دکتر محمد علی ندوشن شاعر، منتقد، نویسنده، مترجم و پژوهشگر ایرانی میگوید: من به هیچ گوشهای از افغانستان پا ننهادم که یادی از ایران نباشد. گویی خاطره ها، چون مرغان مهاجر بین دو کشور در سفرند.
هنگامی که تاریخ چند هزار ساله غرب آسیا را ورق میزنیم، بیش از هر چیز همزیستی، همکاری و همافزایی فرهنگی ـ تمدّنی میان ساکنان این منطقه، یعنی حدفاصل آسیای مرکزی و شبه قاره هند در شرق تا آناتولی و سواحل مدیترانه در غرب، پیش چشم ما قرار میگیرد.
در این میان پیشینه مشترک ایران و افغانستان بسیار حائز اهمیت است. دین؛ زبان و خط مشترک زمینه تبادل فرهنگی و همدلیهای فرهنگی را برای این دو ملت فراهم اورده است.
افغانستان امروزی با تمام مشکلات و چالش هایش، به فصل جدیدِ متفاوت با قبل از امروز خویش نیاز دارد؛ فصلی نو از روابط با همه علی الخصوص این همسایه هم زبان و هم فرهنگ خود؛ ایران
و آن فصل را با نسل جدید خویش خواهد پیمود. نسلی که به هیچ بهانه و مانعی متوقف نخواهد شد؛ نه انفجار، نه انتحار، نه ظلم و نه تبعیض.
این نسل نو میداند که عصر تاریکی، محرومیت، تبعیض و تمامیتخواهی پایان یافته است، افغانستان به آنان نه میگوید و وعده میسپارد که به آن برنمیگردد.
بدون شک باید پذیرفت که ایران، این همسایه هم زبان و هم فرهنگ، برای آبادی این سرزمین بسیار کوشیده و خواسته و آرمان بسیاریها در این کشور، بالطبع افغانستان آباد، آرام، مترقی، باسواد و مستقل است.
باید باور داشت که ادامه این روند تعاملات سبب تقویت روابط میان دو ملت سربلند افغانستان و ایران خواهد شد و نسلهای آینده دو کشور نیز این دوستی را بیشتر تقویت خواهند بخشید.