در این سال ها بازار خودروهای چینی بسیار رقابتی تر شده است و با پیشرفت صنعت خودروی این کشور، تنها کمپانی هایی قادر به ادامه رقابت هستند که قراردادهای همکاری مشترک قوی تری منعقد کرده اند و یا سرمایه گذاری هایی قوی تری را داشته اند. در این میان کمپانی هایی هستند که به دلیل بدهی های سنگین بانکی ناچار به اعلام ورشکستگی می شوند و در این شرایط کمپانی های بزرگ تر برای خرید این شرکت ها با قیمتی بسیار پایین اقدام می کنند. حال سوال اینجاست که چرا خودروسازان ایرانی از این فرصت استفاده نمی کنند؟
البته در نگاه اول این سوال ایجاد می شود که چرا خودروسازان ایرانی باید کمپانی ورشکسته چینی را بخرند. اما موضوع فقط خرید این کمپانی ها نیست. بیشتر این نشان های تجاری چینی پلتفرم ها، قالب ها و طرح های محصولات خود را با قیمتی بسیار پایین به فروش می رسانند. گرچه اکثر این پلتفرم ها مدرن نیستند، اما از محصولات فعلی بازار ایران بهتر هستند. برای مثال کمپانی هایی مثل هن تنگ و یا بورگوارد چین را در نظر بگیرید. در یک سال گذشته که بحث ورشکستگی آن ها مطرح شده بود، فعالان صنعت خودرو خبر از فروش پلتفرم، قالب و طرح های اولیه محصولات این دو کمپانی می دادند و طبیعی است که در شرایط ورشکستگی، با مذاکره سنجیده می توان با قیمتی پایین این آیتم ها را از آن ها خریداری کرد. حال سوال اینجاست که چرا دو قطب خودروسازی ایران، یعنی ایران خودرو و سایپا به دنبال خرید این پلتفرم ها نیستند؟
بیایید نگاهی به پیشرفت صنعت خودروی چین داشته باشیم. چینی ها در ابتدا فاصله بسیار زیادی با سطح اول خودروسازی جهان داشتند و همین باعث شد آن ها در اول راه دست به خرید پلتفرم های قدیمی بزنند. آن ها نه تنها پلتفرم ها را خریدند، بلکه پیشرانه های متعدد قدیمی را هم خریداری کردند و در بحث طراحی هم کپی برداری را انجام دادند. با گذشت سال ها و عقد قراردادهای همکاری مشترک متعدد، حالا به جایگاهی رسیده اند که خط طراحی مختص به خود را دارند و روز به روز پیشرفت می کنند. در شرایط فعلی می توان گفت یکی از راه های پیشرفت برای صنعت خودروی ما هم می تواند همین روش باشد. اما فعلاً که اقدامی در این جهت از سوی قدرت های خودروسازی ایران انجام نشده است.
زمانی که بودجه پروژه پژو ۲۰۶ صندوق دار رسانه ای شد، بسیاری بر این باور بودند که قبلاً در چین هم چنین پروژه ای اتفاق افتاده و از لحاظ تجاری اشتباه محض به حساب آمده است. البته که صرف هزینه بسیار بالا برای انجام آن، علاوه بر بی ثمر بودن، غیر منطقی هم بوده است. در حال حاضر هم رقم های بالایی برای توسعه محصولات جدید ملی برای دو خودروساز کشورمان مطرح می شود و عملاً می دانیم این پروژه ها بر مبنای محصولات دیگری هستند که قبلاً تولید شده اند. برای مثال همه می دانیم که زیربنای پروژه تولید کراس اوور ملی ایران خودرو بر اساس پژو ۲۰۰۸ است و حالا سوال اینجاست که صرف هزینه بالا برای توسعه یک محصول از پیش تولید شده و صرفاً گرفتن امتیاز توسعه محصول کاری منطقی است؟ آیا بهتر نیست چنین هزینه ای برای خرید یک پلتفرم کامل انجام شود؟
البته خرید پلتفرم ها و الگوهای تولید خودرو در عمل بسیار تخصصی و پیچیده است. اما در حال حاضر برخی خودروساز های ورشکسته چینی، خط تولید خود را هم می فروشند و با خرید آن می توان فرآیند توسعه را تسهیل کرد و علاوه بر آن به مرور انتقال تکنولوژی بهتر اتفاق خواهد افتاد. در مجموع می توان به این نتیجه رسید که خرید پلتفرم و الگوهای تولید می تواند گزینه معقولی برای خودروسازان ما باشد. در حال حاضر روابط اقتصادی ایران در شرایط تحریم با چین ساده تر است و چه بهتر که به جای مونتاژ، ما سرمایه گذاری های بنیادی تری را در زمینه تولید با چینی ها داشته باشیم و تنها به سود کوتاه مدت این نوع تولید اکتفا نکنیم.