به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، یک ماه قبل از ماه مبارک رمضان، رژیم صهیونیستی اقدام به رایزنیهایی در منطقه کرد و در اثنای این رایزنیها اینگونه نشان میداد که به دنبال آن است که در ماه مبارک رمضان فلسطین صحنه درگیری نباشد. در این راستا در گام اول صهیونیستها عبدالله دوم پادشاه اردن را پس از 5 سال به فلسطین آوردند. حضور او از این جهت اهمیت داشت که اردن از یک قرن تاکنون به عنوان متولی مکانهای مقدس شهر قدس شناخته میشود. حالا حضور او معنای خاصی داشت و آن اینکه آمده است تا مانع درگیری در ماه مبارک رمضان شود. همچنین وزیر خارجه رژیم صهیونیستی چند روز قبل از ماه رمضان دوباره به امان اردن رفت و با عبدالله دوم دیداری انجام داد.
نقطه دوم اقدام صهیونیستها، رفت و آمدهایی بود که آنها با مصر برقرار کردند. هم هیئتهای مصری و هم شخصیتهای درجه اول این کشور به عنوان کشوری که پرونده فلسطین را در اختیار داشته، طی جنگهای اخیر در نوار غزه به عنوان یک میانجی موفق عمل کرده است، دیدارهای مستمری با مقامات رژیم صهیونیستی داشتند. پیامی که از این دیدارها به طرف فلسطینی و کشورهای منطقه و جهان منتقل میشد، پیام آرامش در ماه مبارک رمضان بود.
همزمانی ماه مبارک رمضان و عید پسح یهودی
شاید در نگاه اول این مسئله طبیعی به نظر برسد که همزمانی ماه مبارک رمضان- که همیشه منشأ توسعه مبارزات فلسطینیها بوده- با عید «پسح» یهودی، منشأ نگرانی در میان صهیونیستها شده، آنها برای آنکه از یک درگیری پیشگیری کنند به فکر افتادهاند تا از آن جلوگیری کنند. اما این تخمین و پیش بینی زمانی درست است که اقدامات رژیم صهیونیستی در راستای آرام کردن اوضاع بوده باشد نه اینکه خود رژیم صهیونیستی دست به اقداماتی زد که همچون هیزم بر آتش شعله ور فلسطین بود.
اقدامات هجومی رژیم صهیونیستی
با نزدیک شدن به ماه مبارک رمضان، صهیونیستها که ادعای آرام کردن اوضاع را داشتند، با طرحهای هجومی و عملیاتی به سمت فلسطینیان حمله ور شدند. نخستین اقدام آنها حمله به نقاطی بود که محل حضور حامیان گروههای مقاومتی در فلسطین محسوب میشوند.
اردوگاه بلاطه و شهر نابلس، استان الخلیل، منطقه جنین و اردوگاه آوارگان آن و شهر قدس نقاطی بودند که ارتش و دستگاه امنیتی رژیم صهیونیستی با طرحهای امنیتی پیچیده و با حضور نیروهای ویژه به آنها حمله ور شدند. ترور جوانان فلسطینی و دستگیری و ربایشهای بیسابقه در این مناطق آغاز شد. در حالی که صهیونیستها هیچ گاه جز در مواقع ویژه دست به چنین اقداماتی در این مناطق نزده بودند.
طی یکسال گذشته جز در زمان نبرد «شمشیر قدس» و عملیات فرار زندانیان جلبوع، هیچ گاه رژیم صهیونیستی نیروهای ویژه خود را به کرانه باختری نیاورده بود. نوع حمله و یورش نظامیان رژیم صهیونیستی به اردوگاه جنین به گونهای بود که رسانههای فلسطینی نوشتند جز در انتفاضه دوم در سال 2002 چنین حملهای در کرانه باختری به سمت اردوگاههای فلسطینی انجام نشده بود. وضعیت در قدس بدتر از این بود و با اقدامات امنیتی رژیم صهیونیستی، قدس به یک زندان در محاصره تبدیل شده بود که ورود و خروج فلسطینیان به آن بسیار دشوار بود.
این حکایت از آن داشت که صهیونیستها فاز جدیدی از اقدامات عملیاتی و امنیتی را آغاز کردهاند که تاکنون سابقه نداشته است.
توسعه تجاوزات شهرک نشینان به مسجدالاقصی برای اجرای طرح تقسیم
با نزدیک شدن به ماه مبارک رمضان و عید پسح یهودی، تجاوزات شهرک نشینان به مسجدالاقصی افزایش قابل توجهی یافت. تجاوزی که با حمایت پلیس و ارتش رژیم صهیونیستی و از داخل محلههای فلسطینی نشین تا صحنهای مسجدالاقصی انجام میشد و بسیاری از آنها در صحنهای مسجد، اقدام به انجام مناسک یهودی می کردند. این تجاوزات در حالی صورت میگرفت که مانع حضور مسلمانان می شدند و بعضاً آنها را از مسجد بیرون میکردند و در عین حال هم دفعات این تجاوزات و هم تعداد صهیونیستهای حاضر در هر دفعه تجاوز در حال افزایش بود.
به مرور صهیونیستها اعلام کردند در زمان حضور شهرک نشینان به مسلمانان اجازه ورود به صحنهای مسجدالاقصی را نخواهند داد و در رسانهها، اجرای طرح تقسیم زمانی مطرح شد. طرح تقسیم زمانی مسجدالاقصی که در سال 2015 در کنست رژیم صهیونیستی به تصویب رسیده بود از این قرار بود که در مناسبتهای یهودی تنها یهودیان و در مناسبتهای اسلامی تنها مسلمانان اجازه حضور در مسجد را داشته باشند. این به معنای خیز صهیونیستها برای غرق کردن مسجد الاقصی در ایام عید «پسح» را داشت و نتیجه آن خیزش ملت فلسطین برای جلوگیری از بلعیدن مسجدالاقصی توسط صهیونیستها شد.
تصمیم برای انجام مناسک یهودی خاص در مسجدالاقصی
در روزهای نزدیک به عید پسح یهودی- که یکی از 3 عید اصلی یهودیان به شمار میرود- مجامع افراطی مشهور به «هیکل» - که همواره شهرک نشینان را به حضور در مسجدالاقصی دعوت میکنند- در دعوتنامههای خود از انجام مراسم قربانی در صحنهای مسجدالاقصی سخن گفتند. از آنجا که مجامع افراطی «هیکل» مورد حمایت تام حاکمیت رژیم صهیونیستی قرار دارد، معنی این اقدام آن بود که رژیم صهیونیستی میخواهد به طور غیر رسمی، اقدام به برگزاری مراسم دینی یهودی در مسجدالاقصی کند. مکانی که حتی از نگاه سازمان «یونسکو» نیز حتی یک وجب از آن مکان مقدس یهودی نیست و تمام آن به مسلمانان تعلق دارد.
حالا با کنار هم قرار گرفتن حوادث فوق، آشکار میشود که ادعای پیش از ماه مبارک رمضان صهیونیستها که در قالب رایزنی برای آرام کردن اوضاع آغاز شده بود، پوششی برای اجرای طرح تقسیم مسجدالاقصی و انجام مناسک یهودی در صحنهای مسجدالاقصی بوده است. طرحی که کاملاً مخفیانه و با پوشش صلح خواهی و تلاش برای آرام کردن اوضاع میخواست اجرا شده، مسجدالاقصی را به قدمهای آلوده صهیونیستهای افراطی آلوده کند.
این نشان میدهد صهیونیستها هیچ گاه از طرحهای خود دست برنمی دارند. هنگامی که موفق به اجرای طرحی در یک مرحله نمیشوند آن را به تدریج زمان به اجرا میگذارند و آنقدر به میدان می آورند تا به نتیجه برسانند و حالا فلسطینیان میدانند که تنها راه عقب نشینی صهیونیستها مقاومت است نه هیچ راهی دیگر؛ راهی که نتایج درخشان خود را طی 3 دهه گذشته بر همگان اثبات کرده است.
انتهای پیام/