همشهری آنلاین، شقایق عرفینژاد: این انتصاب اعتراض دانشجویان را به همراه داشت. آنها معتقدند چنین عنوانی بدعت است و هدف آن تنها از بین استقلال جشنواره دانشگاهی است. اما نظرهای مختلفی در این باره وجود دارد. «محمودرضا رحیمی» کارگردان، پژوهشگر و مدرس دانشگاه معتقد است در هیچ کشوری دبیر اصلی جشنواره دانشجویی، یک دانشجو نیست.
او میگوید: «با توجه نبود امکانات تحصیلی برای دانشجویان دبیری جشنواره میتواند سهم دانشجویان باشد که جای نداشتههایشان را پر کنند. در ۲۰ سال گذشته که دانشگاهها مجبور به درآمدزایی بودهاند، هیچ دانشگاه تئاتری برابر تعداد دانشجویی که داشته، امکانات نداشته است. بنابراین این جشنواره از همان ابتدا که توسط هستههای دانشجویی تشکیل شد، قرار شد با بخشهایی هم که به آن اضافه میشود، فقط توسط دانشجویان اداره شود و از اساتید کمک بگیرند. ولی همیشه یک مشکل اصلی وجود داشت. بسیاری از دانشگاهها به هیچ عنوان به این جشنواره کمک نمیکردند. حتی دانشگاههای بزرگی مثل دانشگاه آزاد که امروز خیلی از فعالان جوان تئاتر دانشآموخته این دانشگاه هستند، یا دانشگاه سوره و دانشگاههای شهرستانها، کمکی نمیکردند.»
او به همین دلیل معتقد است اولین ضربه را خود دانشگاهها به جشنواره دانشجویی زدند: «این دانشگاهها با حمایت نکردن از دانشجویانی که در جشنواره شرکت میکردند، بزرگترین ضربه را به جشنواره دانشجویی زدند. به تدریج این جشنواره بیپشتوانه شد. به دلیل این که بچهها مجبور بودند، طلاییترین زمان درسی را به جشنواره اختصاص دهند و سر کلاس نروند. بعد هم بدون هیچ حمایتی از سوی دانشگاه در جشنواره شرکت میکردند.»
او مشکل بعدی را الگوبرداری جشنواره دانشجویی از جشنوارههای حرفهای مثل جشنواره تئاتر فجر میداند: «به تدریج هر بخشی که در جشنواره فجر بود، به جشنواره دانشجویی هم اضافه شد. بنابراین عامل دومیکه باعث شد جشنواره به این جا برسد، این بود که خود دانشجویان فراموش کردند این جشنواره قرار است دانشجویی باشد و نه حرفهای ولی انگار جشنواره تئاتر دانشجویی شروع به رقابت با جشنواره فجر کرد.»
او از لطمه سومی هم به جشنواره دانشجویی صحبت میکند که وزارت علوم ادوار مختلف مسبب آن است: «وزارت علوم در پرداختها و در مسائل مالی بسیار کوتاهی میکرد. یادم هست در سال ۸۲ داور جشنواره دانشجویی بودم و سال ۸۳ دستمزدم را گرفتم. ضمن این که در نظارت هم گاهی آنقدر سختگیری میشد و تعیین تکلیف میشد، که آزاردهنده بود.»
رحیمی بعد از طرح این ۳ مشکل اساسی از دانشجویان هم گله میکند: «هر دانشجویی که در هر سالی قدم به میان گذاشت و دبیر شد و گفت اتفاقات گذشته رخ دهد، باز هم مشکلات دقیقا تکرار شد.» او میگوید در دهه هفتاد به دلیل سطح بالای خلاقیت و به دلیل این که دانشجویان خواهان اتفاقات آوانگارد بودند، شکل درستتری داشت: «دانشجویان به شکل علمیکار میکردند. مثلا یکی در یک دانشگاه روی یک مکتب متداکتینگ کار میکرد و میخواست یک آزمایش متدیک بکند. چنین چیزی را دیگر در جشنوارهها نمیبینیم. فقط شاهدیم هرچه در جشنوارههای حرفهای اتفاق میافتد، همان در جشنواره دانشگاهی میافتد. تراژدی ماجرا این جاست که یک دانشجو حتی خوشحال هم میشد که کارش از جشنواره دانشجویی به جشنواره فجر راه پیدا میکرد و بعد میدیدیم هیچ تفاوتی بین کار این دانشجو با حرفهایها نبود و در همان بخشهایی قرار میگرفت که کارهای حرفهای بودند. حتی تشویقهایی که برای کارهای دانشجویی در نظر گرفته میشد، اندوه نبود کار دانشجویی را ژرفتر میکرد.»
رحیمی در باره این که دانشجویان معتقدند انتخاب یک استاد به عنوان دبیر علمی نوعی نفوذ وزارت علوم است و استقلال آنها را از بین میبرد، میگوید: «مگر زمانی هم بوده که دانشجو استقلال داشته باشد؟ من اصلا نمیدانم چرا رحمت امینی این پست را قبول کرد، ولی دانشجویان دارند کم لطفی میکنند. در سالهای قبل هم نفوذ دانشگاههای در جشنواره دانشجویی مشهود بود. هر سال اعمال نفوذ دانشگاه هنر، تربیت مدرس و از همه مهمتر دانشگاه تهران را در جشنواره داشتهایم. الان هم فرقی نکرده است. اگر اسم این دبیر، دبیر علمی است، چه ایرادی دارد؟ مگر رحمت امینی از قبیله دیگری است؟ به نظرم ما مسائل مختلف فراوانی داریم و به همین دلیل منتظریم خشممان را سر یک نفر خالی کنیم. اگر آقای امینی دبیر علمی جشنواره است، باید از آن استقبال هم بکنیم. دانشجویان میتوانند با او مشورت کنند و اگر او میتواند مشکلاتی را حل کند، باید به فال نیک بگیریم. باز هم تکرار میکنم،جشنواره دانشجویی در دنیا وجود ندارد که دبیرش دانشجو باشد. اتفاقا دبیر باید از میان اساتید باشد و دانشجویان سمتهای اجرایی داشته باشند. احتمالا خیلیها با این حرف من موافق نیستند و آن را برنمیتابند، ولی قاعده دنیا بر این است. اگر میخواهیم قاعده جدیدی ایجاد کنیم، اشکال ندارد. ولی در طول این سالها اتفاق خوبی برای جشنواره دانشجویی نیفتاده است.»
او از جشنواره تجربه دانشگاه تهران به عنوان یک تجربه موفق در جشنوارههای دانشجویی صحبت میکند: «جشنواره تجربه دانشگاه به نظر من خیلی شبیهتر به یک جشنواره دانشجویی است تا این جشنوارهای که الان به عنوان جشنواره دانشگاهی برگزار میشود. بنابراین این که آدم سلیمالنفسی مثل رحمت امینی دبیر این جشنواره شود، مشکل این جشنواره نیست. اگر هم دانشجویان ناراحت میشوند، ناراحتیشان ریشه در وزارت علوم دارد .»
رحیمی مسئله مهم دیگری را هم مطرح میکند: «مگر دبیر در سالهای گذشته از سوی دانشجویان انتخاب میشده است؟ همیشه در نهایت توسط وزارت علوم تعیین میشده است. این بار هم همینطور است.»