مهسا بهادری: در حالی که پرویز پرستویی برای نمایش فیلم «داستانهای هزار و یک روز»، ساخته حبیب احمدزاده، به دعوت یک نهاد آمریکایی به آن کشور رفته بود، ویدیو بسیار عجیبی از او منتشر شد؛ صحنهای از عصبانیت هنرمندی که تا به حال کمتر کسی او را در این حال دیده است.
آن چه پرویز پرستویی را خمشگین کرده بود، چند نفر انگشت شمار بودند که در آمریکا، جلوی سینماهای نمایش دهنده «داستانهای هزار و یک روز»، راه را بر تماشاگران میبستند و با توهین و تهمت به کسانی که قصد ورود به سالن را داشتند، آنها را خائن مینامیدند و فضا را متشنج میکردند؛ اتفاقی که بارها تکرار شد و کاسه صبر بازیگر باسابقه کشورمان را، لبریز کرد.
یکی دو روز پس از این درگیریها، پرویز پرستویی، در یک پیام تصویری، توضیح داد: «.. شما سوالی از ما میکنید، جوابی از ما میخواهید که آن نیازمند توضیح بسیار است، من نمیتوانم آن سوال را تستی جواب دهم و شاید هم اصلا لازم نیست که من جواب این سوال شما را بدهم. من با هدف دیگری آمدهام. من با هدف صلح آمدهام، من با هدفی آمدهام که در کنار هم بنشینیم و فیلمی را ببینیم که پیامش، پیام صلح است و میخواهد به تمام مردم نشان دهد که صلح چیز خوبی است و جنگ ویرانگر است و خب با این صحنه مواجه میشویم و حتی پلیس حضور پیدا می کند، پلیس حرفهای بنده را میشنود، حرفهای ایشان را هم میشوند و در واقع آنها را محکوم میکند که شما حق ندارید ورود بکنید به این شکل، از یک شهر دیگر دوباره بدو بدو، تعقیب کنید و آرامش اینها را بگیرید و نگذارید مردم به سینما بروند. خب شما میتوانید نیایید. بعد چرا فحاشی؟ چرا هتاکی؟ چرا حرفهایی که شایسته یک آدم نیست؟ شمایی که میگویی در مهد آزادی و در مملکتی که آزادی بیان هست زندگی میکنی آیا آزادی بیان فقط این است که شروع کنی آنچه را فحاشی و توهین به ناموس مردم است بر زبان بیاوری؟!»
این تنها پرویز پرستویی نبود که در آمریکا مورد حمله قرار گرفت. گوهر خیراندیش هم که این روزها در آن کشور به سر میبرد، از تعرض در امان نماند و بارها مجبور شد از معترضان بخواهد سخن خود را به دور از جنجال و بلوا، مطرح کنند.
ولی عجیبتر از آن، حمله معترضان به اسفندیار منفردزاده و شهبال شبپره، آهنگسازان و نوازندگانی بود که سالهاست از ایران مهاجرت کرده و در آمریکا کار و زندگی میکنند. این دو هم مانند دهها ایرانی دیگر ساکن آمریکا که حتی برخی از آنها منتقد و گاه مخالف جمهوری اسلامی هستند، برای به تماشای نشستن فیلم «داستانهای هزار و یک روز»، فحش شنیدند.
پس از این اتفاقات، رضا کیانیان، یکی از هنرمندانی که همیشه نسبت به مسائل روز واکنش نشان میدهد، در اینستاگرام خود از پرستویی دفاع کرد و خطاب به کسی که معترض اصلی اتفاقات آمریکا بود، نوشت:
« سلام آقای سام رجبی.
من صفحه شما را دیدم و نوشتههاتان را خواندم. میخواهم به جملهای از خودتان اشاره کنم و بعد ادامه دهم.
«دلیل این همه دروغ و فساد نبود دموکراسی و آزادیست»
تا آنجا که من میدانم یکی از پایههای دموکراسی «آزادی بیان» و «آزادی عقیده» است. بشمارید چند دین و مذهب در آمریکا در کنار هم وجود دارند! چند نوع پناهنده سیاسی و اجتماعی از همه جای دنیا آن جا زندگی میکنند؟ همانجا وقتی از کسی پرسشی میکنید و طرف نمیخواهد پاسخ دهد، حق ندارید پرسشتان را تکرار کنید. حتی پلیس هم حق ندارد پرسش را تکرار کند. تا زمانی که وکیل طرف بیاید.
اگر به دموکراسی معتقدید اجازه دهید هر کس عقیده خودش را داشته باشد. بازجویی نکنید و اگر از کسی پرسشی دارید و طرف نمیخواهد جواب دهد، اصرار نکنید. به همین سادگی و به همین دردآوری.
دموکراسی خیلی سخت است. تحمل مخالف، بسیار مشکل است. من ویدئوی دوم را گذاشتم که یادآوری شود گاهی به عقاید دیگران احترام نگذاشتید. ویدئوی شما و آقای پرستویی هم همینطور است. به عقاید ایشان احترام نمیگذارید و بارها پرسشتان را تکرار میکنید.»
اما رضا کیانیان تنها نبود و احسان کرمی هم که این روزها با نمایش «پازل» در حال مسافرت به شهرهای مختلف آمریکاست، پستی را برای حمایت از پرستویی در اینستاگرامش منتشر کرد و نوشت:
«چند روز از اکران فیلم مستند داستانی «هزار و یک روز» در شهرهای لسآنجلس و اورنجکانتی میگذرد.
صبر کردم تا کمی از اتفاقات حاشیهای اکران فیلم در اورنجکانتی فاصله بگیریم تا به دور از هیاهو آنچه را که آنجا به چشم دیدم بنویسم.
ماجرا از این قرار بود که هنگام ورود مردم به سینما شش نفر با فریادهای خشمگینانه و توهینهای مکرر بدون این که حاضر باشند به حرف کسی گوش کنند تلاش میکردند مانع از حضور تماشاچیان در سالن شوند. (هنگام ورود من آنها سرگرم فریاد زدن بر سر زوج جوانی بودند و من بدون مزاحمت وارد سینما شدم) در سالن سینما هم حدود دویست هموطن حضور داشتند که بارها و بارها آقای پرستویی را تشویق کردند و درپایان فیلم سوالاتی درباره فیلم و سینمای ایران کردند و با ایشان عکس یادگاری گرفتند. من در هنگام درگیری کوتاه آقای پرستویی و آن آقای معترض در سینما نبودم و ویدئوی آن را دیدم.»
ولی موضوع فیلم «داستانهای هزار و یک روز»، که به بهانه نمایش آن، چند معترض به صدها ایرانی در آمریکا حمله و توهین کردند، چیست؟
در این اثر سینمایی داستانی که اولینبار در سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر به نمایش درآمد، بناسان، غول چراغ جادو است که برای جلوگیری از اخراج همیشگی از منظومه خورشیدی، مجبور میشود شرط فرشتهای را بپذیرد تا با همکاری چهار انسان معمولی، یک آهنگ زیبا برای ایجاد معجزهای بشری و واقعی خلق کند. ولی در این راه با ماجراهایی از زندگی آنان درگیر میشود و قصههایشان را روایت میکند.
این فیلم در چهار کشور ایران، ژاپن، اتریش و عراق فیلمبرداری شده است و بازیگرانی چون پرویز پرستویی، شیسوکو تسویا، گرهارد فرایلینگر، نورییوکی آساکورا و محمود بنکدارنیا در آن ایفای نقش میکنند. این اثر، محصول مشترک ایران و ژاپن است.
احمدزاده در نشست خبری این فیلم در جشنواره جهانی فجر (خرداد ۱۴۰۰)، در توضیحاتی گفته بود: «گاهی اوقات آدم احساس می کند که باید به هر ترتیبی که میتواند، مثل نوشتن داستان، کشیدن نقاشی یا ساخت یک فیلم، از دیگران تشکر کند. این فیلم هم در حقیقت برای تشکر کردن از شیسوکو تسویا، زنی ژاپنی است که سالها به بهبود جانبازان شیمیایی ایران در آن کشور کمک میکرد.»
این نشاندهنده آن است که اعتراض آن جمع اندک در آمریکا، بیشتر یک بهانهجویی بوده است تا این که بخواهند با نمایش فیلم «داستانهای هزار و یک روز» مخالفت کنند؛ مگر اینکه مخالف صلح و دوستی جهانی و بهویژه نزدیکی ایرانیهای داخل و خارج از کشور باشند.
۵۷۲۴۵