به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، رشد روزافزون جمعیت جهان و افزایش تقاضا برای مواد غذایی در قرن اخیر موجب شده کشاورزی و مواد غذایی از کشاورزی سنتی به کشاورزی پیشرفته تغییر یابد. استفاده از کودهاى شیمیایى، حشرهکشها، روشهاى آبیارى، ماشینآلات مختلف براى کاشت، آبیارى، برداشت و بستهبندى، بازده این محصولات را بسیار افزایش داده است. پس از کشف ساختمان دىانای و ژنها و دستکارى آنها، انسان قدرت عظیمى را براى تغییر و مهندسى موجودات زنده پیدا کرد و زیستفناورى ایجاد شد. مهندسى ژنتیک یکى از شاخههاى زیستفناورى است که در آن با بریدن بخشى از مولکول دىانای و گذاشتن آن در موجود دیگرى تغییرات اساسى و موروثى در موجود زنده ایجاد مىشود. از مهندسى ژنتیک براى افزایش کمی و کیفی محصولات کشاورزى، غذایى و دارویى از یک سو و کاهش هزینهها و زمان تولید از سوى دیگر استفاده مىشود. دانشورزان بر این عقیدهاند که غذاهاى تغییریافته ژنتیکی موجود خطرى بیشتر از غذاهاى معمولى ندارند، ولى هر نوع فراورده تراریخته پیش از ورود به بازار و مصرف انسان یا جانور باید مطالعه و بررسى شود. کشورهاى مختلف براى مصرف غذاهاى تغییریافته ژنتیکی قوانین متفاوتى دارند، بعضى کشورها با وضع قوانینى آن را آزاد گذاشته و برخى دیگر مصرف آنها را محدود یا ممنوع کردهاند. ولى مانند هر ماده و پدیده جدید، جوامع مختلف درباره بىخطرى و اثر آنها بر محیط زیست نگران هستند.
محصولات تراریخته
محصولات تراریخته، محصولاتی هستند که با استفاده از مهندسی ژنتیک از انتقال یک یا چند ژن بین دو نوع موجود زنده مختلف (گیاه یا جانور) به وجود میآیند. استفاده از مهندسی ژنتیک از سال ١٩٨٣ آغاز شد و روزبهروز، بهویژه در اصلاح گیاهان غذایى پرمصرف، توسعه پیدا کرد؛ اما تولید تجارى محصولات تغییریافته ژنتیکى از سال ١٩٩۴ آغاز شد. قرنهاست که از روشهایی مانند هیبریداسیون و ترکیب نژادی و جهش برای تغییر ژنتیک گیاهان و بهبود طعم و ارزش غذایی محصولات استفاده مىشود و در این مدت ژنوم این محصولات تغییر یافته و پیچیدهتر شده است؛ اما در مهندسى ژنتیک کنترل انسان بر نوع تغییر و نیز انواع تغییراتى که مىتواند ایجاد کند، بیشتر شده است. انسان با واردکردن ژنهای فراوان (مربوط به صفات مختلف) به دهها گونه گیاهی مانند گندم، جو، گوجهفرنگی، ذرت، سیبزمینی، سویا، پنبه، مارچوبه، تنباکو و چغندر قند خصوصیت آنها را اصلاح کرده یا بهبود داده و موفق به تولید انبوه موادی مانند روغنهای خوراکی، مومها، چربیها و نشاستهها شده است که در شرایط عادی به مقدار بسیار جزئی تولید مىشدند. علاوه بر افزایش بازده محصولات کشاورزى، موفق به کنترل آفات زیستی بدون استفاده از حشرهکشها و نیز تکثیر و پرورش گونههای حاوى ژنهای مقاوم به نمک و با قابلیت رشد و تکثیر در مناطق سخت بیابانی شده است. مهندسى ژنتیک در موجودات زنده به دو صورت انجام مىشود؛ یا ژن از گونه دیگرى در آن موجود زنده گذاشته مىشود، مانند گذاشتن ژن مقاوم به سرما از ماهى به گوجهفرنگى تا آن را نسبت به سرما مقاوم کند؛ این نوع گوجهفرنگى یک «محصول فراریخته» است. یا انتقال ژنها در درون همان گونه انجام مىشود. در این حالت بعضى ژنها تغییر داده شده، فعال شده یا خاموش مىشوند. مانند انتقال ژنهایى که توتفرنگى را نسبت به قارچها مقاوم مىکند (از بعضى گونههاى دیگر توتفرنگى). این نوع توتفرنگى یک نوع «محصول همریخته» است. پس از اینکه محصولات تراریخته مورد تأیید وزارت کشاورزی، سازمان غذا و دارو و سازمان حفاظت از محیط زیست آمریکا قرار گرفت، برای اولینبار در سال ١٩٩۶ زمینهای کشاورزی در آمریکا زیر کشت این گونه از محصولات رفت و به این ترتیب کشت و تولید آنها به شکل چشمگیری افزایش یافت. بیش از 90 درصد از اراضی زیر کشت سویا، پنبه و ذرت در آمریکا برای کاشت و برداشت محصولات تراریخته مورد استفاده قرار میگیرند. چندین نوع گیاه تغییریافته ژنتیکى در آمریکا براى استفاده تصویب شدهاند، مانند چغندر قند، یونجه، کلزا، پاپایا، کدوحلوایی، گیاهان مقام به حشرهکشها و علفکشها، گیاهانى که تولید اسید چرب در آنها تغییر یافته است (مانند روغن کانولا)، میوههایى که بر اثر بریدهشدن و ماندن قهوهاى نمىشوند (مانند سیب) و درختان مقاوم به قارچها و ویروسها که بعضى از آنها هنوز به مرحله تولید انبوه و تجارتى نرسیدهاند و در مراحل مختلف پژوهش هستند. در سال ١٩٩٩ یک نوع برنج تراریخته به نام «برنج طلایى» در آمریکا تولید شد. در این برنج ژنهاى تولیدکننده بتاکاروتن که در بدن به ویتامین آ تبدیل مىشود، فعال شده بود. به همین علت رنگ این برنج زرد بود. در جهانى که سالانه 700 هزار کودک زیر پنج سال دچار کمبود ویتامین آ است و در حدود نیممیلیون کودک هرساله نابینا مىشوند، عرضه این نوع برنج که ماده غذایى بسیارى از کشورهاى جهان است، بهویژه کشورهایى که کورى و مرگ ناشى از ویتامین آ شایع است، امید تازهاى را براى درمان این کودکان برانگیخت. در ایران تولید آزمایشگاهی برخی از محصولات تراریخته در مراکز علمی و دانشگاهی از حدود 25 سال قبل آغاز شده است. اولین محصول کشاورزی تراریخته، رقمی از برنج است که در برابر کرم ساقهخوار برنج (Chilo suppressalis) مقاومت نشان میدهد. محصولات دیگری مانند سیبزمینی و پنبه نیز تولید شدهاند و در حال طیکردن مراحل نهایی ارزیابی و اخذ مجوز رهاسازی هستند.
مخالفان غذاهاى تغییریافته ژنتیکى چه مىگویند؟
1- مخالفان محصولات حاصل از مهندسى ژنتیک فراواناند. پس از لابى تولیدکنندگان غذاهاى آلى و تولیدکنندگان مواد شیمیایى و حشرهکشها در آمریکا تبلیغات زیادى علیه محصولات حاصل از مهندسى ژنتیک به راه افتاد. صنعت مواد خوراکى و غذاهاى آلى یک صنعت چندصد میلیارد دلارى در آمریکاست. علاوه بر آنها، بعضى از طرفداران محیط زیست و بعضى فرقههاى مذهبى مسیحیت نیز مخالف هر گونه دستکارى ژنتیک موجودات زنده هستند؛ زیرا معتقدند بشر نباید در کار آفرینش خداوند دخالت کند. بعضىها هم از روى ترس و جهل نسبت به موضوع با آن مخالفت مىکنند؛ اینها از آن گروهى هستند که با هر پدیده، ابداع و اختراع تازه مخالفاند و خیلى طول مىکشد تا نظر خود را عوض کنند.
2- مخالفان مهندسى ژنتیک فکر مىکنند «گوجهماهى» چیز عجیب و غریبى است و گوجهفرنگى خاصیت ماهى را پیدا کرده است؛ زیرا یک ژن ماهى در آن وجود دارد. این ژن هیچیک از خواص ماهى را به گوجهفرنگى منتقل نمىکند، بلکه فقط یک خاصیت ماهى را به گوجهفرنگى انتقال مىدهد و آن هم مقاومت در برابر سرماست. جالب است بدانیم که این نوع گوجهفرنگى هیچگاه وارد بازار نشد. مخالفان محصولات تراریخته و همریخته استدلال مىکنند که چنین چیزى در طبیعت انجام نمىشود، بنابراین کارى غیرطبیعى است و نباید انجام شود. این اعتراض از پایه نادرست است. در طبیعت هم ژنها در میان گونههاى مختلف انتقال پیدا مىکنند. به این پدیده انتقال ژنتیکى افقى مىگویند. براى مثال سیبزمینى شیرین ژنى از باکترى موجود در خاک به نام اگروباتریم را دارد. در طبیعت ژنها توسط پدیده جهش تغییر مىیابند و موجب بروز خصوصیات جدیدى در گیاه یا جانور مىشوند.
3- بسیارى از مخالفان مهندسى ژنتیک واژه «طبیعى» را در مقابل مواد حاصل از مهندسى ژنتیک به کار مىبرند تا نشان دهند که هرچه طبیعى باشد، بهتر است. طبیعت این همه گیاهان و جانورانى را که بشر اکنون به عنوان غذا مصرف مىکند، به همین صورت در اختیار بشر نگذاشته است. نیاکان ما گوجهفرنگى گوشتى، موز و ذرت را به همین شکلى که ما مصرف مىکنیم، در اختیار نداشتند. اجداد دور ذرت به شکل دانههایى روى یک ساقه باریک به اندازه یک انگشت بودند که به آن «تئوسینت» مىگفتند و در مکزیک مىرویید. گوجهفرنگى گوشتى به شکل تاجریزى و مانند تاک مو و سمى بود و در کوههاى آند و جزایر گالاپاگوس مىرویید. موز بسیار کوچکتر و پر از دانههاى سخت بود و در جنوب شرقى آسیا مىرویید. همه گیاهانى که مىخوریم در محدوده کوچکى از جهان مىروییدند و بشر با انتخاب مصنوعى بهتدریج آنها را بهتر کرده و در بخشهاى دیگر پخش کرده است. بهطور خلاصه هر آنچه را ما امروز مىخوریم هیچکدام به شکل طبیعى اولیهاش نیست. همه چیز از نظر ژنتیکى تغییر یافته و انسان با انتخاب نمونههاى جهشیافته و بهتر آن را در طى هزاران سال تغییر داده است. شبهدانشورزان به اشتباه فکر مىکنند مواد غذایى ما در گذشته بسیار بهتر بوده است.
4- مخالفان افراطى مهندسى ژنتیک مىخواهند انسولین از پانکراس حیوانات و هورمون رشد از غده هیپوفیز جسد انسانها استخراج شود. انسولین استخراجى از حیوانات با انسولین انسان کمى تفاوت دارد. با مهندسى ژنتیک مىتوان ژن هورمون رشد و ژن انسولین انسانى را در باکترىها گذاشت و به سرعت و با هزینه کمترى آنها را تولید کرد که کاملا ساختمان هورمونهاى انسانى را دارند. این فناورى براى محیط زیست بسیار مناسبتر است. البته مخالفت با فناورىهاى نو همیشه وجود داشته و در برابر هر فناورى نوین مخالفت شده است؛ از مخالفت با اندیشه گردش زمین تا لقاح مصنوعى در لوله آزمایش و این هراس همیشه با ما خواهد بود. مهم این است که نظریات شبهدانشورزانه را نقد کرده و به آنها پاسخ دهیم.
5- اعتراض به فراوردههاى تراریخته بر پایه این تصور نادرست قرار دارد که ژنهاى یک موجود زنده با ژنهاى موجود زنده دیگر فرق دارد. ژنها ساختارهاى شیمیایى هستند که در موجود زنده یافت مىشوند و بسیار شبیه همدیگر هستند. در واقع 60 درصد ژنهاى گوجهفرنگى با ژنهاى ماهى مشترک است و 89 درصد ژنهاى موش و 95 درصد ژنهاى شمپانزه با انسان مشترک است. به مخالفانى که همه محصولات تراریخته را خطرناک مىدانند و مصرف آنها را نهى مىکنند باید گفت که همه محصولات تراریخته بهطور خودکار مفید یا بىخطر نیستند. اینکه همه این محصولات را کاملا بىخطر یا کاملا خطرناک توصیف کنیم، غیرمنطقى است. هر محصولى باید توسط پژوهشگران از نظر ایمنى یا تأثیر روى محیط زیست بررسى شود. درست مانند هر گیاه یا جانور طبیعى که به یک اقلیم متفاوت برده مىشود، گیاهان و جانورانى هم که بهطور طبیعى پرورش مىیابند، بىخطر نیستند. محصولات حاصل از دورگهگیرى دو گیاه و دو جانور مختلف باعث مىشود صدها ژن در هم مخلوط شوند یا جهشهاى مصنوعى ایجادشده در جانداران خطرشان بیشتر از محصولات تراریخته است. یک نوع گوجهفرنگى سیاهرنگ که از گذاشتن دو ژن گل میمون در آن ایجاد مىشود و حاوى مقدارى زیادى فلاوونوییدها است، پیش از عرضه به بازار و مصرف انسان باید تحت آزمایشهاى متعددى قرار گیرد و همه مقررات اداره مواد خوراکى و دارو در آمریکا در مورد آن انجام شود، درحالىکه بیش از 50 نوع گوجهفرنگى سیاهرنگ که به شیوه دورگهگیرى توسط انسان و بدون استفاده از مهندسى ژنتیک پرورش یافتهاند هیچگونه آزمایشى روی آنها انجام نمىشود.
6- ممکن است گفته شود که اطلاعات مربوط به بىخطرى محصولات تراریخته توسط شرکتهاى تولیدکننده مواد غذایى و دارویى ارائه مىشود، بنابراین واضح است شرکتى که به پژوهش در مورد محصولات خود مىپردازد، نتایج پژوهش آن بیشتر به نفع آن شرکتها و در جهت منافع آنها خواهد بود. در پاسخ به این اعتراض مخالفان دو چیز را باید در نظر داشت که این پژوهشها تحت نظر قوانین و مقررات جدى و استانداردهاى بالاى دولتهاست و دیگر اینکه بیشتر این پژوهشها توسط دانشورزان آزمایشگاههاى مختلف جهان انجام مىشود نه این شرکتها و بنابراین اعتراض مخالفان بىپایه است.
7- مشکل بزرگ مخالفان محصولات تغییریافته ژنتیکى این است که تفاوت رابطه را با علیت نمىدانند. اگر واقعهاى پیش از واقعه دیگرى رخ دهد، علت واقعه دوم نیست. در چند دهه گذشته پیشرفتهاى زیادى در زمینه فناورى زیستى انجام شده است و محصولات تراریخته زیادى به مرحله کشت و برداشت رسیدهاند، ازجمه لوبیاى سویا، ذرت، کانولا، چغندر و... و فراوردههاى ساختهشده از آنها فروشگاههاى مواد غذایى را پر کرده است. آنها این وفور محصولات تراریخته را به افزایش تعداد بیماران مبتلا به بیماریهایى مانند سرطان، پارکینسون و آلزهایمر و مولتیپلاسکلروز نسبت مىدهند. اگرچه اکنون مردم از بیماریهایى مانند ذاتالریه، وبا، طاعون و حمله قلبى مانند گذشته نمىمیرند، چون راههاى پیشگیرى و درمان آنها پیدا شده است. اما بیمارىهاى جدیدى مانند پارکینسون و مولتیپلاسکلروز کشف شده است که بشر در حال کوشش براى یافتن روشهاى درمان آنهاست. چندین دهه پیش این بیمارىها ناشناخته بودند. شیوههاى تشخیص آنها بهتر شده است و بیماران بیشترى تشخیص داده مىشوند. همزمان با پیشرفت دانشورزى در زمینه مهندسى ژنتیک، در زمینههاى دیگرى هم پیشرفتهایى حاصل شده است. در چند دهه اخیر صنعت تلفن همراه، اینترنت و کارت اعتبارى بهشدت رواج یافته است. آیا مىتوان آنها را به فناورى زیستى و محصولات تراریخته ارتباط داد. در ایران در چند دهه اخیر جادههاى زیادى ساخته شده و آسفالت شده است. آیا مىتوان وجود سرطان و مولتیپلاسکلروز را به علت آسفالت دانست؟ باید رابطه و علیت بین دو پدیده را که به دنبال همدیگر مىآیند، خوب تشخیص دهیم.
8- بر روى محصولات تراریخته پیش از آنکه به زنجیره غذایى ما اضافه شوند، پژوهشهاى بسیارى انجام شده است. این پژوهشها بیشتر از پژوهشهاى انجامشده بر محصولات حاصل از دورگهگیرى یا جهشهاى مصنوعى است. بسیارى از پژوهشهاى مربوط به محصولات تراریخته، در مرحله آزمایش، پس از کشت و تولید تجارى به علل مختلف متوقف شدهاند. بعضى مىترسند که خوراندن محصولات تراریخته به حیوانات ممکن است باعث عقیمشدن، ایجاد تومور، مرگ زودرس، اختلالات گوارشى و عوارض دیگر شوند. این نوع دیدگاهها که در روزنامهها، مجلات، تلویزیون و رادیو توسط بعضىها ابراز مىشود، جاى نگرانى ندارد و در برابر مطالعات و پژوهشهاى جدى رنگ مىبازد. مطالعات جدیدى که روى تغذیه درازمدت حیوانات با محصولات تراریختهاى مانند سیبزمینى، سویا، برنج، ذرت و گندم انجام شده است، درمقایسهبا حیواناتى که محصولات غیرتراریخته را مصرف کردهاند نشان داده است که هر دو نوع محصول ارزش غذایى یکسانى دارند. هم آکادمى علوم آمریکا و هم سازمان بهداشت جهانى اعلام کردهاند که محصولات تراریخته موجود در بازار براى مصرف انسان زیانى ندارند. سازمانهاى علمى و پزشکى معتبر جهان مانند سازمان بهداشت جهانی، سازمان خواروبار جهانی، اداره ایمنی غذایی اتحادیه اروپا، اداره مواد خوراکى و دارو در آمریکا، سازمان حفاظت محیط زیست آمریکا، انجمن سلطنتی پزشکی انگلستان، آکادمی ملی علوم آمریکا و استانداردهای غذایی استرالیا و نیوزلند و در کشور ایران نیز وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی، وزارت جهاد کشاورزی، سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان غذا و دارو سلامت محصولات تراریخته موجود در بازار را تأیید کردهاند.
9- اثر محصولات تراریخته بر محیط زیست نیز یکى از نگرانىهای مخالفان است. اثر این محصولات تراریخته بسیار پیچیده است. گیاهان مقاوم به علفکشها مانند ذرت آماده براى راندآپ که در برابر علفکش راندآپ (گلیفوزیت) مقاوم است به کشاورزان این امکان را مىدهد که از علفکش راندآپ به مقدار زیادى استفاده کنند، بدون اینکه به ذرت، حتى وقتى که جوانه زده است، آسیبى برساند. مزیت این نوع محصولات براى کشاورزان این است که نیروى کار کمترى مصرف کرده و هزینهشان کاهش مىیابد. زیانهاى محصولات مقاوم به علفکشها این است که باعث افزایش مصرف علفکشها شده و این علفکشها به محیط زیست وارد شده و سبب پیدایش علفهاى مقاوم به این علفکشها مىشود. بااینحال علفکش راندآپ (گلیکوفوزیت) کمخطرتر از علفکشهاى پیشین است. البته اگر فقط بر محصولات مقاوم به علفکشها اتکا شود، شیوه نامناسبى است، زیرا سبب مقاومت علفها خواهد شد. بهتر است که کشاورزان از انواع مختلف علفکشها استفاده کنند. بنابراین مسئله واقعى بىخطرى محصولات تراریخته در مقایسه با محصولات غیرتراریخته نیست بلکه اینکه چگونه محصولات تغییریافته ژنتیکى مقاوم به گلیکوزیت را در کار کشاورزى باید به کار گرفت. این موضوع در مورد محصولاتى که باسیل تورینجینسیس را در خود دارند نیز صحت دارد. این باسیل پروتئینى را تولید مىکند که براى بسیارى از حشرات سمى است. محصولات تراریختهاى که ژن تولیدکننده پروتئین این باکترى به آنها انتقال داده شده است، مانند پنبه تراریخته، در برابر بسیارى از حشرات مقاوم هستند. مزایاى این نوع پنبه این است که در برابر حشرات مقاوم است و بنابراین به مقدار کمترى از حشرهکشها نیاز است. عوارض مصرف زیاد این نوع پنبهها این است که ممکن است حشرات به این نوع سم درون پنبه مقاومت پیدا کنند. بدتر از آن اینکه ممکن است براثر گردهافشانى متقابل این ژنها به گیاهان وحشى هم انتقال یابند و آنها هم نسبت به این حشرات مقاوم شوند. مانند هر پدیده و محصول طبیعى زیادهروى کار درستى نیست. پنبه مقاوم به حشرات محصول خوبى است اما همه کشاورزان جهان نباید آن را همزمان به کار بگیرند. کشاورزان باید این نوع پنبه را با انواع پنبههاى دیگر بکارند و از حشرهکشهاى متنوعى استفاده کنند تا از بروز مقاومت جلوگیرى کنند. باید دانست که خود گیاهان هم بهطور طبیعى براى دفاع از خود مواد حشرهکش مىسازند تا حشرات را از خود دور کنند. برخی نیز مواد جلبکننده حشرات مىسازند، مانند انواع شهدها، تا از حشرات براى کمک به گردهافشانى و تلقیح استفاده کنند. این مواد در گیاهان مختلف به انواع گوناگون و مقادیر مختلف وجود دارد. به همین دلیل است که بعضى از گیاهان را انسان یا حتى جانوران نمىتوانند بخورند و براى آنها هم سمى است.
10- حدود 20 سال پیشازاین، جنجالهاى زیادى بر سر دانههاى عقیمشده در آمریکا راه افتاد. ادعا مىشد که شرکت عظیم مونسانتو دانههایى را ازطریق مهندسى ژنتیک تولید کرده است که فقط یکبار مىروید و دانههاى حاصل از آن عقیم است و گیاهى تولید نمىکند. در این نوع گیاهان یک ژن پایانگر گذاشته شده است که دانههاى حاصل از گیاه دیگر جوانه نمىزند. بنابراین کشاورزان نمىتوانند دانههاى محصول خود را بکارند و دوباره باید از مونسانتو دانه بخرند. طرفداران محیط زیست هم نگران بودند که گرده این گیاهان بر گیاهان دیگر نشسته، با آنها آمیزش کنند و با ایجاد گیاهان دورگه آنها را عقیم کنند. واقعیت این است که شرکت مونسانتو شرکتى را خرید که بر روى دانههاى پایانگر تحقیق مىکرد و پتنتى هم در این زمینه داشت ولى ژن پایانگر هیچگاه به خارج از آزمایشگاه نرفت، تبدیل به محصولى نشد و به بازار نیامد. با این جنجالها در آمریکا، شرکت مونسانتو قول داد که هیچگاه به تولید دانههاى پایانگر نپردازد. بهاینترتیب جنجال بر سر یک فناورى آزمایشنشده، ثابتنشده و استفادهنشده این ترس را در جوامع مختلف برانگیخت که مونسانتو و شرکتهاى بیوتکنولوژى محیط زیست را منهدم کرده، کشاورزان جهان را تحت کنترل خود درآورده و ترکیبات کشنده را در غذاى ما وارد مىکنند. این ترس باعث شک و تردید جوامع مختلف نسبت به مواد غذایى تغییریافته ژنتیکی شد که هنوز هم ادامه دارد. در ایران هم کسانى با استفاده از این اخبار کهنه سعى دارند که دیانت، میهنپرستى و انساندوستى خود را ثابت کنند و به مقامات ادارى و سیاسى بالاترى برسند.
11- یکىدیگر از اعتراضهاى مخالفان محصولات تراریخته این است که کشاورزان هزاران سال است که بذرهاى خود را در پایان هر برداشت حفظ کرده و براى سال دیگر مىکارند اما اکنون باید بذرها را از شرکتهاى بزرگ تولیدکننده بذرهاى تراریخته بخرند. این مخالفان توجهى ندارند که پیش از تولید بذرهاى تراریخته بیشتر کشاورزان اروپایى و آمریکایى بذرهاى خود را مىخریدند و هماکنون نیز مىخرند. علت آن است که بسیارى از این بذرها دورگه هستند. یعنى براى بهبود کیفیت محصول از تلقیح دو گیاه مختلف ایجاد شدهاند. 95 درصد محصول ذرت در آمریکا، پیش از ابداع بذرهاى تراریخته، از بذرهاى دورگه تولید مىشدند؛ همینطور بذر گندم، سویا، سورگوم، پنبه و بادام زمینى. یعنى بذر بیشتر این محصولات، دورگه بودند. بذر گیاهان دورگه را نمىتوان دوباره کاشت، زیرا به علت وضعیت ژنتیکى آنها بروز خصایص غالب و نهفته در گیاه بعدى قابل پیشبینى نیست. بهاینترتیب کشاورزان نمىتوانند از بذر بیشتر محصولات خود براى سال بعد استفاده کنند. شرکتهاى زیادى در آمریکا و اروپا به تولید این نوع بذرها اشتغال دارند. این مخالفان از این موضوع شکایتى ندارند چون فکر مىکنند که این بذرهاى دورگه بذر «طبیعى» هستند. علاوه بر آن بسیارى از کشاورزان ترجیح مىدهند که همهساله بذر مورد نیاز خود را بخرند، زیرا جمعآورى بذر وقتگیر و غیراقتصادى است. البته بعضى از خردهکشاورزان، بهویژه در کشورهاى جهان سوم، بذرهاى خود را جمعآورى کرده و براى سال بعد از آن استفاده مىکنند، ولى اینها هیچگاه خریدار بذرهاى تراریخته نبودهاند. کشت متوالى دانههاى حاصل از یک نوع گیاه بهتدریج بارورى، کیفیت و آسیبپذیرى گیاه را در نسلهاى بعد کمتر مىکند. به همین علت است که شرکتهاى بزرگ بذر گیاهان دورگه را تولید مىکنند و کشاورزان تمایل به خرید این بذرها را دارند.
12- اعتراض دیگرى که مخالفان محصولات تراریخته دارند این است که شرکتهاى تولیدکننده این محصولات حق انحصارى یا پتنت بر روى آنها دارند که این غیراخلاقى است و نباید موجودات زنده را پتنت کرد. البته مىتوان در مورد اخلاقىبودن یا غیراخلاقى بودن پتنتکردن موجودات زنده بحث کرد. ولى مسئله این است که بیشتر بذرهاى پتنتشده تراریخته نیستند بلکه بذرهاى دورگه هستند که چندین دهه پیش از محصولات تراریخته کشاورزان از آنها استفاده مىکردند و هنوز هم مىکنند و بذرهاى حاصل از این بذرهاى دورگه را نمىتوانستند سال بعد بکارند.
13- مخالفان مهندسى ژنتیک معمولا ادعا میکنند که فقط شرکتهاى بزرگ بینالمللى از این فناورى سود مىبرند. این ادعاى درستى نیست. تحقیقات نشان داده است که کشاورزان خردهپاى جهان سوم نیز از آن بهره بردهاند. محصولات تغییریافته ژنتیکى مانند پاپایا یا بادمجان که بازده زیادى دارند و براى محیط زیست محیط هم بدون خطر هستند به اقتصاد کشاورزان جهان سوم یارى رساندهاند. ایجاد گونههاى مقاوم به خشکسالى یا گونههایى که آب کم مصرف مىکنند یا بارورى زیادى دارند، براى کشورهاى خاورمیانه یک موضوع حیاتى است و نمىتوان این فناورى را بهراحتى کنار گذاشت.
از فواید محصولات تراریخته، به غیر از مواردی که در بالا به آنها اشاره شد، میتوان به افزایش خاصیت غذایى محصولات، استفاده از مهندسى ژنتیک براى تثبیت نیتروژن توسط خود گیاه به جاى تأمین نیتروژن گیاه با کودهاى شیمیایى که هزینه زیاد و اثرهایى بر روى محیط زیست دارد، تقویت فتوسنتز گیاهانى که فتوسنتز ضعیفى دارند و افزایش بازده آنها و ایجاد گیاهان مقاوم به خشکى، مقاوم به آفات و مقاوم به سرما اشاره کرد. همه آنها به وفور محصولات غذایى، ارزانتر شدنشان و سهولت دسترسى به آنها خواهد انجامید؛ آنهم در جهانى که هر روز به جمعیتش افزوده مىشود. بهاینترتیب مىبینیم که محصولات تراریخته در طیفی وسیع و براى مصارف متنوعى مىتوانند مصرف شوند. فایده و خطر محصولات تراریخته مانند هر فناورى دیگر به شیوه استفاده از آن بستگى دارد. با وضع قوانینى در مورد پژوهش، تولید و مصرف آنها در کشور مىتوان از این فناورى استفاده بهینهای کرد. اینکه مخالفان مىخواهند این تصور را به وجود بیاورند که انتخاب ما فقط میان دو حالت است و ما باید از میان محصولات طبیعى و محصولات تراریخته یکى از آنها را انتخاب کنیم، نادرست است.