گروه استانها، زنجان، سمیه محرمی: ساعت هنوز 6 نشده که صدای استارت خوردن ماشینش به صدا در میآید همیشه یکی دو ساعت زودتر از بقیه بیدار میشود، چشم انتظار دارد برای همین خودش را زودتر مهیا میکند.
کم پیش آمده مرخصی بگیرد، یا اگر بیمار شد استراحت کند از استراحت و زندگی و تفریح خود میزند، وقتی به او اعتراض میشود، میگوید چشم انتظار دارد نباید چشمشان به در بماند، صدای استارت ماشین یعنی آغاز ۸۵ کیلومتر مسیر روزانه برای رسیدن به مدرسه، مدرسهای که محل تحصیل فقط 4 دانشآموز است.
یک ساعت که میگذرد جلوی مدرسه ظاهر میشود چهار دانشآموز منتظر وی هستند، اینها همه دانشآموزان مدرسه روستای«برونده» هستند، با وجود اینکه این مدرسه تنها ۴ دانشآموز دارد، اما صدای زنگ آن همچنان به گوش میرسد و اینها همه به همت آقای«صادق عبادی» معلم آن مدرسه است.
در حالی که تقریباً حول و حوش ساعت ۱۲ کارمندان ادارات کم کم به ساعت پایانی کار خود نزدیک میشوند، آقای عبادی بار دیگر با صدای استارت خودروی خود طنین زندگی را در گوش روستا به صدا درمیآورد و این بار به سمت مدرسه «داشبلاغ» که در روستای مجاور«برونده» است حرکت میکند آن مدرسه هم همین تعداد دانشآموز دارد و صدای خودروی آقای عبادی که در گوش خیابانهای روستای میپیچد یعنی هنوز کلاس درس و تربیت در جریان است.
با او به گفتوگو مینشینم و از او میخواهم از تلخیها و شیرینیهای تدریس برایمان بگوید.
فارس: خودتان را معرفی کنید و بفرمایید چند سال است مشغول به تدریس هستید؟
معلم روستای برون ده: صادق عبادی هستم ۲۹ سال سابقه کار دارم و در این سالها در مدارس شهر و روستاهای دیگر نیز کار کردهام، یکی دو سالی در روستاهای شهرستان سلطانیه مشغول به تحصیل بودم، تدریس در این مدرسه نیز انتخاب خودم بوده است.
فارس: در مورد مدرسه روستای برون ده توضیح دهید؟ ویژگی منحصر به فرد این مدرسه چیست؟
عبادی: این روستا تنها چهار دانشآموز ابتدایی دارد که سه نفر در پایه اول و یک دانشآموز در پایه چهارم مشغول به تحصیل هستند در شیفت دوم نیز من به مدرسه روستای داشبلاغ میروم که مدرسه این روستا هم همین شرایط را دارد.
فارس: این مدارس در کجا قرار دارد و چطور خودتان را به این مدارس میرسانید؟
معلم: این روستا روی شهرستان زنجان و آموزش و پرورش ناحیه زنجانرود قرار دارد و هر روز با وسیله شخصی خود به این روستا تردد میکنم برای همین برای رسیدن به مدرسه و نواختن زنگ آن در ساعت ۷:۳۰ مجبور هستم ساعت ۶ از شهر به سمت روستا حرکت کنم.
فارس: این شرایط برایتان سخت نیست؟
عبادی: من معلم هستم، ما خودمان این شغل رو انتخاب کردیم برای همین احساس سختی نمیکنیم تدریس در آن روستا سختیهای خود را دارد آب ندارد و آب را از شهر میبرم و میتوانم بگویم با مشکلات متعددی مواجه هستم ولی انتخاب خودم است.
دوست داشتم معلم شوم و الان هم هستم پس باید با مشکلات آن هم کنار بیایم، معلمی در هر جای دیگری هم سختیهای خاص خود را دارد، در یک جا کمتر و در یک جا کمی بیشتر.
فارس: کار در مدرسه شهری سخت تر است یا روستا؟ کدام یک شیرینتر به نظر میرسد؟
معلم روستای برون ده: تدریس یک مزایایی در شهر دارد و یک مزیتهایی در روستا، سختیهای تدریس نیز در شهر و روستا متفاوت است.
دانشآموزان روستایی دسترسی کمتری به امکانات دارند و این کار تدریس را سخت میکند، اما آموزش در این مناطق لذتبخشتر است.
فارس: با دانش آموزان سابق خود در ارتباط هستید؟
عبادی: همه گرفتار هستند اما وقتی آنها مرا میبینند نهایت احترام را دارند و خاطرات گذشته را برایم تعریف میکنند.
خیلی از شاگردانم را میبینم و برخی مواقع شاهد موفقیتهای آنها هستم.
فارس: آیا تاکنون تجربهای از تاثیر خود در زندگی دانشآموزان داشته اید؟یا اینکه تاثیر همکارانتان در زندگی دانشآموزان خود دیدهاید؟
معلم زنجانی: حضرت علی (ع) فرمودند«کسی که به من یک کلمه آموخته باشد من را بنده خود کرده است» بنده هم بارها شاهد بودم که دانشآموزانی که قصد ترک تحصیل داشتند یا در مسیر غلط قرار گرفتند که توسط معلمان به مسیر درست هدایت شدند.
انتهای پیام/۷۳۰۰۹/م