بهواسطه همین حضور گسترده در اجتماع دوره قاجاریه، بهرغم آنکه نوکران نقش مهمی در اجتماع بر عهده نداشتند، تاثیرات مهمی در جامعه شهری دوره قاجاریه و ناصری داشتند. بر این اساس تعاملات شکلگرفته پیرامون نوکران نیز مهم و قابل مطالعه است. روابط اقتصادی آنها در بازار و نیز با صاحبانشان، روابط اجتماعی و فرهنگی آنها، خاستگاه این نوکران و.... از جمله این موارد است. در نوشتار حاضر قصد بر آن نیست تا همه این موارد مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد و اساسا چنین کاری نیز امکانپذیر نیست و برای تدقیق درباره همه این مسائل باید تحقیقی مجزا و مفصل صورت گیرد که متاسفانه تاکنون مورد غفلت واقع شده است؛ این درحالی است که موضوع نوکران از مسائل مهم اجتماعی عهد قاجاریه محسوب میشود. مسالهای که در این نوشتار نگارندگان قصد دارند تا درباره نوکران موردبررسی قرار دهند، ارتباط این قشر اجتماعی با پدیده سرقت است. جالب آنکه در میان قشرهای اجتماعی دوره ناصری، گزارشهای فراوانی درباره دزدیهای نوکران بهویژه در سفرنامههای اروپایی وجود دارد. این امر نشان میدهد که عوامل و دلایلی در سرقتهای نوکران دخیل بوده است که شایسته بررسی و مطالعه است. براساس این مساله سوالاتی مطرح میشود: چه زمینههایی در گرایش نوکران شهری به سرقت از خانه صاحبانشان مطرح بوده است؟ آیا فقط عوامل اقتصادی در این امر دخیل بوده است؟ نوکران شهری در سرقتهایشان از چه روشها و شگردهایی سود میجستند؟
فرضیه مطرح در این نوشتار این است که فقط عوامل اقتصادی در سرقتهای نوکران دخیل نبوده، بلکه عوامل فرهنگی و اجتماعی نیز در شکلگیری این ناهنجاری اجتماعی ازسوی نوکران تاثیر بسیاری داشته است. از جمله مهمترین این عوامل، ذهنیت و زیست جهان نوکری بوده است که بر اساس این زیستجهان نوکری، خدمه و نوکران عهد قاجاریه و دوره ناصری سرقت را به نوعی «حقمسلم» خود میانگاشتند. نگارندگان در بخش «زیست جهان نوکری و پدیده سرقت» در نوشتار حاضر، برای تحلیل این مساله و ذهنیت نوکران نسبت به پدیده سرقت از نظریه مورتون سود بردهاند. مورتون بر این اعتقاد است که اگر در اجتماعی افراد از راههای قانونی نتوانند به اهداف خود برسند، راههای مختلفی را برمیگزینند که کجروی محسوب میشود. او چهار نوع کجروی را نام برده که شامل: نوآوری، عزلتگزینی یا عقبنشینی، شعائرگرایی و شورش و طغیان است (برای اطلاع بیشتر درباره نظریه مرتن و این چهار نوع کجروی بنگرید به ادامه نوشتار حاضر). به نظر میرسد آن دسته از نوکرانی که مبادرت به سرقت میکردند، سرقت را بهعنوان یک روش نوآورانه برای رسیدن به اهداف اقتصادی خود در نظر میگرفتند (بنگرید به بخش: زیستجهان نوکری و پدیده سرقت).
در این مقاله روش تحقیق به این صورت بوده است که با مطالعه منابع مهم عهد ناصری و استخراج دادهها درباره سرقتهای نوکران و تجزیه و تحلیل آنها، علل و عوامل بروز این ناهنجاری اجتماعی در میان قشر نوکران کاویده و برخی از شیوهها و شگردهای سارقانه نوکران نیز آورده شده است. در میان منابع دوره ناصری، سفرنامههای اروپاییان دادههای بیشتری درباره نوکران شهری و بهویژه اقدامات سارقانه آنها دارند. ظاهرا مساله سرقتهای صورتگرفته توسط نوکران برای سفرنامهنویسان اروپایی نیز مهم و قابلتوجه بوده است.
احتمالا از آنجا که خود آنان درگیر این مساله بودهاند و نوکرانشان از آنها سرقت میکردهاند و نیز فراوان بودن این سرقتها در عهد ناصری از عواملی بوده است تا سرقتهای رخ داده توسط نوکران در آثار سفرنامهنویسان بازتاب گستردهای یابد. از آنجایی که تاکنون تحقیق مدونی درباره تاریخ سرقت در ایران صورت نگرفته، این پدیده اجتماعی و ارتباط آن با قشرهای مختلف اجتماعی مغفول مانده است. بنابراین مقاله حاضر را میتوان جزو اولین کارهایی دانست که در این حوزه صورت میگیرد و از این رو اولا این مساله میتواند جنبه نوآورانه تحقیق حاضر را نشان دهد و دوما این تحقیق میتواند مقدمهای باشد برای مطالعات آینده که بهشکلی کاملتر و تحلیلگرانهتر این پدیده اجتماعیو تاریخ آن را در ایران مورد مطالعه و بررسی قرار دهند.
اوضاع نوکران در عهد ناصری
نوکران و خدمه در ایران عهد ناصری قشر ویژهای را تشکیل میدادند و تقریبا هر خانوادهای که تمکن مالی داشت چندین نوکر و خدمتکار استخدام میکرد. بروگش به این مطلب اشاره کرده و گفته است که در ایران درجه اهمیت و تشخص افراد را با عده نوکران و مستخدمینی که پشت سر آنها حرکت میکنند میسنجند.
در میان خدمه ایرانی در ابتدا پیشخدمتها قرار داشتند که داخل خانه کار میکردند و علاوهبر تماس دائم با صاحب خانه، تقریبا بر تمام امور و شئون خانه سیطره داشتند. از میان این پیشخدمتها میتوان به قلیاندارها، قهوهچی و آبدارچی اشاره کرد. رئیس پیشخدمتها نیز پیشخدمتباشی نام داشت که مسوولیت کار همه به عهده او بود. در خانههایی که تقریبا متمول به حساب میآمدند پیشخدمتباشی ماهی چهار تا پنج تومان حقوق میگرفت و هر پیشخدمت نیز در حدود سه تومان حقوق داشت. دسته دیگری از نوکرها فراشها بودند که خانه را آب و جارو میکردند و در سفر وظیفه حمل و برپا کردن چادرها را برعهده داشتند. رئیس آنها فراشباشی بود. هر فراش ماهی دو تا دوونیم تومان حقوق دریافت میکرد و مواجب فراشباشی نیز یک تومان بیشتر از بقیه بود. غلامها دسته دیگری از خدمه ایرانی بودند که وظیفه آنها حفظ جان ارباب بود و همچنین بهعنوان پیامرسان نیز از آنها استفاده میشد. اینگونه رسم نوکری بیشتر در میان ایلات و عشایر وجود داشت. به عبارت دیگر نوکری در میان عشایر و ایلات سنتی بود که براساس آن مرد جنگی به همراه خانواده خود به خدمت گرفته میشود. نوکر وظیفه دارد که ضمن وفاداری به آقای خود، برای خدمات نظامی آماده باشد و «آقا» نیز متعهد است تا از نوکر حمایت کرده و زندگی و رفاه و وسایل جنگی او را تهیه کند. بدیهی است که در نوشتار حاضر منظور از نوکران، نوکران شهری است و رسم نوکری در میان ایلات و عشایر را که کاملا متفاوت با رسم نوکری در شهر است، دربر نمیگیرد. اصطبل خانه اعیان و اشراف نیز خدمه مخصوص داشت. میرآخور مسوول اصطبل بود و به اسبها رسیدگی میکرد. جلودارها مسوول آماده کردن اسبها برای استفاده ارباب بودند و موقع سواری نیز جلوی ارباب با اسب خود حرکت میکردند و مهترها نیز به تیمار و نگهداری از اسبها و نیز تمیز کردن اصطبل میپرداختند. معمولا هر مهتری مسوولیت نگهداری از دو یا سه اسب را برعهده داشت و حقوق آنها از ماهی یک تا سه تومان متغیر بود.
از مقالهای به قلم حسین بیاتلو، داریوش رحمانیان