به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، همایون شجریان در تازهترین فعالیت هنری خود اثری با عنوان «دل من میگرید» را منتشر کرد. تک آهنگی که اینبار آهنگسازش هنرمندی کمتر شناخته شده بود.
همایون شجریان این بار لایههایی پنهان از دینامیک صوتی خود را در این اثر نمایان ساخته است. او با انتخاب آهنگسازی جوان و کمتر شناخته شده به نام علیرضا سپهوند، توانسته در این آهنگ، تفاوت با آثار قبلی خود را لحاظ کند. همایون شجریان خوانندهی مشهوری است که از بهترینهای موسیقی ایران به شمار میرود. همکاری چنین خوانندهای با آهنگسازی کمتر شناخته شده نکات بسیاری در دل خود دارد.
همایون با انجام این همکاری ثابت کرد که در پیِ معرفیِ چهرههای مستعدِ در موسیقی ایران است. او ثابت کرد که در انتخاب همکارانش، تنها تخصص را مد نظر میگیرد و نام و شهرتِ هنرمند برایش چندان ملاک نیست. از سوی دیگر انتشار این قطعه فرصتی بزرگ برای علیرضا سپهوند است. هنرمندی که نشان داد قابلیتهای خوبی در عرصه موسیقی دارد و میتواند در آینده کارهای مهمی را شکل دهد.
تنظیم و ارکستراسیون «دل من میگرید» که توسط غلامرضا صادقی انجام شده، شاید قدرتمندترین بخش قطعه مذکور باشد.
تنظیمکننده در این اثر با بهره از دانش ارکستراسیون و استفاده از نوازندگانی صاحبنام و توانمند مانند بهنام ابوالقاسم نوازنده پیانو، پدرام فریوسفی نوازنده ویلن و همچنین دعوت از نوازندهای جوان و توانمند به نام امیرفرهنگ اسکندری برای نواختن عود؛ قطعهای لطیف و پراحساس را در مقابل مخاطبان قرار داده است.
فضاسازی حجیم و دینامیک بالای خطوط استرینگ(زهی) شامل ویلن، آلتو و ویلنسل و نوشتار پارتیتورهای ارنجمان برای این سازها به شکلی که صدای کوارتت زهی با حسی مخملین فضایی تغزلی برای ورود خواننده مهیا میکند.
در تنظیم این اثر از همان میزانهای اول، انتخاب سولوی زیبا و احساسی ساز عود با هنرنمایی امیرفرهنگ اسکندری، حسن سلیقه غلامرضا صادقی تنظیم کننده اثر را نشان میدهد. اورتور ساز عود و آکوردهای پیانوی بهنام ابوالقاسم بدون اطاله و در چند میزان متنوع و کوتاه بلافاصله به اولین کلامِ خواننده منتهی میشود.
با شروع خواننده، تمام سازهای ارکستر به میزانهای موازی با خواننده میپیوندند و در روندی هارمونیک کنترپوئنتیک تا انتهای بخش اول کلام و آغاز اورتور دوم ساز عود پیش میرود. در اورتور دوم مجددا عود آغازگر روایت است و به فاصله یک میزان، آکرودها و جملات پیانو به میان میآید و در ادامه سازهای زهی فضای پیرامونی عود را به بخش دوم خواننده وصل میکنند.
اینجا در تقابل جملات، فیگورها و موتیفهایی که غلامرضا صادقی برای گفتگوی بین عود و پیانو انتخاب کرده و تریولههای عود مصاحبت این دو ساز را چالشیتر میکند و در ادامه سازهای زهی با ظرافتی به این مصاحبت افزوده میشوند که شنونده آنچنان این ورود را احساس نمیکند تا ذهن شنونده در بستری مینیمال از دنبال کردن بار احساسی عاطفی روایت خواننده منقطع نشود.
آکوردهای کاسته موازی آنجا که شعر میگوید «من به تکرار به خود میگویم» بر تقلای بیم و امید روایت دراماتیک خواننده از ماجرای «دل»، «حسرت» و «عشق»، صحه میگذارد.
«همچو یک خواب دلانگیز سحر...» از اینجا به بعد روند اوج اثر آغاز میشود و خواننده با ارکستری که تنظیممهیا کرده با فضای موجود همداستان میشود. در میانه اثر، کلام با چند فراز و فرود در یک طراحی آرتیکولاسیون ساده به حرکت خود به سمت بخش ترجیعبند «دل من میگرید باز آرام آرام» و کادانس پایانی را ادامه میدهد.
و اما اوج داستانِ این دردِدل موسیقایی با آواز مرکبخوانی همایون شجریان در چپ کوک ازبیات اصفهان که نزدیکترین قرابت را با گام مینور هارمونیک موسیقی کلاسیک غربی دارد، آغاز میشود و به فاصله کوتاهی به دستگاه نوا میرود. خواننده در این سیر آوازین که از نظر فنی نیز بسیار کاری دشوار محسوب میشود؛ آواز خود را در مکتب تهران میخواند. در بخشی از این آواز اشارهای کوتاه نیز بر آواز کوچه و بازار دارد که نشان از شیدایی عاشقیست که از غم دلتنگی عزیزش سر در کوچه و بیابان مینهد...
انتهای پیام/