خبرگزاری فارس از قم - اعظم ربانی: ۴۱ ساله است و امسال در پانزدهمین سال خدمت خود قرار دارد. با پرسوجویی که از همکارانش داشتم شناختی نسبی از او پیدا کرده بودم. اما باز هم از او خواستم تا از خودش بگوید. با روی گشاده پذیرفت و گفت: مهلقا صفری هستم و در حال حاضر به عنوان معلم ششم ابتدایی در یکی از مدارس شهر مقدس قم مشغول خدمت هستم.
شنیدهایم با حالت شکستگی و درد پا، کلاس درس را تعطیل نکردهاید، ماجرا چیست؟
روز سیزدهم فروردین امسال، مشغول انجام مقدمات حضور در مدرسه بودم تا فردا ادامه برنامه درسی را با دانشآموزان داشته باشم. به روی چهارپایهای رفتم تا وسایل لازم را از داخل کمد خارج کنم که ناگهان چهارپایه از زیر پایم خارج شد و متاسفانه با زانو بر زمین افتادم.
با توجه به تعطیل بودن مراکز درمانی و عدم حضور پزشکان، فقط درد کشیدم و نتوانستم در اولین روز درسی سال ۱۴۰۱، به کلاس بروم. وقتی به پزشک مراجعه کردم گفت: مینیسک پای شما آسیب جدّی دیده و پای شما باید گچ گرفته شود و استراحت مطلق داشته باشید. این نسخه پزشک، درد پای مرا افزایش داد؛ زیرا محرومیت از حضور در کلاس، چیزی غیرقابل تصور برای من بود.
وقتی از این معلم دلسوز پرسیدیم که چرا حاضر نشدید پای شما گچ گرفته شود و در نهایت چند روز از کلاس درسِ بچهها بدون حضور شما گذشت؟ با روحیهای قوی و سرشار از حسّ تعهد گفت: اگر چه پزشک به من استراحت مطلق داد و گفت باید پای شما گچ گرفته شود؛ اما من بیش از یک روز، به نسخه استراحت مطلق عمل نکردم و دانشآموزانی را که از ابتدای سال به آنان دل بسته بودم را رها نکردم.
تا امروز بدون حتی یک روز مرخصی استعلاجی، سر کلاس درس حاضر شدم؛ و اگر پایم گچ گرفته میشد، دیگر نمیتوانستم پای تخته کلاس درس، حاضر شوم و بچهها از نظر درسی، عقب میافتادند.
از رابطه خوب معلم و شاگردی با دانشآموزان کلاسش با حسّی لبریز از محبت یاد میکند و میگوید: واقعا ما در کلاس، متوجه گذر زمان نمیشویم؛ زیرا عشق و محبت بین من و بچههای کلاس دو طرفه هست و امروز هم فرزندان من به مناسبت روز معلم، برای من جشنی در کلاس گرفتهاند.
در ادامه از آرامش محسوس دردهای زیادِ ناشی از شکستگی پا در کلاس درس، برای ما گفت و گفت که به توصیههای همسر خود مبنی بر عدم حضور در کلاس، اینگونه پاسخ داده: من وقتی وارد کلاس درس میشوم و بچه ها را میبینم، حال خوشی وصف ناشدنی به من دست میدهد، به گونهای که از تدریس لذت میبرم، همانطور که بعضی از مادران، از آشپزی کردن در خانه لذت میبرند.
او به ما هم میگوید: من از تدریس کردن لذت میبرم همانگونه که بعضی از مادران از آشپزی لذت میبرند. اگرچه که درد پای شکسته مرا بسیار آزرده کرده؛ اما وقتی غرق در تدریس میشوم، عشق به بچهها باعث میشود، درد را فراموش کنم و واقعا متوجه درد نمیشوم.
عشق به کلاس درس و دانشآموزان، حتی در ایام کرونا و مجازی بودن مدرسه هم از این معلم سختکوش، الگویی زیبا ساخت به گونهای که خود میگوید: در آن ایام بعضی از روزها بعد از کلاس، بچهها به من میگفتند که خانم صفری! دختر کوچک شما داخل کادر تصویر بود ولی من اصلا متوجه موضوع نشده بودم.
او در پاسخ به این سوال که آموزش برای شما مهمتر است یا پرورش، سرنوشت دانشآموزان را به پرورش صحیح او گره میزند و معتقد است که اگر فرزندان ما در مدارس لبریز از تربیت صحیح دینی شوند، قطعا در یادگیریِ علمیِ آنان، اثری مستقیم خواهد گذاشت.
انتهای پیام/78034