمارید استقلال بعد و قبل از دریافت گل دوم چند موقعیت گل ایجاد کرد؟ تا دقیقه 90 تقریبا صفر.اما در این سو ...
تا اینجای کار باید نمره 20 را به یحیی داد. اما سوال اساسی این است که چگونه استقلال، تیمی که قادر به خلق موقعیت نصفه ونیمه هم نبود در آخرین دقیقه به گل رسید؟
بدشانسی؟ نبوغ قایدی؟ بیرحمی فوتبال؟ حقیقتا باید چه چیزی در مورد آن نوشت؟ تیمی که بعد از گل دوم، دست کم سه بار تا آستانه گل سوم رفت و گل نزد، تیمی که یک گل عقب بود و ظاهرا نمی توانست حتی یک موقعیت معمولی بسازد چگونه ناگهان یک گل آفساید زد وسپس یک گل صحیح؟انصاف را باید رعایت کرد. در مورد یحیی از شجاعتش نوشتیم از اینکه اگر یکی از آن موقعیت ها گل می شد هیچکس قادر به کوچکترین انتقادی از او نبود.اما این همه واقعیت نیست.حالا که تیمت آن گل ها را نزده، تو چه چیزی داری که خدای فوتبال تنبیهت نکند؟
قطعا یک اشکالی در کار وجود دارد که تیم او حالا در دقایق آخر به راحتی گل می خورد. در داربی حذفی خورد. برابر ذوب اهن دو هفته قبل خورد. اگر واکنش عالی لک نبود مقابل سپاهان هم تا آستانه خوردن آن گل تیم نابود کن پیش رفت و در داربی بازهم خورد.
تنها اشتباه تیم خسته و تاوان سنگین آن
برسیم به صحنه گل دوم. پرسپولیس که دو هفته قبل برابر ذوب آهن نیمه دوم وحشتناکی را سپری کرده بود و بازی برده را با تساوی تاخت زد، می دانست سزای عقب کشیدن چقدر گزاف است. از این رو همان فوتبال پر از پاس و تحرک را تا دقیقه نود پیاده کردند. اما در صورتی که حریف 4 تعویض کرده بود، یحیی فکر کرد لازم نیست تعویض کند. این تنها اشتباه او بود.
به صحنه گل دوم آبی ها توجه کنید. پرسپولیس دقیقه 93 همچنان رو به بالا بازی می کرد. توپ در میانه میدان به دست رمضانی تنها بازیکن تعویضی که به جای عبدی مصدوم به زمین آمده بود رسید. آرمان توپ را صحیح به احمد داد. نورالهی آن را به پهلوان رساند و قرار بود با پاسکاری های متوالی، هم زمان باقی مانده را از بین ببرند هم موقعیت گل بسازند. ولی پهلوان آنقدر خسته بود که ساده توپ را از دست داد.او خسته بود. اما به سمت شیخ که صاحب توپ شده بود دوید، حتی نای تکل و درگیری با شیخ را نداشت تا اجازه تدارک یک حمله را به حریف ندهد. پهلوان خسته وقتی توپ به وریا رسید باز هم همچون یک شبه نیمه جان به سمت وریا رفت ولی مشخص بود هیچ توانی برای گرفتن توپ ندارد.
مهمترین کار پرسپولیس در 2 دقیقه پایانی فقط یک چیز بود؛ اجازه ارسال توپ را به وریا ندهند و در مرحله بعد مراقب قایدی باشند آنهم با دو بازیکن. وحید امیری ماموریت داشت در آن دقایق به کمک سیامک بیاید ولی وحید که به اشتباه می گویند هرگز خسته نمی شود در حال رویت سیامک بود. وریا توپ را ارسال می کند. در اینجا وظیفه هافبک دفاعی است که با قطع توپ مانع موقعیت سازی برای حریف شوند. سرلک جوان و کمال کجایند؟ آنها هم خسته با فاصله چند متری کنار فرشید اسماعیلی تازه نفس استدر اینجا کنعانی زادگان مردد است توپ را قطع کند یا نه. دیر تصمیم می گیرد و فرشید اسماعیلی با هوش بالا بدون هیچ مکثی تنها موقعیت طلایی تیمش را در آخرین دقیقه بازی طراحی می کند. به عقب تر باز گردیم. پهلون روی زانوهایش راه می رود و در سه موقعیت حتی قادر به خطا کردن نیست.
سیامک نعمتی مانده و مهمترین بازیکن استقلال. پرسپولیس گل را همان جا خورد، جایی که سیامک قبل از رسیدن توپ به قایدی به اشتباه سمت راست نیم خیز می شود .روی پای تکیه گاه خود است که شماره 10 آبی ها همان یک کار همیشه تکراری را انجام می دهد. یعنی به سمت راستش متمایل می شود. سیامک تنها، می بیند کاری از دستش بر نمی آید یک تکل بسیار خطرناک دو پا می رود که اگر قایدی می خواست پنالتی بگیرد به راحتی با کوبیدن خودش به سیامک آن را می گرفت. اما او که به راحتی از پاهای سیامک گریخته ضربه نمی زد. نکته تامل انگیز بازی همینجاست.5 پرسپولیسی درون باکس 18 هستند و در انسو5 استقلالی هم حضور دارند. قایدی که یک بار سر توپ زده بود فرصت داشت به راحتی شیخ را صاحب موقعیت گل کند چرا که کنعانی زادگان او را رها کرده بود اما وقتی قصد ضربه زنی کرد کنعانی بجای انکه خودش و بدنش را مستقیم به سمت قایدی پرتاب کند تا احتمال برخورد توپ با او بالا برود( کار ی که بارها راموس انجام داده وموفقیت آمیز بوده است) فقط بدنش را در عرض باز ماند و پاهایش را هم همچنین. توپ از میان پاهای کنعانی زادگان رد می شود.لک هیچ شباهتی به سوپرمن بازی های قبل ندارد، او که به اشتباه چند متر جلو آمده جهت توپ را اشتباه حدس می زند و وقتی می خواهد با پا بگیرد مثل کنعانی به راحتی لایی می خورد. آخرین سنگر هم سید جلال است که هرچه تلاش می کند شاید یک صدم ثانیه دیرتر به توپ می رسد و این نقطه پایان بازی است روی بی رحم فوتبال تمام قد خود نمایی می کند.
یحیی شوک زده و مبهوت
نمره یحیی با وجود 90 دقیقه برتری محض دیگر 20 نیست. می پرسید چرا؟ حالا فیلم را به عقب بزنید.به دقیقه 88 برگردیم. تصور کنید عالیشاه و شیری جای امیری و پهلوان به زمین می آمدند. حالا به دقیقه 93 بازگردیم. ایا آن توپ بازهم گل می شد؟ شاید اری شایدهم خیر اما نه به آن راحتی.
یحیی سه داربی متوالی را نمی برد و باید دلیل اصلی را در جزئیات به ظاهر بی اهمیت جستجو کرد. بله در فوتبال هیچ قانونی برای پیشبینی قطعی وجود ندارد.اما وقتی 5 ثانیه تنها 5 ثانیه برای قایدی کافی باشد که به راحتی از سد نعمتی و کنعانی بگذرد آنوقت مقصر کسی است که این 5 ثانیه به او هدیه می دهد. تصور کنید در آن لحظه شیری تازه نفس کنار سیامک بود. تصور کنید عالیشاه یا مهدی خانی با قدرت روی پای شیخ و وریا تکل می زدند. یا یک تعویض دیگر در پشت هجده با همه توان مانع رسیدن توپ به فرشید می شد.البته بدون شک روزی نوبت یحیی می شود که مزد برتری و شجاعت تحسین برانگیزش را بگیرد برای او حیف این بازی.
مهدی طاهرخانی