به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ کمال رئوف، وکیل دادگستری و دادستان انتظامی سابق مرکز وکلای قوه قضائیه نوشت:
وکیل دادگستری در مقام دفاع فی نفسه و بالذات دارای استقلال است این ویژگی در ذات حرفه وکالت نهفته و وکالت بدون استقلال اصلاً معنا و مفهوم ندارد؛ حتی وکیل تسخیری نیز در مقام دفاع استقلال دارد.
استقلال وکیل در مقام دفاع امری ذاتی است و مانند حق حیات در نهاد انسان بوده و باید توسط هر انسان یا دولتی محترم شمرده شود و هیچکس نباید به این حق ذاتی و طبیعی بشر تجاوز کرده یا آن را از انسان سلب کند.
بنابراین وکالت دادگستری یعنی استقلال در دفاع و نبود آن به مثابه مسلوبالاراده بودن فرد است.
استقلال وکیل مانند حق حیات ساخته دست بشر یا قانونگذار نیست؛ اما ممکن است آن را تحدید یا سلب کنند؛ مانند حق حیات که ممکن است بر اساس قانون از انسان سلب شود اما استقلال در دفاع تحت هیچ قانونی قابل سلب یا تحدید نیست اما رفتار دولتها و نظامهای حقوقی در برابر استقلال وکیل در دفاع متفاوت است.
قانونگذار ایرانی اما این حق را بهطور مطلق محترم شمرده و هرگونه تحدید آن را نیز ممنوع دانسته است.
طبق ماده 7 آییننامه اجرایی لایحه استقلال کانون وکلا مصوب 1400 وکیل در مقام دفاع استقلال دارد و باید بتواند بهصورت حرفهای و آزادانه از موکل خود دفاع کند و هیچ مرجعی نمیتواند این استقلال را نقض کند.
نتیجتاً وکیل شخصی آزاد و مختار در اعمال حرفه خود از جمله طرح دعوا و تقدیم شکایت، تنظیم لوایح، دفاع از موکل و استیفای حقوق موکل است و در تمام این مراحل نباید نگران این باشد که مورد بازخواست قرار بگیرد، چرا که در صورت وجود این نگرانی نمیتواند از حقوق موکل خود دفاع کند، در غیر این صورت دفاع آزادانه از موکل معنایی نخواهد داشت.
مطابق ماده واحده مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام مبنی بر «انتخاب وکیل توسط اصحاب دعوی» طرفین حق انتخاب وکیل دارند و کلیه دادگاهها به موجب قانون مکلف به پذیرش وکیل هستند.
تبصره 3 این ماده واحده میگوید: وکیل در موضع دفاع از احترام و تأمینات شاغلین شغل قضا برخوردار است.
منظور از تأمینات شغل قضا در موضع دفاع یعنی استقلال وکیل در دفاع و عدم استیلا بر او. همانگونه که هیچ مقامی حق ندارد به قاضی دستور بدهد در قضاوت خود فلانی را محکوم کن! یا فلانی را محکوم نکن! در وکالت هم هیچ مقامی حق ندارد به وکیل بگوید از فلانی دفاع کن تا حاکم شود یا از فلانی دفاع نکن تا محکوم شود!
در درجه دوم هیچکس حق ندارد قاضی یا وکیل را تهدید و مجبور به قضاوت یا وکالت له یا علیه کسی کند.
در درجه آخر نیز هیچکس حق ندارد قاضی یا وکیل را تطمیع در رسیدگی یا وکالت له یا علیه کسی کند.
اینها تعریف و مصداق استقلال وکیل است.
خود قضاوت کنید آیا وکلای مرکز استقلال در دفاع دارند یا خیر؟
انتهای پیام/