به گزارش ایرنا، روزنامه ایران درباره ادعای اتاق بازرگانی درباره بیخاصیت بودن ارتباط با کشورهای همسایه نوشته است: «تمرکز تجاری ایران بر منطقه بیفایده است.» این جمله شاه بیت گزارشی است که مرکز پژوهشهای اتاق بازرگانی ایران منتشر کرده است! این گزارش رویکردهای تجاری جمهوری اسلامی را در سه محور مورد نقد قرار میدهد. حسین حاجیلو، کارشناس دیپلماسی اقتصادی تلاش کرده با ارائه مستندات آماری به انضمام تحلیلهای کارشناسانه تناقضهای آماری و تحلیلی گزارش مذکور را تبیین کند. او معتقد است گزارشی که اخیراً اتاق بازرگانی به رهبری رئیس مرکز پژوهشهای اتاق بازرگانی تدوین و منتشر کرده، آمیخته به شبه استدلال است. حقایق پنهان شده در این گزارش را در ادامه میخوانید.
حاجیلو در گفتوگو با روزنامه ایران به نقدهای جدی این گزارش پرداخته است: این گزارش سه محور اصلی دارد. نخست ادعا میشود که چون بازار منطقه و حجم تجارت منطقه و صادرات ایران ۶۰ درصد بیشتر نیست بنابراین تمرکز جمهوری اسلامی بر منطقه بیفایده است. این گزارش و مصاحبههایی که رئیس محترم پژوهشهای اتاق بازرگانی داشتند در صفحه ۱۳ این گزارش به نقل از آقای اردوغان گفته شده که استراتژی ترکیه ارتباط با همسایگان است و ۷۰ درصد از صادرات ترکیه به محیط همسایگی این کشور ارسال میشود و در مرحله بعد به سراغ غیرهمسایگانی میرویم که در محیط ۸ هزار کیلومتری باشند.
در دنیا عمده کشورهایی که درحوزه تجارت خارجه کارنامه موفقی داشتند از همسایگان خود شروع کردهاند. اگر در محیط همسایگی صادرات و واردات انجام شود به دلایلی از قبیل بعد مسافت کم و هزینههای پایین رفت و آمد و ترانزیت صرفه اقتصادی خواهد داشت. بنابراین یک تناقضی جدی در این گزارش وجود دارد. اساساً ما باید توجه کنیم که ۶۰ درصد از دنیا، بخش زیادی است. چراکه اگر یک دهم این مقدار را پوشش دهیم صادرات غیرنفتی که در حال حاضر بیش از ۴۵ میلیارد دلار است ۳ برابر میشود اما دوستان به این نکته توجه ندارند. دومین نکته مطرح شده در گزارش موضوع تأثیرپذیری کشورهای همسایه جمهوری اسلامی ایران از تحریم هاست. دوستان ادعا میکنند چون کشورهای همسایه قاعدهپذیرند لذا از تحریمها بیشتر متأثر بودند. لازم است نگاهی به آمار تجارت ایران قبل و بعد از تحریمهای اخیر داشته باشیم. سال ۹۷ با خروج امریکا از برجام تحریمها دوباره بازگشت.
اگر یک سال قبل از این تاریخ را با یک سال بعد از آن مقایسه کنیم آمار قابل توجهی حاصل میشود. قبل از خروج امریکا از برجام یعنی سال ۹۶ صادرات ما به کشور آلمان ۳۵۹ میلیون دلار بود اما سال ۹۸ به ۲۰۱ میلیون دلار رسیده است که ۱۵۸ میلیون دلار افت صادرات داشتیم. صادرات به ژاپن ۴۲۵ میلیون دلار بوده که به ۲۱ میلیون دلار در سال ۹۸ رسید یعنی صادرات ما یک بیستم شد. صادرات به ایتالیا ۴۲۲ میلیون دلار بوده و ۲۱۶ میلیارد دلار و نصف شده است. اینها کشورهایی هستند که در زنجیره جهانی قرار دارند، قاعده پذیر نیستند و احتمالاً قاعدهگذار نیز هستند.
به کره جنوبی ۴،۳ میلیارد دلار صادرات داشتیم اما بعد از خروج امریکا از برجام ۲۸۷ میلیون دلار صادرات به آنجا داریم. این کشورهایی که گفته میشود در زنجیره اقتصاد جهانی حضور داشتند، احتمالاً قاعده پذیر نیستند و ما با آنها تعامل داشتیم اما آمارها نشان میدهد که بشدت قاعدهپذیر بودند و با خروج ترامپ از برجام تجارت آنها با ایران کاملاً تأثیر پذیرفتهاند. از طرف دیگر اگر صادرات با همسایگان را بررسی کنیم سال ۹۶ به مقدار ۲۳،۳ میلیارد دلار به ۱۵ کشور همسایه صادرات داشتیم و سال ۹۸ این میزان افزایش داشته و ۲۴،۳ بوده است. بنابراین ادعای دوستان در این گزارش زیر سؤال میرود. ادعای سوم این گزارش این است که ایران در اسناد چشمانداز کشورهای منطقه قرار ندارد و کشورهای منطقه به ایران نگاه اقتصادی ندارند، بنابراین ما نباید تمرکز اصلی خود را بر کشورهای منطقه بگذاریم.
دوستان باید با مفهوم سیاست اعلامی و سیاست اعمالی آشنا باشند. پاکستان سند امنیت ملی خود را که دیماه منتشر کرد ظاهراً به ایران نگاه اقتصادی ندارد اما همین کشور در اسفند ماه تصویب میکند که با ایران تجارت تهاتری داشته باشد. اینطور پاکستان یک نقطه استراتژیک و اصلی را برای توسعه تجارت با ایران مشخص میکند. با این توضیحات اساساً این سؤال مطرح است که آیا کشورهای دیگر حتماً باید در اسناد خود اسم ما را ذکر کنند تا ما با آنها تعامل کنیم! آیا عراق که ۹ میلیارد دلار به آنجا صادرات میکنیم اسم ما را در اسناد بالادستی خود آورده اند! آیا ترکیه که یکی از کشورهای موفق در حوزه تجارت خارجی است منتظر میشود ببیند کدام یکی از کشورها اسم آنها را در اسناد بالادستی خود آوردهاند یا نه! ترکیه در آفریقا در حوزه تجاری بسیار موفق عمل میکند. آیا همه کشورهای آفریقایی در اسناد بالادستی خود اسم ترکیه را آوردهاند؟!
لذا این شبه استدلال بوده و استدلال منطقی نیست که ما منتظر قرار گرفتن نام ایران در اسناد بالادستی کشورها باشیم سپس با آنها توسعه اقتصادی بدهیم. متأسفانه در این گزارش شاهد یک آمارسازی هستیم. در ضمیمه شماره یک گزارش ادعا میکند که ایران در میان شرکای تجاری کلیدی اغلب کشورهای همسایه حضور ندارد. ما ۱۵ کشور همسایه داریم و دوستان اسم ۱۱ کشور را آوردهاند. کشوری چون عراق که ما به آنجا صادرات داشتیم و احتمالاً امسال در شرکای خارجی عراق اول یا دوم باشیم، اسم عراق را در این گزارش نیاورده و سانسور کردهاند. برای عمان و ترکمنستان نیز ایران جزو ۱۰ شریک اقتصادی آنهاست. به علاوه در این ۱۱ کشور ۴ کشور افغانستان، ارمنستان، آذربایجان و امارات نیز جزو۱۰ کشور اولی هستیم که با آنها صادرات و یا واردات انجام میدهیم. بنابراین از ۱۵ کشور در ۷ کشور منطقه برای صادرات یا واردات جزو ۱۰ کشور اول هستیم اما دوستان در این گزارش متأسفانه به این موضوع اشاره نکردهاند. در جمعبندی این بخش باید گفت گزارش منتشر شده استراتژی جمهوری اسلامی را در منطقه نقد میکند.
رئیس مرکز پژوهشهای اتاق بازرگانی جملهای را گفته که من میخواهم برعکس آن را بیان کنم. جمله مذکور این است که «سرنوشت اقتصاد ایران در پیوند با اقتصاد منطقه نیست». من میخواهم بگویم که سرنوشت اقتصاد ایران در پیوند با اقتصاد منطقه است و اساساً ما بهعنوان جمهوری اسلامی ایران با کشورهایی مثل عراق، افغانستان و پاکستان زندگی میکنیم. ما در منطقه حضور داریم و هم سرنوشت هستیم. وقتی در افغانستان یک بحران جدی رخ میدهد ما باید پذیرای آوارگان این کشور باشیم. وقتی در عراق یا سوریه یک اتفاق جدی امنیتی رخ میدهد تبعات آن گریبانگیر ما نیز خواهد بود.
لذا اقتصاد نیز همینطور است یعنی رشد و اقتصاد ما با اقتصاد منطقه گره خورده است. این سخن اشتباهی است که بگوییم ما باید یک جزیره باشیم و سرنوشت اینها به ما ربطی ندارد. در هرجای دنیا کشورها در کنار همدیگر و با همسایگان خود رشد کردند. خود ما در اوج فشارهای تحریمی بخش زیادی از تحریمها را بواسطه تعامل با همسایگان از سر گذراندیم. این تعاملات چه از جنس صادرات بنزینی باشد رقم آن در سال ۹۹ معادل ۳ میلیارد دلار بود و یا از جنس مالی و بانکی که با امارات و ترکیه گذراندیم. لذا اساساً همسایگان ما به ما ربط دارند. ما در عالم سیاستگذاری با انتخاب روبهرو هستیم و زمان انتخاب باید اولویتبندی کنیم. به نظر من اولویت اول همسایگان، کشورها و شرکای همسویی است که در دنیا قدرتمندتر هستند.
چرا میگوییم برای اینکه اقتصاد ما رشد کند باید به همسایگان بپیوندیم! عوامل مختلفی در این موضوع دخیل هستند. یکی از این عوامل کاهش بعد مسافت و مرز خاکی است که سبب میشود هزینههای تعامل شامل ترانزیت، حمل و نقلی و رفت و آمد تجار و اتباع کشورها به یکدیگر کاهش یابد. عامل دیگر این است که کشورهای منطقه توسعه نیافته هستند. اغلب کالای ایرانی را که ما نمیتوانیم به اروپا صادر کنیم، تعامل ایران با کشورهای اروپایی در این سالها اینگونه بوده که نفت و مواد خام بدهیم و محصولات وارد کنیم. اگر دنبال صادرات کالای ایرانی هستیم باید با کشورهای پاییندستی و کمتر توسعه یافته تعامل داشته باشیم.
به این دلیل است که چین یا ترکیه در آفریقا به لحاظ تجاری بسیار موفق عمل میکنند. همسایگان ایران به لحاظ استانداردی، سطح استاندارد پایین تری دارند. در واقع اگر کالای ایرانی بخواهد در جهان رقابت کند نخست باید در میدان بازی تمرینی آزموده شود. بازار منطقه یک زمین بازی تمرینی است برای اینکه به مرحله بعدی برود. ترکیه همین مسیر را طی کرد. اکنون ۷۰ درصد تجارت ترکیه با همسایگان خود است و در حال سندنویسی است تا چشمانداز خود را برای بازارهای دوردست بگذارد. در نهایت باید گفت این مسأله ویژگی مهمی است که ظرفیت آن در همسایگان ایران وجود دارد.