به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا، آرامش موجود در جبهه اصلاحات یا نشان از پایان یافتن سردرگمیهای یک ساله اصلاح طلبان دارد یا تداوم و پیچیدگیهای بیشتر این سردرگمیها که اعلام عمومی آن به صلاح دانسته نمیشود. از یک سو زمزمهها درباره جدی شدن نامزدی چهرههایی مانند «علی لاریجانی» رییس سابق مجلس به گوش میرسد و از سوی دیگر نشانههایی از افزایش حمایت اصلاح طلبان از لاریجانی با وجود تکذیبها بازهم در فضای سیاسی و رسانه ای کشور دیده و شنیده میشود. اصلاحات در کنار دوراهی نامزد ائتلافی با رقیب یا کاندیدای اصلاح طلب اصیل، در پی شکل دادن به سازوکار و نهاد تازهای هستند که بتواند برای سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری تصمیم نهایی را گرفته و حرف آخر را بزند.
لاریجانی گزینه نهایی یا طلایی؟
خبرها از نامزدی لاریجانی در انتخابات ریاست جمهوری آینده بخش زیادی از تحلیلهای رسانهای به ویژه رسانههای اصلاح طلب و معتدل را به خود اختصاص میدهد. برخی شنیدههای تایید نشده از جلسه نمایندگان ادوار مجلس با لاریجانی حکایت دارند. برخی تحلیلها هم از کشف ترکیب طلایی لاریجانی- ظریف به عنوان نسخهنجات بخش اصلاحات یاد میکنند. «جلیل رحیمیجهانآبادی» نماینده مجلس گفته است: «اگر آقای لاریجانی مورد اجماع اصلاحطلبان و اصولگرایان میانهرو قرار بگیرد و در انتخابات حضور پیدا کند و پیروز هم شود، ترکیب ریاستجمهوری آقای لاریجانی و وزارت امور خارجه آقای ظریف یک ترکیب طلایی خواهد بود.»
حجت الاسلام «محسن رهامی» دیگر فعال سیاسی اصلاح طلب هم از اخبار رسیدهای سخن گفته است که تایید میکند احتمالا لاریجانی از سوی حزب کارگزاران وارد میدان انتخابات خواهد شد. «جلال جلالی زاده» نماینده ادوار مجلس هم احتمال حضور انتخاباتی لاریجانی را بالا دانسته و گفته است: «در مجموع، احتمال حضور آقای لاریجانی در انتخابات ۱۴۰۰ با توجه به جلسات و فعالیتهایی که در استانها برقرار است، خیلی بالاست. بنابراین، من احتمال حضور ایشان را از آقای ظریف بیشتر میدانم.»
پیش از این برخی رسانهها بی آنکه به نام و عنوان خاصی اشاره کنند، گفتههای یکی از نزدیکان حجت الاسلام «علی اکبر ناطق نوری» را منتشر کردند که اعلام کرده بود وی به صورت تلویحی، فردی مانند لاریجانی را منجی شرایط فعلی نظام دانسته است که میتواند تنشهای داخلی و خارجی را کم کند و آرامش را به کشور بازگرداند.
این گمانه زنیها درحالی مطرح میشود که «منصور حقیقتپور» از مشاوران لاریجانی حضور وی در قامت نامزد انتخابات آینده را همچنان بعید میداند و «عزتالله یوسفیانملا» از نمایندگان دوره دهم و مجلس از چهرههای نزدیک به لاریجانی گفته است: «آقای لاریجانی تا این لحظه برای کاندیداتوری انتخابات ۱۴۰۰ اعلام آمادگی نکردهاند. بسیاری به ایشان مراجعه کردند و دراین باره درخواست دادند.»
گرچه هنوز نه حضور علی لاریجانی به عنوان نامزد انتخابات قطعی شده و نه اصلاحطلبان به صراحت از این حضور استقبال کردهاند اما زمزمههای منتشر شده در این زمینه به اندازهای هست که بتوان اعلام کرد دستکم بخشی از جریان منتسب به اصلاحات به لاریجانی به چشم برگ برنده حضور در قدرت مینگرد. «محمدجواد حق شناس» عضو شورای مرکزی حزب اعتمادملی در توصیف جریانهایی از اصلاح طلبان که متمایل به معتدلین جریان مقابل هستند، گفته است: «این جریان سعی کرد خود را بینیاز از مادر اصلاحات کند و روی پای خودش بایستد؛ هنوز اعتماد به نفس لازم را ندارد و ممکن است در این انتخابات با حمایت از فردی با مختصات علی لاریجانی که شباهتهای زیادی به لحاظ نظام فکری و خاستگاه ابتدایی در قدرت دارد، وارد شوند. بخشی از این جریان سعی دارند قبای اصلاح طلبی را بردارند و با کت و شلوار محافظه کاری وارد میدان شوند.»
این نگاه اما میان همه اصلاح طلبان دیده نمیشود و اگر در بهار سال آینده تن به حمایت از لاریجانی دهند ناشی از اقتضائاتی است از سال ۸۸ به آن دچار شدهاند. هرچند نباید از غفلت این جریان برای کادرسازی و تربیت نیرو، غفلت کرد. در صورت حمایت احتمالی اصلاح طلبان از لاریجانی اصولگرا و انتخاب «محمدجواد ظریف» به عنوان وزیر خارجه دولت لاریجانی (با فرضی پیروزی در انتخابات) میتوان از نوعی دولت ائتلافی سخن گفت اما چنین موضوعی دستکم در ماههای پایانی سال ۹۹ چندان محتمل به نظر نمیرسد. شاید به همین دلیل است که «عباس سلیمی نمین» فعال سیاسی اصولگرا تشکیل یک دولت ائتلافی از بین اصولگرایان و اصلاحطلبان را بعید دانسته و معتقد است دو جریان سیاسی با این موضوع فاصله بسیاری دارند و امروز در میان خود اصلاحطلبان و اصولگرایان به سختی ائتلاف صورت میگیرد.
تکوین نهاد اجماع ساز اصلاح طلبان
خبرهای تایید نشده و گمانههای رسانه ای درباره نهاد اجماع ساز جدیدی که اصلاح طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر ۱۴۰۰ تدارک دیدهاند؛ نشان میدهد که اصلاح طلبان برای تشکیل این نهاد عجله ای نداشته و تلاش میکنند در سکوت و آرامش خبری به تکوین این سازوکار نو، مبادرت کنند. میان خبرهای تایید نشده، هفته گذشته برخی رسانهها از تعیین سازوکاری برای تعیین اعضای حقیقی نهاد اجماعساز اصلاح طلبان گمانههایی را مطرح کردند. این نهاد تازه قرار است دو دسته از اصلاح طلبان حقوقی و حقیقی را به منظور تصمیم گیری نهایی درباره نامزد آینده اصلاحات زیر یکچتر قرار دهد. دسته حقوقی، دبیران کل و نمایندگان ۳۰ حزب اصلاح طلب هستند و ۱۰ یا ۱۵ شخصیت حقیقی که باید چهره ملی هم باشند، طی فرایندی انتخاب خواهند شد که به نظر میرسد آغاز شده و کمیتهای پنج نفره متشکل از چهرههایی از «بنیاد باران»، «حزب اسلامی کار»، «انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها» و «مجمع فرهنگیان ایران اسلامی» انتخاب هیات حقیقی را برعهده خواهند گرفت. این انتخاب کنندگان، منتخبان را به رییس دولت اصلاحات معرفی خواهند کرد و سرانجام با مشورتهای انجام شده ۱۰ عضو حقیقی انتخاب میشوند. اینکه آیا حق رایی برای آنها وجود دارد یا نه، اینکه تشریفاتی خواهند بود یا نظر آنها هم در تصمیم گیری نهایی اعمال خواهد شد یا نه و اینکه این شخصیتها تا چه اندازه میتوانند اصلاح طلبان را برسر اجماع آوردند؛ فعلا مشخص نیست. برای شفاف شدن آن اما اصلاح طلبان زمان کمی در اختیار دارند. آنها باید درباره نامزد مورد نظر خود به نتیجه برسند، برنامه لازم و جامع برای وی تدوین کنند، تایید نهادهای نظارتی را به دست آورند، برای اقناع مردم به منظور مشارکت در انتخابات چاره اندیشی کنند، اقدامات جریان رقیب را خنثی کنند و زمان برای این همه برنامهریزی و اقدام کم است.