اگر امکان جمع آوری آمار درباره اقتصاد و گردش مالی انواع و اقسام قمار و شرطبندی وجود داشت از عظمت این بازار زیرزمینی در ایران شگفتزده می شدیم. این روزها بعید است در میان آشنایان و اطرافیان خود، شخص یا اشخاصی را سراغ نداشته باشید که در انتظار «برد بزرگ» نباشند؛ برد بزرگی که به زودی از راه میرسد و زندگی آنها را زیر و رو خواهد کرد. و وقتی آن روز، هرگز فرا نمی رسد به انواع و اقسام توجیهات و بهانهها متوسل میشوند تا خود و دیگران را متقاعد کنند که رفتارشان، منطقی بوده است. توجیهات و الگوهایی که این افراد برای توجیه شکستهای خود استفاده میکنند در بسیاری از جوامع یکسان است. در ادامه به شایعترین بهانه های قماربازان دائمالعمر نگاهی میاندازیم. با گسترش نیوز همراه باشید.
صورتحساب سنگین سلبریتی ها و شاخ های مجازی ای که از اعتبار فلان و بهمان سایت شرطبندی حرف میزنند از جیب لشکر بازندگان پرداخت میشود. تقریباً همه قماربازان بعد از مدتی متوجه میشوند که در نهایت خواهند باخت اما توسل به چند سازوکار روانی رایج و در واقع خودفریبی باعث میشود در دنیای شرطبندی و قمار بمانند.
توماس جفرسون جایی نوشته است: «به شانس باور دارم ولی معتقدم هر چه بیشتر تلاش کنم بخت و اقبال زودتر به سراغم خواهد آمد». البته قماربازان فقط به نیمه اول جمله اول اعتقاد دارند. از زمانی که ابتداییترین اشکال قمار در چین باستان پدیدار شد انسان برای توضیح رویدادهای تصادفی به مفهوم شانس متوسل شده است. تقریباً همه قماربازان در هرکجای جهان که باشند به نوعی الهه شانس اعتقاد دارند. پژوهشهای مختلف نشان داده است که شانس باوری در همه لایههای زندگی آنها حضوری پررنگ دارد. اقتصاد صنعت سودآور قمار و شرطبندی بر همین اعتقاد دیرینه نوع ما بنا نهاده شده است. بنا بر قوانین علم احتمال، رویدادهای تصادفی متوالی، مستقل از هم اتفاق میافتند. به عبارت دیگر اگر کل بازیهای هفته قبل را غلط پیشبینی کرده باشید، کل شب قبل، سکهها و ورقها باب میل شما نیامده باشند هیچ تضمینی در کار نیست که ماه یا شب بعد، اوضاع متفاوت باشد. بااینحال قمارباز این واقعیت ساده آماری را نمیپذیرد و همچنان روز خوب خود را انتظار میکشد. این باور اشتباه به حدی رایج است که به مغالطه قمارباز شهرت پیدا کرده است. اگر واقعاً باور داشته باشید که بهاندازه کافی باختهاید قطعاً به بازی کردن ادامه خواهید داد.
«در حال برد بودم، خیلی خوب بازی کردم، یکی دو جا هم شانس آوردم اما پول بیشتری لازم داشتم پس ادامه دادم و باختم». این جمله را به وفور از بازندگان شرطبندی میشنوید. آنها اضافه میکنند که «دفعه بعد به موقع از بازی خارج میشوم». و البته هیچ وقت خارج نمیشوند چون برد اولیه خود را نشانه آن میدانند که امروز دقیقا همان روز خوبی است که همیشه در انتظارش بودهاند اما بازی بیشتر به معنای افزایش احتمال باخت است. از نظر آنها برد اولیه به آن معناست که روی شانس بودهاند و تحلیل دقیقی ارائه کردهاند اما باخت نهایی صرفا به خاطر ادامه کار بوده است. بیشتر بازندگان فقط بردهای خود را به خاطر میسپرند و سعی میکنند یا وانمود میکنند که باختها را فراموش کردهاند. اگر این نگرش و سازوکار روانی نبود ترک اعتیاد به قمار چندان سخت نبود.
انگیزه اکثر قماربازان، بردن و به دست آوردن پول است اما وقتی میبازند این واقعیت را انکار میکنند: برد و باخت برایم اهمیتی ندارد، دنبال هیجان بودم». این حربه روانی خودفریبانه معمولا توسط کسانی استفاده میشود که به تازگی وارد این دنیا شدهاند: سرگرمیها آدمها متفاوت است، شما ورزش و مسافرت و کوهنوردی را دوست داری و من از ترشح آدرنالین لذت میبرم. تازهوارد بودن باعث میشود توجیهات دیگری را هم اضافه کنند: «در ابتدای راه هستم و هنوز چیزهای زیادی مانده که باید دیگر بگیرم». حرفهایترها به شکل متفاوتی از این گونه توجیهات متوسل میشوند: «مهم نیست، به هر حال پول من نبود». به عبارت دیگر آنها باخت پولی که قبلا در همین راه به دست آورده بودند را باخت واقعی نمیدانند.
بیشتر مراجع روانشناختی، اعتیاد به قمار را نوعی اختلال و نشانگان مرضی به شمار میآورند اما کمتر قمازبازی این واقعیت را میپذیرد. آنها واقعا اعتقاد دارند که هر لحظه اراده میکنند میتوانند به این رفتار پایان دهند. او پیش شما یا در خلوت خود باور ندارد که جایی از کار میلنگد. بیشتر آنها بنا به دلایلی که معمولا خارج از اراده و کنترلشان است (کار، مسافرت و ...) ممکن است برای مدتی نتوانند به شرطبندی و قمار ادامه دهند و همین را نشانه آن میدانند که وابستگی اعتیادگونه ندارند اما وسوسه به دست آوردن جایزه بزرگ، همیشه با آنهاست. بیشتر آنها توان مقابله با این وسوسه را ندارند.